سرمقاله

چه می‌توان کرد؟ ‪/‬ محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • گام بلند برای جهش تولید با برات الکترونیک/ سککوک ابزار موثر زنجیره تامین مالی
  • عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی: سککوک، مناسب تامین مالی کسب و کارهای خرد است
  • نخستین برات الکترونیک تضمین شده توسط شبکه بانکی صادر شد
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 5643  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 05 اسفند 1401
    در حاشیه حادثه برای وزیر ورزش
    بالگرد امداد یا تاکسی هوایی مسئولان؟
    بالگردی که سقوط کرده از نوع بالگرد روسی میل ۱۷ است که بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار قیمت دارد. آیا افتتاح یک پروژه نه چندان مهم و یک سفر درجه چندم که می‌توانست با اتومبیل هم انجام شود ارزش فدا کردن چنین سرمایه‌ای را داشت؟ آن هم سرمایه‌ای که در شرایط تحریم اگر غیرقابل جایگزینی نباشد، حتما بسیار سخت و گران جایگزین خواهد شد.
    حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان و هیات همراه او عصر روز پنجشنبه و در جریان سفر به شهرستان بافت در استان کرمان دچار حادثه هوایی شدند.  اما در این حادثه یک سوال بسیار مهم این است که چرا وزیر ورزش در سفری ساده که البته مسافت زمینی آن هم چندان نبوده باید از بالگرد استفاده کند؟
    آنطور که گزارش شده، وزیر ورزش از شهر کرمان عازم بافت بوده که مسافت زمینی آن کمی بیش از یک ساعت است. جاده بین این دو شهر نیز یک جاده باکیفیت است که اتومبیل‌ها می‌توانند بدون مشکل و با حداکثر سرعت مجاز جاده‌ای آن را طی کنند. حتی اگر بحث بالگرد هلال احمر هم در میان نبود باز هم برای چنین مسیر کوتاهی با دسترسی آسان، استفاده از اتومبیل بسیار منطقی‌تر و به صرفه‌تر از پرواز پر هزینه بالگرد است. به هر حال همه می‌دانند که پرواز یک بالگرد به دلیل استهلاک بالای قطعات، شیوه ارزان و به صرفه‌ای برای چنین سفرهایی نیست و این دست پروازها تنها در شرایطی منطقی هستند که جایگزین دیگری به هر دلیلی برای آنها نباشد. خصوصا برای کشوری مانند ایران که در شرایط تحریمی به سختی می‌تواند قطعات مربوط به بالگرد را تامین کرده و آنها را تعمیر کند.
    نکته دیگر این است که گیریم وزیر ورزش نیاز به بالگرد داشته، چه توجیهی برای استفاده بالگرد هلال احمر برای چنین موقعیت غیرضروری است؟ در استفاده از بالگرد هلال احمر برای این سفر دو ایراد جدی وجود دارد؛ اول اینکه این بالگردها مخصوص عملیات‌های امداد و نجات و شرایط بحرانی هستند. فرض بگیریم در همان موعد سفر وزیر ورزش، در جایی دیگر از کرمان اتفاقی غیرمنتظره مثل یک تصادف شدید یا ریزش ساختمان یا هر حادثه مشابه دیگری رخ می‌داد که نیاز به عملیات بالگردها داشت. آن وقت چه چیزی باید جای بالگردی که وزیر ورزش را به بافت برده بود، پر می‌کرد؟ آیا حوادث قرار است از قبل خبر دهند و مسئولان مطمئن هستند که همزمان با چنین سفری، اتفاقی نمی‌افتد که جان برخی شهروندان در گرو آمادگی بالگرد هلال احمر باشد؟ طبق گفته خود مسئولان هلال احمر هم اکنون حداقل با کمبود ۱۲ فروند بالگرد فعال در ناوگان هلال احمر مواجه هستیم که با اتفاق دیروز این عدد به ۱۳ فروند رسید. با چنین کمبودی و چنین شرایطی از نظر مضیقه بالگرد، توجیه مقامات غیرمرتبط برای استفاده از بالگردهای امداد و نجات هلال احمر چیست؟ توجیه مسئولان هلال احمر برای اجازه استفاده غیر ضروری و غیر تخصصی از این بالگردها چیست؟ 
    بالگردی که سقوط کرده از نوع بالگرد روسی میل ۱۷ است که بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار قیمت دارد. آیا افتتاح یک پروژه نه چندان مهم و یک سفر درجه چندم که می‌توانست با اتومبیل هم انجام شود ارزش فدا کردن چنین سرمایه‌ای را داشت؟ مساله فقط وزیر ورزش دولت سیزدهم نیست. متاسفانه سنت استفاده غیرضروری از بالگردهای هلال احمر در سفر مقامات مختلف سنتی است که سال‌هاست در دولت‌های مختلف و میان مقامات نهادهای متفاوت جریان دارد و گویی تبدیل به یک انتظار معمول و عادی از هلال احمر شده تا این خدمت را به هر مقامی ارائه کند.