سرمقاله

انصاف در نقد دستگاه دیپلماسی / جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • سرویس شارژ همراهی؛ دو برابر اعتبار برای مشترکان اعتباری همراه اول
  • بازگشت شماره‌های خاص همراه اول با عرضه «سری به‌یادماندنی»
  • فرصت سرمایه‌گذاری در بازار فلزات پایه
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 56050  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 05 آذر 1404
    انصاف در نقد دستگاه دیپلماسی / جلال خوش‌چهره

    نقد سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی دولت‌های جمهوری اسلامی نه تنها امروز بلکه از دهه‌های گذشته، سکه روز بوده است. این نقدها علاوه براین که از سوی برخی کارگزاران رسمی بیان می‌شود اما کنشگران و نخبگان غیر رسمی هم نظرات خود را در بستر رسانه‌ها و تریبون‌های در اختیار بیان کرده و می‌کنند. اما نکته‌ای که در این میان از نظرها دور می‌ماند و یا به عمد از آن پرهیز می‌شود، پرداخت جامع به حقایق و واقعیت‌هایی است که دستگاه دیپلماسی با آن رو در روست. از این رو اندک مدتی پس از استقرار دولت‌ها و فعال شدن دستگاه دیپلماسی برای عبور از بحران‌ در روابط خارجی، سیل نقدها و نظرات سلبی علیه وزیر مربوطه و یا دستگاه دیپلماسی از هر سو آغاز می‌شود. این وضع به‌گونه‌ای ادامه می‌یابد که گاه دیپلمات‌ها برای مصون ماندن از نقدها و چالش‌های مترتب برآن، دچار نوعی محافظه‌کاری و بسا بی‌عملی می‌شوند. مشکل اما نقد کارشناسی و یا نقد ناپذیری دستگاه دیپلماسی نیست؛ بلکه وضع هزارتویی است که هر وزیر امور خارجه در هر دولت مستقر با آن روبروست. این وضع از یک‌سو با نگرش‌های رقیب در داخل دست به گریبان است. از سوی دیگر فشارها و پیچیدگی‌ها در بیرون، کار را برای دستگاه دیپلماسی سخت کرده و می‌کند. همین مهم می‌تواند دیپلماسی را از جایگاه "هنر امر اراده" به امر "اجتناب ناپذیر" تقلیل موقعیت دهد. این درحالی است که "انسجام ملی" که با فهم مشترک از منافع حاصل می‌شود و نیز "تعهد ملی" دو ویژگی اصلی موفقیت یک سیاست خارجی شناخته می‌شوند. دستگاه دیپلماسی اکنون با دو چالش جدی روبروست؛ یکی موانع پر تعدادی که برای حضور جمهوری اسلامی در جامعه جهانی ایجاد شده است. دیگری، اختلاف‌های داخلی در‌باره نوع رویکردی که سرانجام باید دیپلماسی در دستور کار قرار دهد. این مهم می‌تواند در اندازه عارضه‌ای باشد که سرگردانی انتخاب میان "تاکتیک" و "راهبرد" را سبب ‌شود. نمود این عارضه را در تاریخ چند دهه گذشته شاهد بوده‌ایم؛ این که دستگاه دیپلماسی کوشیده این باور را نزد منتقدان راست و رادیکال داخلی جا اندازی کند که "دیپلماسی همکاری" و یا "انعطاف پذیری" در سیاست‌خارجی، اگر قادر به پایان بخشی به دشمنی‌ها و اختلافات در جامعه جهانی نیست، اما می‌تواند حجم تأثیرگذاری آنها را کاهش دهد. در واقع مشکل‌ترین بخش کارکردی دستگاه دیپلماسی همواره القاء یک مفهوم کلیدی نزد مخاطبان داخلی این بوده که دیپلماسی شامل دو وجه است: همکاری و منازعه. بدیهی است ناتوانی و آشفتگی در درک و فهم ویژگی‌های شرایط پیش رو، همچنین بازتاب آن در پهنه سیاسی کشور، دستگاه دیپلماسی را اگر نه "قفل" اما "گران" می‌کند. این وضع می‌تواند کارنامه هر وزیر امور خارجه در هر دولت با هر رویکردمتفاوت را زیر تأثیر خود قرار دهد. اما به دلایل گفته شده در بالا باید به نقد‌ها و نظرها پایان داد و به تک صدایی تن سپرد؟ یا مفهوم نقدها و نظرها را در بستری تعریف کرد که حامل واقعیت‌پذیری باشد؟ مهم این است که ناقدان بپذیرند که آنان عملکرد سیاستمداران را تجزیه و تحلیل می‌کنند، ولی سیاستمداران _ با هردرجه از صلاحیت _ سازنده سیاست هستند. بنابراین اگر یک تحلیل‌گر (در هرموضع له یا علیه) می‌تواند انگشت توجه خود را بر یک موضوع خاص در سیاست‌خارجی نشانه بگیرد، دستگاه دیپلماسی با انبوه مشکلاتی روبروست که خود را بر کارکرد دیپلمات‌ها تحمیل می‌کند. ناقدان به اندازه کافی زمان در اختیار دارند که برای اهداف تجویزی خود نسخه پیچی کنند، ولی دیپلمات با یک چالش بزرگ روبروست؛ کمبود فرصت و زمان. در همین راستا اگر منتقد و یا حتی تحلیل‌گر نسخه پیچی می‌کند و در صورت روشن شدن استنتاج غلط او، هیچ مخاطره‌ای را به جان نخریده و دنبال راه‌های گریز از آن برمی‌آید، سیاستمدار اما اجازه دارد یک بار حدس بزند و اشتباهات او جبران ناپذیر خواهد شد. در واقع قضاوت نهایی در باره سیاستمداران هنگامی خواهد بود که آیا در بزنگاه توانسته‌اند خردمندانه تغییرات اجتناب ناپذیر را درک کرده و انتخاب‌هایشان به گونه‌ای بوده که صلح و ثبات را برای کشور حفظ کرده‌ باشند؟ سیاستمدار در اندازه یک دیپلمات نمی‌بایست براساس ارزیابی‌هایی عمل کند که در شرایط مستقر قابل اثبات و دستیابی به نتایج دلخواه نیست. اکنون باید در نقد و نظرها به دستگاه دیپلماسی با حفظ منطق واقع‌گرایی، شریک منصف مشکلات هزارتویی بود که این دستگاه با آن روبروست. فراموش نکنیم نقد سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی دولت‌های جمهوری اسلامی نه تنها امروز بلکه از دهه‌های گذشته، سکه روز بوده است.