کد خبر: 5587 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 04 اسفند 1401
کتاب باز هم مظلوم است
اتحادیه ناشران و کتابفروشان و بازی دو سر باخت!
دوره چهارساله اتحادیه ناشران و کتابفروشان در روزهای پایانی خود قرار دارد؛ دورهای که با چالش شروع شد و با چالشهایی چون شیوع کرونا و بحران ارزی ادامه یافت. اتحادیه در این دوره با مسئلههایی چون مشارکت در برگزاری نمایشگاه کتاب، مخالفت جدی و بعد مشارکت در برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب، فعالیت جدی و بعد سکوت در قضیه قاچاق کتاب و از همه پررنگتر، بحران کاغذ دست به گریبان بود. ماجرای تخصیص کاغذ دولتی چالشی برای آنها تبدیل شد که ناشرانی معتقدند اتحادیه در ماجرای کاغذ عملکرد بدی نداشت، گروهی معتقدند عملکرد قابل دفاعی نداشت و برخی هم معتقدند این ماجرا بازی دو سر باخت برای اتحادیه بود.
به گزارش ایسنا، کمتر از یک هفته دیگر، یعنی سهشنبه، نهم اسفندماه، قرار است انتخابات پانزدهمین دوره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران برگزار شود؛ دورهای که با جنجال و حاشیه شروع شد، با کرونا و تغییر دولت و رویکردهای معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیدا کرد.
در دولت دوازدهم، معاونت فرهنگی طرح واسپاری امور به صنف را پیگیری میکرد و بخشی از امور مربوط به صنعت نشر به اتحادیه ناشران و کتابفروشان واگذار شد؛ از جمله امور نمایشگاه کتاب تهران و تخصیص کاغذ با نرخ دولتی به ناشران و نظارت بر استفاده از کاغذ مصرف شده. اما با آمدن کرونا، دو سالی نمایشگاه کتاب برگزار نشد و عملا اتحادیه نتوانست توانایی خود را در این زمینه به نمایش بگذارد، هرچند در سالهای قبل درباره عملکرد اتحادیه در نمایشگاه انتقادهایی و دفاعهایی وجود داشت. با تغییر دولت و روی کار آمدن دولت سیزدهم در نمایشگاه سی و سوم حضور اتحادیه ناشران کمرنگ بود و معاون فرهنگی وزارت ارشاد در توضیح این مسئله عنوان کرده بود: «ما برای برگزاری نمایشگاه از حضور تشکلهای نشر بهرهمند بودیم و از همکاری آنها در کارهای سیاستگذاری و برپایی نمایشگاهها بهرهمند شدیم اما ما به دنبال نمایش واسپاری و تصدیگری پنهان نیستیم و بخشی که واسپاری میشود، به صورت واقعی خواهد بود. البته ما به دنبال تقویت بخش خصوصی هستیم و این تاثیر تقویت در سالهای آینده خود را نشان خواهد داد.»
و البته احمدوند در مصاحبهای به ایسنا گفته بود: «واگذاریها در کارها اختلال ایجاد میکند، موضوع روشنش هم مسئله کاغذ در دوره قبل بود.» موضوعی که میتوانست یکی از دستاوردهای چهاردهمین دوره اتحادیه ناشران و کتابفروشان باشد اما بعد از افشای فهرست ناشرانی که کاغذ دولتی گرفتهاند، انگشت اتهام به سمت اتحادیه رفت و این شائبه مطرح شد که رفتار اتحادیه برای تخصیص کاغذ ضابطهمند نبوده است و حامیان اتحادیه بیشترین کاغذ را گرفتهاند یا کسانی کاغذ گرفتهاند که حقشان نبوده، مانند تعدادی از چاپخانهها.
مسئله دیگر، موضوع قاچاق کتاب بود که در هنگامه انتخابات اتحادیه این موضوع به صورت پررنگی مطرح بود اما رفتهرفته کمرنگ شد و دیگر از این موضوع خبری شنیده یا رسانهای نمیشود.
