کد خبر: 53953 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 20 مهر 1404
آیا آتش بس می توان زمینه مصالحه تازه ای را فراهم کند؟
پایان جنگ غزه؛ آغاز دیپلماسی با ایران؟
آتشبس در غزه نقطه عطفی در تحولات خاورمیانه است؛ تحولی که ضمن کاهش تنشها، بار دیگر نگاهها را به نقش ایران در معادلات منطقهای معطوف کرده است. استقبال تهران از صلح همراه با هشدار نسبت به بدعهدی اسرائیل در شرایطی که با فاصله گرفتن غرب از سیاست شکست خورده فشار حداکثری همراه شود، میتواند فرصتی برای دیپلماسی مبتنی بر راهبرد برد-برد برای همه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای فراهم کند.
به گزارش ایرنا، برقراری آتشبس در غزه را میتوان نقطه عطفی در معادلات پرتنش خاورمیانه دانست؛ تحولی که از یک سو امید به کاهش خشونت و بازگشت ثبات را در منطقه تقویت کرده و از سوی دیگر، معادلات سیاسی و امنیتی را وارد مرحلهای تازه کرده است. جمهوری اسلامی ایران از نخستین بازیگرانی بود که ضمن استقبال از توقف جنگ و پایان نسلکشی، هشدار داد صلح واقعی تنها زمانی پایدار خواهد بود که ریشههای اشغال و نژادپرستی برچیده شود.
در بیانیه وزارت امور خارجه در ۱۷ مهرماه، بر حمایت جمهوری اسلامی از هر اقدام و ابتکاری که به توقف جنگ، خروج نیروهای اشغالگر، ورود کمکهای بشردوستانه، آزادی اسرا و احقاق حقوق ملت فلسطین بینجامد، تأکید شد. در این بیانیه همچنین جامعه جهانی به هوشیاری در برابر فریبکاری و بدعهدی رژیم صهیونیستی فراخوانده شد؛ فراخوانی که نشان میدهد تهران ضمن استقبال از صلح، نسبت به ماهیت متغیر سیاست اسرائیل و حامیان غربی آن نیز هشدار میدهد.
دستگاه دیپلماسی ایران چند روز پیش از آن، در ۱۳ مهرماه، نیز در بیانیهای دیگر از پایان درگیریها استقبال کرده بود اما با اشاره به «سابقه بدعهدی و کارشکنی رژیم صهیونیستی»، تصمیمگیری درباره آینده غزه را در صلاحیت مردم و مقاومت فلسطین دانست. این موضعگیریها بیانگر استمرار سیاست اصولی ایران در حمایت از مقاومت، در عین حمایت از راهحلهای سیاسی و دیپلماتیک برای پایان بحران است.
همزمان با تثبیت آتشبس، توجه واشنگتن و پایتختهای تروئیکای اروپایی بار دیگر به نقش ایران در معادلات منطقهای جلب شده است. در واشنگتن، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در جلسه کابینه خود هنگام بحث درباره توافق آتشبس در غزه، سخنانی کمسابقه درباره ایران به زبان آورد. او گفت تهران خواهان صلح است و ایالات متحده آماده همکاری با ایران برای پیشبرد ثبات منطقهای خواهد بود. این اظهارات، هرچند با لحنی مثبت بیان شد، اما در ادامه با تکرار ادعاهای قدیمی درباره برنامه هستهای ایران همراه گردید.
ترامپ مدعی شد که اگر دولت او ایران را «بمباران نکرده بود»، تهران اکنون دارای «سلاحهای هستهای متعدد» میبود، هرچند بلافاصله از امکان همکاری برای بازسازی ایران سخن گفت. این تناقضگویی، بازتابی از دوگانگی سنتی در سیاست واشنگتن در دولت دوم دونالد ترامپ است؛ از یک سو تمایل به تعامل با تهران در سایه تحولات غزه و از سوی دیگر، تداوم استفاده از ابزار فشار و تهدید برای مهار نقش منطقهای ایران که پس از تجاوز نظامی اسرائیل و آمریکا وارد مرحله تازهای شده است.
