کد خبر: 52660 | صفحه ۱ | تاریخ: 30 شهریور 1404
دیدارهای حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل راهگشا میشود؟
آخرین روزنه دیپلماسی در نیویورک
روز گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد در اقدامی که بسیاری آن را تحت فشار تروئیکای اروپایی و توصیههای ایالات متحده آمریکا ارزیابی میکنند، روند لغو تحریمهای ایران را عملا منتفی اعلام کرد. این تصمیم در شرایطی اتخاذ شد که تنها هشت روز تا مهلت فعالسازی مکانیسم ماشه باقی مانده و فرصت استفاده از ابزارهای دیپلماتیک برای تغییر فضای انسداد میان تهران و غرب به شدت محدود است.
امید محسنی در برنا می نویسد: روز گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد در اقدامی که بسیاری آن را تحت فشار تروئیکای اروپایی و توصیههای ایالات متحده آمریکا ارزیابی میکنند، روند لغو تحریمهای ایران را عملا منتفی اعلام کرد. این تصمیم در شرایطی اتخاذ شد که تنها هشت روز تا مهلت فعالسازی مکانیسم ماشه باقی مانده و فرصت استفاده از ابزارهای دیپلماتیک برای تغییر فضای انسداد میان تهران و غرب به شدت محدود است.
در واکنش به این اقدام، وزارت خارجه ایران بیانیهای صریح صادر کرد. در این بیانیه، اقدام فرانسه، آلمان و بریتانیا «غیرقانونی، ناموجه و تحریکآمیز» خوانده شد. جمهوری اسلامی اعلام کرد «حق پاسخگویی متناسب به هر اقدام غیرقانونی»را محفوظ میدارد.
بیانیه همچنین یادآوری کرد که این کشورها نه تنها به حملات اخیر اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران واکنشی نشان ندادند، بلکه «تفاهم اخیر تهران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی» را نیز نادیده گرفتند؛ تفاهمی که از دید بسیاری از ناظران، مهمترین بهانه اروپاییها برای فشار را رفع کرده بود.
این بیانیه پس از نشست شورای امنیت در شرایطی بر حق پاسخگویی تهران تاکید دارد که در روزهای گذشته موضوع خروج از انپیتی توسط نمایندگان مجلس و گروههای مخالف برجام و توافق، طرح شده بود. این عده معتقدند که در پاسخ به افزایش فشارها و تهدیدهای نظامی باید از ابزار متنوع قانونی استفاده کرد. با این حال آخرین اظهارات نماینده ایران در سازمان ملل و برخی از اعضای دستگاه دیپلماسی نشان میدهد که هنوز فرصتها برای ازسرگیری مذاکرات و بازیابی دیپلماسی شاید وجود داشته باشد. امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل، پس از نشست اخیر شورای امنیت، عنوان کرد: «هفته آینده آقای عراقچی وزیر خارجه و رئیس جمهور پزشکیان در سفر به نیویورک با همتایان اروپایی خود دیدار خواهند داشت.»
ایروانی، همچون سعید خطیبزاده و کاظم غریبآبادی معاونان وزارت خارجه از پنجره باز دیپلماسی در دقیقه ۹۰ گفت: «ما برای دیپلماسی آمادهایم، اما ارائه هرگونه امتیاز بستگی به روند مذاکرات دارد. در حال حاضر نمیتوانیم هیچ پیششرطی را بپذیریم.» گرچه این موضع، بازتابی روشن از استراتژی تهران است، اما فضای سیاسی روابط ایران و غرب نشان میدهد، فشارهای دیپلماتیک و سیاسی بر تهران در هفتههای اخیر شدت یافته و آخرین دور از گفتوگوهای پیچیده میان ایران، آژانس و کشورهای اروپایی، در سایه نسخه آمریکایی توافق، در حالت تعلیق قرار گرفته است. آنچه که از اظهارات ایران، روسیه و چین برمیآید، پس از جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل، دستورکار غرب بر مدار «تشویق به دیپلماسی و همزمان تهدید به مطالبه تمامی خواستهها» هدایت شده و مسیر مذاکرات با تروئیکا را تحت سلطه اهداف واشنگتن قرار داده است.
تحلیل محورهای مطرح شده در مطالبات غربی نشان میدهد که رویکرد آمریکا و اروپا در دو گام اصلی و هدفمند دنبال میشود: پذیرش غنیسازی صفر؛ غرب از ایران انتظار دارد که غنیسازی اورانیوم را به صفر برساند، در حالی که به گفته مسئولان دستگاه دیپلماسی ایران، این فعالیتها پس از حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ایران فعلاً در حالت تعلیق قرار دارد. دوم افزایش بازرسیها؛ درخواست برای بازرسیهای گسترده و فوری از تاسیسات آسیبدیده، روندی که به زعم ایران باید با تایید شورای عالی امنیت ملی و در چارچوب اصول ملی و امنیتی کشور انجام شود.