موضوع عملکرد اتحادیه ناشران و کتابفروشان را با محوریت نمایشگاه کتاب و واسپاری امور به صنف، مسئله کاغذ و قاچاق کتاب، با تعداد از ناشران در میان گذاشتهایم که مشروح این مصاحبهها در پی میآید:
نمیتوانید همه را راضی نگه دارید
جمال خداپناهی- مدیر انتشارات بهنام – با بیان اینکه در اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران، اختلاف و دستهبندی میان اعضا وجود ندارد و این مطلب مربوط به بیرون از اتحادیه است، درباره عملکرد این اتحادیه در اداره نمایشگاه بینالمللی کتاب که در دولت دوازدهم در قالب برونسپاری مطرح میشد و در دولت سیزدهم با مطرح شدن تمرکز مدیریتی برونسپاری متوقف شد، اظهار کرد: در طول چندین دوره اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران بهعنوان عضوی از اداره کنندگان نمایشگاه کتاب ایفای نقش میکرد. اینکه حضور اتحادیه امسال و در نمایشگاه سی و سوم، کمرنگ شد، در واقع تشخیص متولیان امر در دور جدید مدیریت وزارت ارشاد بود که امور را به شکل دیگری به انجام رسانند، این موضوع به این معنا نبود که اتحادیه نخواهد با همکاری اعضای صنف عهدهدار برگزاری نمایشگاه باشد.
او با اشاره به فعالیتهای اتحادیه در سال ۱۳۹۸ برای برپایی نمایشگاه سیوسوم که با شیوع بیماری کرونا تعطیل شد، اظهار کرد: تاجایی که میدانم امسال از اتحادیه برای بخش اجرایی دعوتی نشده بود. دقیقترش را دوستان هیئت مدیره میتوانند توضیح دهند که چرا اتحادیه در دوره اخیر نمایشگاه فعالیت اجرایی نداشت. این موضوع تصمیم مدیران وزارت ارشاد بود و نه خواست و انتخاب اتحادیه ناشران و کتابفروشان.
این ناشر درباره انتقادهایی که از اتحادیه درباره نحوه برگزاری نمایشگاه مطرح شده بود، از نادیده گرفتن مجموعهای از تخلفات تعدادی از ناشران تا جانمایی آنها، گفت: هر کاری که انجام شود، ممکن است ۸۰ درصد از آن راضی باشند و۲۰ درصد هم راضی نباشند. هیچگاه نمیتوانید جمعی را به صورت صد در صدی از انجام کاری راضی نگه دارید. این یک موضوع کلی است. طبق آییننامه نمایشگاه کتاب، قواعدی در نمایشگاه برقرار است. تاجایی که مطلع هستم در دوره ۳۲ نمایشگاه، تلاش بیشتری بر رعایت آییننامه (نمیگوییم تخلف که بار حقوقی دارد) انجام گرفته بود. بعضا همکاران ما آییننامه مربوطه را نادیده میگرفتند یا به گونه دیگری رفتار میکردند. نمیشود این را به اتحادیه یا متولیان آن زمان نسبت داد که در دورههای قبل این اتفاق نیفتاده و دیده نشده است، بلکه کسانی برخلاف آییننامه عمل کردهاند. اما این سٔوال مطرح است که آیا نمایشگاه سی وسوم آنقدر منزه بود که هیچکس خلاف آییننامه رفتار نکرد؟ به نظرم رعایت نکردن ضوابط و آییننامه در این دوره پررنگتر بود.
خداپناهی درباره تخصیص و توزیع کاغذ که گاه انگشت اتهام به سمت اتحادیه نشانه گرفته میشود که تخلف کرده یا رفتار ضابطهمند نداشته و به ناشری کاغذ زیاد داده و ناشر دیگری را هم از کاغذ دولتی محروم کرده است، گفت: توزیع کاغذ بر عهده اتحادیه شرکتهای تعاونی ناشران آشنا بود. در آن زمان کمیتهای متشکل از اتحادیه شرکتهای تعاونی ناشران آشنا، نماینده معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد و نماینده اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران تشکیل شد که کار تخصیص کاغذ را انجام بدهند. نکتهای که معمولا در این انتقادها نادیده گرفته میشود، این است که تخصیص طبق دستورالعمل و شیوهنامه اجرایی ابلاغی وزارت فرهنگ و ارشاد انجام پذیرفته که به مرور زمان تکوین میشد. ضمنا این نکته را اضافه کنم؛ مثلا انتشارت بهنام اگر برای ۵ عنوان هزارتایی درخواست کاغذ میکردم به ۳ عنوان پانصدتایی کاغذ اختصاص میدادند، شنیدههایم از همکاران نزدیک حاکی از این است که عموما چنین بوده.