هرچند که هنوز برای اظهار نظر درباره پایداری توقف جنگ در غزه زود است اما به نظر میرسد که بازیگران متعدد منطقهای و فرامنطقهای به منظور جلوگیری از دور جدیدی از تشدید تنش در منطقه غرب آسیا به دنبال سخن گفتن از فرصت دیپلماسی برای حل و فصل پرونده هستهای ایران هستند.
به عنوان مثال ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، روز پنجشنبه در دومین اجلاس روسیه و آسیای مرکزی تاکید کرد که «مسئله هستهای ایران تنها از مسیر دیپلماتیک قابل حل است». او فاش کرد که مسکو از اسرائیل پیامهایی دریافت کرده تا به تهران منتقل کند و افزود: «اسرائیل خواهان حلوفصل دیپلماتیک است و به دنبال درگیری نیست.» چنین مواضعی نشان میدهد که روسیه در تلاش است میان تهران و دیگر طرفها نقش میانجی ایفا کند و از تشدید تنشهای غیرضروری جلوگیری نماید.
پوتین در همان سخنرانی تصریح کرد که ایران نیز تمایل خود را برای پیگیری مسیر دیپلماتیک اعلام کرده و در تماسهای مستمر با مسکو به دنبال یافتن راهحلهای قابل قبول متقابل است. این رویکرد، در حالی که فضای منطقه پس از آتشبس در حال آرام شدن است، میتواند فرصتی برای احیای گفتوگوهای فنی با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازسازی اعتماد متقابل میان ایران و غرب باشد.
در تهران نیز تلاش بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای ماجراجویی جدید دور از چشم نماند و برهمین اساس سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس خطاب به رئیسجمهور آمریکا، یادآور شد که در مذاکرات پیشین با نماینده واشنگتن، توافقی تاریخی بر سر مبادله «سلاح هستهای صفر» در دسترس بوده است. او تأکید کرد هیچ سندی وجود ندارد که ایران در مسیر تولید سلاح هستهای بوده باشد و هشدار داد که اسرائیل با ساختن تهدیدهای خیالی، در پی فریب واشنگتن برای ادامه سیاستهای خصمانه علیه ایران است.
رئیس دستگاه دیپلماسی در این پیام تصریح کرد که ملت ایران هرگز از مسیر دفاع مشروع و قدرت بازدارندگی خود عقبنشینی نخواهد کرد، اما در عین حال آماده است با هر دولت عقلگرایی که به دنبال تفاهم و احترام متقابل باشد، همکاری کند. به گفته او، افکار عمومی آمریکا نیز از جنگهای بیپایان برای اهداف اسرائیل خسته شدهاند و زمان آن رسیده است که سیاست خارجی ایالات متحده از این چرخه تکراری رها شود.
با وجود این رویکردها، اروپا همچنان در مدار رفتارهای متناقض با ایران حرکت میکند. «امانوئل ماکرون»، «فردریش مرتس» و «کر استارمر» سران فرانسه، آلمان و انگلیس در بیانیهای مشترک به موضوعاتی از قبل آتشبس در غزه، موضوع هستهای ایران و جنگ روسیه و اوکراین پرداختهاند. درباره غزه، آنها در این بیانیه مشترک اعلام کردند از توافق آتشبس و آزادی زندانیان و همچنین از ازسرگیری ارسال کمکهای بشردوستانه به نوار غزه استقبال میکنند. طبق بیانیهای که در وبگاه دولت انگلیس منتشر شده است، سران این سه کشور از نقش «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا و تلاشهای میانجیگرانه قطر، مصر و ترکیه برای تضمین دستیابی به توافق غزه تقدیر کردند. آنها تأکید کردند که «بسیار مهم است تمامی طرفهای توافق در ارتباط با غزه، تعهدات خود را بهطور کامل و بدون تأخیر اجرا کنند».