اختلاف ایران و آژانس بعد از توافق
با اینکه ظاهرا برخی خواستههای غربی بر مبنای مقدورات فنی و غیر سیاسی بنا شده است، اما آخرین تحولات میان تهران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشاندهنده تداوم اختلاف نظرهاست. مدیرکل آژانس، رافائل گروسی، ضمن ابراز رضایت از برخی پیشرفتها، خواستار اقدام سریع ایران برای انجام بازرسیها شد، در حالی که عباس عراقچی، همزمان با نشست خبری، شرط انجام این بازرسیها را وابسته به تصمیم شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد. این دو روایت متناقض از یک دیدار، فضای مذاکرات را پیچیدهتر کرده و نشانهای از تفاوتهای اساسی میان دیپلماسی ایران و انتظارات غربی است.
اراده آمریکا بر افزایش تهدید و فشار سیاسی
در کنار این مسائل، اراده پشت پرده آمریکا برای افزایش فشارها مشهود است. ترامپ در آخرین اظهارات خود درباره حمله به تاسیسات هستهای ایران، مدعی شد که این اقدام نظامی غیرقانونی توانسته از وقوع یک جنگ گسترده در منطقه جلوگیری کند. تهران، اما این وقفه را مبنای بیاعتمادی عمیق به دیپلماسی و شرط خود برای از سرگیری هرگونه مذاکره با ایالات متحده میداند: تضمین توقف هرگونه اقدام نظامی برای بازگشت به میز مذاکره. اما تفاوتهای اساسی میان توافق هستهای ۲۰۱۵ و رفتار غرب در مذاکرات اخیر مشهود است. فضای سیاسی مذاکرات در پنج دور گفتوگوی تهران و واشنگتن و مذاکرات با کشورهای اروپایی، بر پایه تهدید، عدم قطعیت و فشار حداکثری شکل گرفته است. تغییر لحن و خواستههای نمایندگان آمریکایی در دور سوم مذاکرات، حمله نظامی در میانه گفتوگوها و بازی اهرمی تروئیکا، بیش از آنکه نشانه تمایل به تفاهم باشد، بیانگر یک استراتژی هدفمند برای افزایش فشار بر ایران است. این فشارها نه تنها نیروهای دفاعی ایران، بلکه افکارعمومی داخلی را بر اساس بار روانی تحریمها مورد توجه قرار میدهد.
رویکرد غرب حتی در مواجهه با پیشنهادهای تهران نیز سهل و ممتنع بوده است. آخرین پیشنهاد عراقچی به تروئیکای اروپایی برای ایجاد فضای پیشبرد مذاکرات، با بیمیلی طرف مقابل مواجه شد و نشان داد که سیاست غرب حفظ تنش و فشار است، نه تسهیل گفتوگو. اظهارات امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، در پاسخ به پیشنهادهای تهران از طریق رسانه اسرائیلی و پیش از رأیگیری شورای امنیت، نیز تأکیدی بر این سیاست است: مقابله با ایران محدود به برنامه هستهای و درصدهای غنیسازی نیست، بلکه حفظ فشار سیاسی در سطح کلان، هدف اصلی غرب است.
مجمع عمومی سازمان ملل، تنها فرصت باقیمانده
با این حال، فرصت باقیمانده تا فعال شدن مکانیسم ماشه هرچند محدود، اما هنوز میتواند بستری برای دیپلماسی فراهم کند. تهران نیز در ارزیابی خود به این نتیجه رسیده که غرب، بهرغم تمدید زمان یا ابزارهای دیپلماتیک، غالباً سیاستی مبتنی بر فشار و تنش را دنبال میکند. روند آهسته و محتاطانه ایران برای از سرگیری دیپلماسی در ماههای اخیر، نه تنها واکنشی به حمله نظامی میان مذاکرات بود، بلکه بر اساس دریافت کلی از سیاست ثابت غرب شکل گرفت که تسلیم شدن یا رویارویی بیشتررا تجویز کرده است. جمهوری اسلامی، با توجه به این ارزیابی، هیچ یک از این گزینهها را قابل پذیرش نمیداند. با وجود شکافهای بزرگ در رسیدن به یک توافق میانه برای ایران و غرب، اما هنوز چشمها به حضور هیئت ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل دوخته شده است. آیا این حضور و مذاکراتی که در حاشیه مجمع شکل خواهد گرفت روزنهای برای ورود به یک مرحله جدید از دیپلماسی خواهد بود؟.