او با اشاره به فهرست کسانی که کاغذ دولتی گرفتهاند، گفت: اگر ۱۰ ناشر نخست فهرست را در نظر بگیرد، همه مقدار قابل توجهی کاغذ دریافت کردهاند؛ نمیتوانم به کار کمیته کاغذ نمره بدهم چون اطلاعی از ریز و درشت کارشان ندارم. حرف من این است آنها طبق وظیفهای که داشتند و طبق آییننامه عمل کردند. شاید نقایصی هم در کارها بوده و همکارانی هم این را ادعا کردهاند اما من مستنداً چیزی ندیدم و نمیتوانم به قطعیت بگوییم در حق ناشری اجحاف شده یا نشده است. بعد از انتشار این فهرست، اتحادیه اطلاعیهای با این مضمون منتشر کرد، هر ناشری که در توزیع کاغذ سهمیهای خود دچار ابهام است و مشکلی دارد، کافی است با نامهای به اتحادیه، دلایل تعیین میزان سهمش سهمیهای را جویا شود، به ایشان پاسخ داده خواهد شد. نمیدانم آیا کسانی که معترض بودند درخواست بررسی ارائه کرده و بعد نتیجهاش را در جایی منعکس کردهاند یا خیر؟
این ناشر خاطرنشان کرد: هرچیزی که با قیمت کمتر از بازار آزاد توسط نهادی توزیع شود، همیشه این بحثها را همراه دارد. ممکن است ناشری بیشتر کاغذ بگیرد و دیگری کمتر، اما نکته مهم آن است که اگر آییننامه ملاکِ توزیع و تخصیص کاغذ به ناشر بوده باشد، در واقع کتاب و حجم تولید بوده که سهمیه را تعیین میکرده و پرسش قابل طرح آنست که آیا ناشری که کمتر تولید داشته به همان میزان هم سهمیه دریافت کرده یا خیر؟
او یادآور شد، بخش شمارش کتابهای چاپ شده مطابق قراردادی در اتحادیه مستقر بود و تا همین اواخر هم فعال بود. اکنون با پایان مهلت قرارداد مربوطه فعالیتش در اتحادیه به اتمام رسیده.
قاچاق کتاب یعنی چه؟
خداپناهی درباره عملکرد اتحادیه ناشران و کتابفروشان درباره قاچاق کتاب که نوع مبارزه ابتدا در حجم بالا بود اما رفته رفته به سکوت کشیده شد و این گمانه مطرح میشود که ممکن است این فعالیت در سالهای پیش حالت نمایشی داشته است، نیز اظهار کرد: کاربرد کلمه قاچاق درباره همهی اینگونه کتابها درست نیست. دستهای از این کتابها در واقع آنهایی است که به صورت موازی و بدون زحمت تولید شده، که به کتاب بدلی معروف است. کسانی عنوانهای موفق و پرفروش ناشران معتبر را با کیفیت فیزیکی و محتوایی نازل در تعداد زیاد منتشر میکنند. اگر به لیست کتابهای این این ناشران بدلی نگاهی بیندازید، حدود ۱۵۰ عنوان کتاب مشخص دارند که همگی عمده تولیدشان از همانهاست. یعنی پختهخواری است. کس دیگری زحمت کشیده، کتاب را آماده برای انتشار و منتشر کرده و کار و تبلیغ کرده تا دیده شود، زمانی که به آن کتاب اقبال نشان داده میشود، ناشر دیگری سودش را میبرد. مفهوم قاچاق کتاب این است که کتاب من ناشر تمام شده، از یکی از فروشندگان کتاب را میخرم، دست بر قضا فروشنده اینترنتی است و یکی از بزرگترین پلتفرمهای فروش اینترنتی، اما کتاب من را که تکثیر کردهاند، برایم میفرستند؛ کتابی را که در انبار نشر تمام شده و جعبههایش موجود است، از پلتفرم اینترنتی خریدم! منِ ناشر، کتابم را میشناسم، کیفیتش را میدانم. ابعاد و قطع کتاب تغییر کرده است. این قاچاق است.