در ادامه این بیانیه، تروئیکای اروپایی برای ازسرگیری مذاکرات با ایران اعلام آمادگی کردند. سران تروئیکای اروپایی در ادامه این بیانیه و با ادعای اینکه «فعالسازی مکانیسم بازگشت تحریمها (اسنپبک) تصمیم درستی بود»، مدعی شدند: برنامه هستهای ایران تهدیدی جدی برای صلح و امنیت جهانی به شمار میرود. ما مصمم هستیم که مذاکرات با ایران و ایالات متحده را برای رسیدن به توافقی جامع، پایدار و قابل راستیآزمایی که تضمین کند ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نمیکند، از سر بگیریم. ما از همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد میخواهیم که به محدودیتهای اعمالشده توسط مکانیسم بازگشت تحریمها پایبند باشند.
این بیانیه تروئیکای اروپایی نیز گرفتار همان تناقض همیشگی است. سه کشور اروپایی در حالی برنامه هسته ای ایران را تهدیدی جدی برای صلح و امنیت جهانی خواندهاند که ایران علیرغم خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم های یکجانبه و بی عملی تروئیکای اروپایی همچنان به عنوان عضو انپیتی به تمام تعهدات خود ذیل این توافق پایبند بوده است. از سوی دیگر، تهران علیرغم اینکه تاسیسات هستهای این کشور هدف حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفت در قالب توافق قاهره برای از سرگیری همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام آمادگی کرده بود و همزمان چند طرح را برای به سرانجام رسیدن مذاکرات مستقیم با تروئیکای اروپایی و مذاکره غیرمستقیم با ایالات متحده بر روی میز گذاشته بود. تروئیکای اروپایی اما بیتوجه به تجاوز نظامی صورت گرفته به ایران و تخریب تاسیسات هسته ای کشور با سیاست فشار حداکثری آمریکا همراه شدند. اقدامی که عملا منجر به کاهش نقش آنها در هرگونه روند آتی پیرامون توافق جدید با ایران شد.
در همین راستا، وزیر امور خارجه کشورمان هفته گذشته و در پاسخ به سوال ایرنا در خصوص آینده روابط ایران و اروپا گفت: «فکر میکنم امروز دیگر به یک تجربه ثابت و اثباتشده رسیدهایم که هیچ راهحلی جز راهحل دیپلماتیک و مذاکرهشده برای برنامهی هستهای ایران وجود ندارد. این واقعیت در سالهای اخیر بارها آزموده و تایید شده است. بارها ایران را به حمله نظامی تهدید کردند و حتی در مقاطعی آن را امتحان کردند، اما دیدند که مسئله ایران با اقدام نظامی حلشدنی نیست.» وی افزود: « واقعیت این است که اکنون هم همین اتفاق رخ داده است. سه کشور اروپایی گمان میکردند اهرم فشار تازهای در دست دارند و با تهدید به اجرای آن میتوانند ایران را تحت فشار بگذارند. اما حالا که آن را بهکار گرفتهاند، نتیجه را دیدهاند؛ هیچ تغییری در وضعیت ایجاد نشد و هیچ مشکلی حل نگردید؛ صرفا دیپلماسی را سختتر و پیچیدهتر کردند.:
برخی از تحلیل گران بر این باورند که توقف جنگ در غزه میتواند به فرصتی تازه برای کاهش تنش در منطقه ای که رژیم اسرائیل در دو سال اخیر به آشوب کشانده، فراهم کند. پایان جنگ غزه، اگرچه هنوز شکننده است، اما میتواند سرآغاز دورهای از حکمرانی عقلانیت سیاسی و بازگشت ثبات به منطقه باشد.
هرچند که برخی از تحلیل گران بر این باورند که آتشبس، تمرکز اسرائیل و آمریکا را از جبهه فلسطین به سمت ایران معطوف میکند و در این شرایط، ایران باید با هوشیاری کامل مجموع تحولات امنیتی، سیاسی و نظامی پیرامون خود را رصد کند اما همزمان، پنجرهای برای دیپلماسی باز شده که میتواند از تشدید درگیریها جلوگیری کند.