کد خبر: 57684 | صفحه ۱ | تاریخ: 08 دی 1404
منطق و مبنای هوش مصنوعی / محمدعلی نویدی
اندک اندک همگان به اهمیت و اعتبار جایگاه و نقش هوش مصنوعی « AI» پی می برند و معترف اند. امّا، نگرانی و دغدغه اصلی اهل پژوهش و تحقیق و تأمل و اندیشه، این است که نکند این مؤلفه بارز روزگار نسل آلفا و این موضوعِ سرنوشت ساز و آینده پرداز، سرگذشتی همانند ظهور و ورود تکنولوژی و تفکر علمی، داشته باشد؟ غفلت از پرسش های بنیادین در خصوص هوش مصنوعی، همان نگرانی اگزیستانسیال و وجودی و غیر قابل تقلیل اندیشمندان و دانشمندان روزگار کنونی است. پرسش هایی نظیر اینها:
۱- آیا هوش مصنوعی یک ابزار معرفت آفرین است، یا یک دستگاه حل مسئله؟
۲- پیامدهای دراز آهنگ و « اثرات عمیق » کپی برداری و تقلید مداری در باب هوش مصنوعی کدام است؟
۳- آیا ایرانیان آگاهی و شناخت شفاف و روشنی از کار و بار هوش مصنوعی دارند؟
۴- علم داده ها « Data » با الگوریتم ها و ماشین های هوشمندی چه نسبتی دارد؟
۵- چگونه در باره هوش مصنوعی پژوهش کنیم؟ آیا پذیرش بدون پژوهش هوش مصنوعی مخاطرات جبران ناپذیری ندارد؟
۶- ذهنیت پرورده و خَلٌاق انسان، با توانمندی هوش مصنوعی چه فرقی دارد؟
۷- آیا هوش مصنوعی می تواند « تفکر» کند؟
۸- آیا هوش مصنوعی قدرت رؤیت مشاهدات را دارد؟
۹- اساساً، هوش مصنوعی چگونه بین معانی و مفاهیم همبستگی ایجاد می کند؟
۱۰- آیا هوش مصنوعی منطق و مبنای ثابتی دارد؟
۱۱- هوش مصنوعی چه ارتباطی با نظریه کوانتوم « quantum » دارد؟
۱۲- آیا ریشه و مبنای هوش مصنوعی از برهم انباشت داده ها یا فهرست کردن بوده ها، به بار می آید؟
۱۳- اگر هوش مصنوعی دارای منطق و مبنای مشخص است، آن منطق و معیار چیست؟
۱۴- آیا خلاقیت و آفرینشگری در حوزه هوش مصنوعی، معنی دارد؟
۱۵- آزمایش و آزمودن در « AI » چگونه ممکن است؟
۱۶- اندیشه های آفرینشگرانه در هوش مصنوعی چگونه ممکن است؟
۱۷- ژرف اندیشی و سختکوشی در هوش مصنوعی به چه معنی است؟
۱۸- آیا از نظر هوش مصنوعی، اندیشیدن همان دیده شدن است؟
۱۹- انسجام صورت « form » و ساخت « structure » در نظام هوش مصنوعی چگونه امکان پذیر است؟
۲۰- آیا « اَبَر هوش مصنوعی » نسل انسان را منقرض خواهد کرد؟
این بیست سؤال اساسی و فلسفی، جزو پرسش های اصلی مبنایی و منطقی در باره هوش مصنوعی است که نخستین بار به قلم اینجانب طرح می شود. یعنی اگر منطق و مبانی هوش مصنوعی را واکاوی و بررسی اندیشگی و علمی قرار ندهیم، این مقوله آینده ساز « صورت و سیرت آینده » نیز دچار سطحی نگری و سهل انگاری و نسیان خواهد شد.
موقع و مقام انسان و انسانیت در قبال ظهور هوش مصنوعی چگونه خواهد بود؟ گمان نکنیم همین گوگل و گوشی های هوشمند، یعنی هوش مصنوعی! تصور نکنیم هوش مصنوعی یعنی سرچ کردن و دانش سطحی تحویل گرفتن! هوشمندانه دقت کنیم که هوش مصنوعی، ربات های هوشمند نیست! یک نمونه از هوش مصنوعی را بیست و پنج سال پیش در فیلم سینمایی « Space Odyssey » محصول « 2000 » می توان دید.
هوش مصنوعی دارای مبانی و منطق بسیار مستحکم و قوی است. گویی، هوش مصنوعی دوران تکاملی را پشت سر گذاشته است و کور و بیهدف نیست. در هوش مصنوعی، قابلیت یادگیری، تجزیه و تحلیل و حل مسئله بهم رسیده اند. در « اَبَر هوش، Super Intelligence » ادعا این است که مشکلات حل ناشده بشر، مثل سرطان، حل خواهد شد. پس هوش مصنوعی انواع و اقسام دارد. جالب است بدانیم هوش مصنوعی سالها است احساسات را درک می کند.
باری، اگر مبانی، منطق و مفاهیم هوش مصنوعی را با آگاهی و مسئولیت ویژه انسانی و ایرانی، و با پژوهش و تحقیق، نفهمیم، تأسیس هرگونه مؤسسات و نهادهای هزینه بَر، بلا اثر خواهد بود. اندکی بیاندیشیم، هوش مصنوعی امری بی ریشه نیست، پس تفکر و تاریخ دارد؛ اگر تاریخ و تفکر هوش مصنوعی را بدانیم از صفر شروع نمی کنیم و به دور باطل و تسلسل مبتلا نمی شویم. هوش مصنوعی مراتب دارد، شرط عقل این است که خردمندانه مرتبه ی مورد نیاز خود را معطوف به آینده ، با استدلال، معین و مشخص کنیم. هوش مصنوعی، اهداف و اغراض دارد، منطق حکم می کند، هدف خود را اندیشیده و سنجیده تبیین کنیم و آنگاه به تأسیس نهاد و جذب نیرو بپردازیم. این کار هر کسی نیست، افراد خبره، خردمند، متخصص و ژرف اندیش نیاز دارد. آموزش عمومی و اجتماعی را فراموش کنیم، بجای برنامههای بی اثر، هوش مصنوعی درس بدهیم و از تجربه دنیا بیاموزیم.