او سپس افزود: تاجایی که میدانم، زحمت زیادی در این زمینه کشیده شد اما موضوعی که وجود دارد، باید دستگاههای مختلف نسبت به حل این مشکل ورود کنند؛ اتحادیه که خود قدرت بازدارندگی و ممانعت ندارد و صرفا یک نهاد صنفی است، نمیتواند بساط کتابفروشهای متقلب را جمع کند. اگر جواز کسب داشته باشند و داخل فروشگاه این کار را بکند، باز هم نمیشود کاری کرد (غیر از کتاب قاچاق). اما کتابی که مجوز نشر از وزارت ارشاد دارد و فروشش جایی است که جواز کسب ندارد، بلکه در گوشه خیابان، میدان ترهبار، ایستگاه مترو، مجتمع تجاری بزرگ است، اتحادیه چطور میتواند عمل کند؟ در راسته خیابان انقلاب شاهد حضور دائمی گروهی از اینچنین محصولات هستیم، هرچند بهطور مقطعی با فشار از سوی اتحادیه اقداماتی صورت میگرفت اما این فشار نمیتوانست دائمی باشد.
تضاد منافع در مسئله واسپاری کاغذ
حسین جاوید - مدیر نشر سده- اما درباره عملکرد اتحادیه به ایسنا، ابتدا گفت: حضور تشکلها و فعالیتهای صنفی، در دنیا امری نیست که بشود آن را نادیده گرفت، طبیعتا شرایط مطلوب این است که اصناف امور مربوط به خودشان را در دست بگیرند. اتحادیه ناشران و کتابفروشان مانند بقیه نهادهای صنفی ریشهدار، نهاد قابل احترام، فعالیتهایش بجا و لازم است و هیچ شک و تردیدی در آن وجود ندارد. اگر به عنوان ناشر و یا فعال صنفی انتقاداتی به اتحادیه داریم، نباید اینطور برداشت شود که داریم به خود اتحادیه انتقاد میکنیم. ممکن است به فرد و عملکرد کسی در اتحادیه انتقاد داشته باشیم اما در اهمیت و ضرورت نهاد و انجمن و صنف، شک و تردیدی وجود ندارد. او سپس با بیان اینکه معمولا امور صنفی تاجایی به دست اصناف سپرده میشود که تضاد منافع در آن جود نداشته باشد، گفت: در دولت گذشته، تصمیم اشتباهی گرفته شد و اموری را که تضاد منافع در آن وجود داشت، به ناشران واگذار کردند؛ یعنی سرنوشت ناشر همکارم به دست من ناشر نوعی افتاد؛ اینکه چه مقدار کاغذ مصرف کرده و چه مقداری نیاز دارد پس چه مقداری تخصیص دهم یا ندهم یا بیشتر بدهم.
این ناشر در ادامه با اشاره به آشفتگی وضعیت کاغذ بعد از خروج ترامپ از برجام، بیان کرد: پیش از آن چند سالی در موضوع کاغذ ثبات داشتیم و کاغذ کمابیش بدون کمک دولتی به تعادل رسیده بود و صنف نشر خود شرایط بازار و موجودی کاغذ و قیمت آن را هماهنگ کرده بود و پیش میرفت. بعد از تصمیم اشتباه [یعنی سپردن امور به صنفی که خود از ناشران قدرتمند بوده و تولید بالا و سابقه بیشتری داشتند]، آنها امور دیگر ناشران را به دست گرفتند؛ مثلا به ناشری صد بند کاغذ دادند و به ناشر دیگری هزار بند. یا پیش از مسئله کاغذ، در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به ناشری ۱۰۰ متر و ۲۰۰ متر جا در فلان نبش که نزدیک در ورودی است دادند و ناشر دیگری را هم در فلان غرفه جانمایی کردند و وقتی اعتراض میشد، میگفتند طبق آییننامه بوده اما این آییننامهها به صورت دقیق اجرا نشده است.
او ادامه داد: اگر به صنف بگویید چرا کاغذ فلان شد، میگوید براساس آییننامه یا چرا جای من فلان بود، میگفتند نه بر اساس حروف الفبا بوده است. در حالی که همه اعضای صنف میدانستند پوسته قانون رها شده است، یا خدا نکرده در تفسیر قانون سوء استفاده میشود و یا آنکه در برخی از موارد خطاهایی اتفاق میافتد که ذینفع هستند. اتفاقاتی که باعث شد اتحادیه وارد بازی دو سر باخت شود.