سرمقاله

آیا ژاپن می‌تواند میانجی‌گری در بحران هسته‌ای ایران و آمریکا را دوباره از سر بگیرد؟ / سعید پای بند

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • مقایسه محله‌های محبوب گردشگران برای رزرو هتل در استانبول
  • ۴ نکته‌ کلیدی در انتخاب صندلی و میز کنفرانس | رضکو برندی پر افتخار
  • معرفی بسته‌های ویژه همراه اول برای روز مادر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 56961  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 23 آذر 1404
    آیا ژاپن می‌تواند میانجی‌گری در بحران هسته‌ای ایران و آمریکا را دوباره از سر بگیرد؟ / سعید پای بند

    در شرایط پیچیده و ناپایدار کنونی، جایی که دیپلماسی و امنیت جهانی در عرصه‌ای بسیار حساس قرار گرفته، بازگشت به مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا و احتمال نقش‌آفرینی میانجی‌گرانی همچون ژاپن، موضوعی است که این روزها مورد توجه بسیاری از تحلیلگران و ناظران قرار گرفته است. اظهارات اخیر رئیس دیپلماسی کشور، مبنی بر آمادگی برای آغاز مذاکرات با آمریکا، البته با شرط به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی، نشان از اراده تهران برای دستیابی به توافقی دیپلماتیک دارد. اما در این میان، چالش‌های بنیادینی همچنان وجود دارند که مانع از تحقق این هدف می‌شوند.
    یکی از ابعاد مهم این بحران که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد، مسأله «غافلگیری» در جریان مذاکرات پیشین است. مذاکرات میان تیم دیپلماسی ایران و نمایندگان دولت ترامپ در چندین مرحله آغاز و پیش رفت، از جمله دیدارها و مذاکرات میان ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ، و تیم دیپلماسی ایران که در تلاش برای رسیدن به یک توافق جدید بودند. اما همانطور که همگان به خاطر دارند، این روند به طور غیرمنتظره‌ای با حملات مکرر اسرائیل و فشارهای فزاینده از سوی آمریکا و متحدانش به بن‌بست رسید. به‌ویژه زمانی که برخی از این مذاکرات به مراحل حساس‌تر خود نزدیک می‌شدند، حملات هوایی اسرائیل و تلاش‌های آمریکا برای اعمال فشار بیشتر بر ایران باعث شد که ایران به شکلی کاملاً منطقی احساس کند که امنیت ملی‌اش در خطر است و هیچ تضمینی برای نتیجه‌بخش بودن این مذاکرات وجود ندارد.
    این وقایع به خوبی نشان می‌دهند که تلاش برای رسیدن به توافق هسته‌ای میان ایران و آمریکا همیشه در معرض تهدیدات خارجی و داخلی قرار دارد. حملات نظامی اسرائیل و فشارهای فزاینده‌ای که به دولت آمریکا از طرف لابی‌های مختلف و کشورهای منطقه‌ای وارد می‌شود، همواره مذاکرات هسته‌ای را تحت‌الشعاع قرار داده است. در چنین فضایی، بازگشت به مذاکرات و تلاش برای حل بحران، بدون شک نیازمند هم‌پیمانی‌ها و تضمین‌های قوی‌تر از سوی میانجی‌گران بین‌المللی است.
    در این میان، ژاپن به عنوان یک کشور مستقل و بی‌طرف، می‌تواند نقشی کلیدی ایفا کند. ژاپن در گذشته هم در برخی از مراحل مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای 1+5 نقش میانجی را بر عهده داشت و با استفاده از روابط دیپلماتیک خوب خود با هر دو طرف، توانسته بود به کاهش تنش‌ها کمک کند. اما امروز، شرایط تغییر کرده است. ایران و آمریکا به شدت از یکدیگر فاصله گرفته‌اند و چالش‌ها نه تنها به موضوع هسته‌ای بلکه به مسائل راهبردی و امنیتی بزرگ‌تری هم مربوط می‌شوند.
    نقش ژاپن می‌تواند در این زمینه اهمیت بیشتری پیدا کند. این کشور می‌تواند از ظرفیت‌های خود برای ایجاد اعتماد متقابل استفاده کند و شرایطی را فراهم آورد که هر دو طرف به مذاکره بازگردند. اما واقعیت این است که ژاپن هم با چالش‌های زیادی مواجه خواهد شد. نخستین چالش، همانطور که اشاره شد، به موضع‌گیری‌های مخالفانه کشورهای منطقه‌ای و فشارهای داخلی در آمریکا و اسرائیل مربوط می‌شود. این فشارها ممکن است ژاپن را در موقعیتی قرار دهد که به رغم تمایل به میانجیگری، نتواند به نتیجه مطلوبی دست یابد.
    همچنین، همانطور که مقامات ایرانی اعلام کرده‌اند، ایران آماده است که به مذاکرات بازگردد، اما تنها در صورتی که آمریکا حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت بشناسد. این درخواست به‌طور ویژه از سوی ایران به عنوان یک شرط اساسی برای هرگونه مذاکرات آینده مطرح شده است. در مقابل، آمریکا همچنان در موضعی محکم قرار دارد و با توجه به نگرانی‌های امنیتی خود و قدرت‌های منطقه‌ای، به نظر نمی‌رسد که در کوتاه‌مدت حاضر به پذیرش چنین امتیازی باشد.
    با توجه به این واقعیت‌ها، می‌توان گفت که مذاکره مجدد و یافتن راه‌حلی مناسب در بحران هسته‌ای ایران و آمریکا به چیزی فراتر از میانجیگری ساده نیاز دارد. هرگونه پیشرفت مستلزم ایجاد یک تغییر بنیادین در رویکردهای طرفین است. به ویژه اینکه فضای داخلی آمریکا و فشارهای موجود در داخل این کشور می‌تواند به شدت بر روند مذاکرات تأثیر بگذارد. اگر ایران بتواند با ارائه تضمین‌های لازم برای استفاده صلح‌آمیز از فناوری هسته‌ای، آمریکا را به پذیرش برخی از شروط خود راضی کند، ممکن است این مذاکرات به نتیجه‌ای مثبت برسد. اما در حال حاضر، شرایط برای ایجاد یک تغییر بنیادین در رویکرد آمریکا وجود ندارد و به نظر می‌رسد که در کوتاه‌مدت امید چندانی به شکستن بن‌بست وجود ندارد.
    در پایان، نقش ژاپن می‌تواند حیاتی باشد، اما باید توجه داشت که این نقش به تنهایی کافی نخواهد بود. در شرایطی که بحران هسته‌ای ایران و آمریکا از جنبه‌های مختلف پیچیده است، تنها زمانی می‌توان به راه‌حلی امیدوار بود که هر دو طرف به تصمیمات سخت و مهمی دست یابند. اگر ژاپن بتواند این شرایط را تسهیل کند و فضایی برای گفت‌وگوی واقعی ایجاد نماید، شاید شاهد تحولاتی مثبت در آینده مذاکرات هسته‌ای باشیم. اما باید منتظر ماند و دید که آیا اراده سیاسی در آمریکا و ایران برای پذیرش امتیازاتی در زمینه غنی‌سازی و سایر مسائل امنیتی وجود خواهد داشت یا خیر.