سرمقاله

هنر بیرون آمدن از اشتباه ‪/‬ جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • آمادگی ایرانسل برای همکاری با استارتاپ‌ها در حوزه هوش مصنوعی
  • برگزاری رویداد ایران‌هلث با حمایت همراه اول نمایشگاه بین‌المللی ایران هلث با حمایت همراه اول به عنوان نخستین اپراتور سلامت کشور، برگزار می‌شود.
  • اعلام بسته تخفیفی ایرانسل ویژه روز جهانی ارتباطات
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 7806  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 05 اردیبهشت 1402
    شکستی دیگر در مصاف با تیمهای بالانشین؛
    بدون تعارف، استقلال مستحق باخت بود
    عبدالله دارابی
    استقلال صدرنشین در حالی پای به یکصدمین دربی گذاشت که تا قبل از این بازی و در مصاف با تیمهای بالای جدول فقط موفق به شکست گل گهر شده بود و در مصاف با سپاهان و تراکتورسازی سه باخت را متحمل شده بود و در دیدار با پرسپولیس و مس رفسنجان مجموعا دو امتیاز عایدش شده بود. نکته ای قابل تامل و تعمق که این مساله را به ذهن متبادر می ساخت که استقلال ساپینتو در بازی های بزرگ بحران جدی دارد و همین موجب نگرانی هایی بود که البته در سایه بردهای اخیر آبی پوشان کمتر به هر چشمی می آمد! شکست در برابر پرسپولیس و در حالی که دو تیم فقط و فقط نیاز حیاتی و مبرم به برد برای بقا در کورس قهرمانی داشتند- آن هم در روزی که استقلال نه تنها سزاوار پیروزی نبود بلکه بدون کمترین تعارفی مستحق باخت بود- این فرضیه را با نمود عیان تر و قوت بیشتری توام ساخت!
    سوای از ناتوانی مدیریت سابق در جذب بازیکنان مورد نیاز در نیم فصل و کمبودهای فنی محرز استقلال به لحاظ بازیکن، باید شخص ساپینتو را از منظر تفکر و عملکرد در این مقوله مقصر دانست!
    نحوه بازی استقلال از همان ابتدای دربی، نوع تاکتیک این تیم، عملکرد بازیکنان و عدم اتخاذ تصمیمات و تغییرات مناسب در طول ۹۰ دقیقه که به شکست استقلال صدرنشین و رنگ باختن امیدهایش به قهرمانی این فصل منجر شد، حکایت از ساخته و پرداخته نشدن استقلال از جهت فنی و روحی، روانی برای صدمین دربی و حیاتی ترین بازی فصل آبی پوشان دارد که مسوولیت آن را در مستقیما متوجه شخص سرمربی می نماید. البته این مساله نافی تعهد مثال زدنی ساپینتو به استقلال و تلاش وی در اوضاع نابسامان باشگاه نیست اما آنچه از شرایط نا مطلوب فنی، روانی آبی پوشان در دربی دیدیم واقعیتی کتمان ناپذیر است که لاجرم شخص اول کادر فنی مسوول آن است. در حالی که در سوی مقابل، گل محمدی به خوبی استقلال را آنالیز کرده بود و تیمش را به نحو مطلوبی آماده این تقابل ساخته بود که در طول بازی نیز تصمیمات و تغییرات مناسب را اعمال کرد و نتیجه اش شد؛ مهار توانمندی های استقلال در طول بازی و برد حیاتی قرمزپوشان! به واقع پرسپولیس برای دستیابی به آنچه می خواست برنامه عملی داشت و استقلال برعکس و علت آن را باید در تمرینات و نحوه آماده سازی دو تیم در یک هفته اخیر جستجو کرد.
    در ذیل به برخی ایرادات اساسی استقلال در این بازی می پردازیم:
    ۱- عدم ارائه یا توانایی ارائه بازی های درخشان قبلی که موجب تحمیل بازی استقلال به حریفان و در نتیجه کسب پیروزی شده بود.
    ۲- عدم اجرای پرسینگ صحیح در طول بازی.
    ۳- تمرکز بیش از حد بر استفاده از مانورهای قایدی برای رسیدن به گل که باعث تمرکز مدافعان حریف بر حرکات وی و کنترلش گردید و در نتیجه مانع توفیق او در این حربه شدند. ضمن اینکه چه بسا تداوم این روند پس از گل پرسپولیس منجر به خستگی قایدی نیز می شد.
    ۴- به تبع مورد قبل، عدم استفاده توامان از قابلیتهای محبی که منجر به محو شدن وی در دربی گردید و حتی سایه ای از محبی بازی های قبلی را نیز ندیدیم. مضاف بر اینکه او از جمله بازیکنانی بود که به لحاظ روحی، روانی آماده دربی نشده بود و یکی از عناصر بیکاره استقلال در زمین بود؛ به رغم ستاره بودن و هزینه ای گزافی که برایش شد!
    ۵- عدم تغذیه درست بابایی در نوک پیکان حمله که او را نیز از دیگر عناصر منفعل آبی پوشان کرده بود. بابایی نیز از نظر روانی آمادگی فیکس بودن در دربی را نداشت و چه بسا عملکرد بهتری می داشت اگر چون بازی های قبلی به عنوان یار تعویضی به زمین می آمد. فیکس بازی کردن مطهری باتوجه به “دربی باز” بودنش می توانست ضریب قدرت تهاجمی استقلال را افزایش دهد، ضمن اینکه بخاطر سابقه گلزنی هایش در دربی بار روانی بر حریف تحمیل می کرد.
    ۶- استفاده بیش از اندازه از ارسال های بلند برای استفاده از فرارهای قایدی در نیمه اول و در نیمه دوم و پس از گل خورده برای استفاده از سرزنی مطهری و رمضانی که البته تمرکز و بلندی قامت مدافعان و دروازه بان پرسپولیس و نیز عدم ارسال های درست از جناحین هرگز فرصت خطرسازی را به استقلالی ها نداد. ضمن اینکه مهاجمان استقلال در حین ارسال ها به صورت ایستا، منتظر نشستن توپ روی سرشان بودند!! تمرکز روی توپ های بلند، یادآور دربی هایی بود که مربیان ایرانی حضور داشتند و از این شیوه به دنبال گلزنی روی حادثه ها بودند!
    ۷- عدم تغییر تاکتیک با توجه به ناکارآمدی تاکتیک فوق و نیز عدم استفاده از تاکتیک های متنوع برای شکستن خط دفاعی قرمزپوشان و تغییر روند بازی.
    ۸- نمایش ضعیف دو هافبک مرکزی استقلال، رضاوند و مهری، که هم در بازیسازی ضعیف بودند و هم فرصت جولان رادبه هافبکهای میانی حریف داده بودند و معلوم نشد چرا با این اوصاف زبیر و حامدی فر به زمین نیامدند؟ نهایتش مثل آنها ضعیف ظاهر می شدند ولی خونی تازه به خط هافبک تزریق می کردند از بابت دوندگی!
    ۹- عجولانه و بعضا دستپاچه بودن برخی بازیکنان و اشتباهات فردی فراوان که منجر به پاس های فراوان اشتباه، ناکامی در نبرهای تن به تن و عدم توانایی در مالکیت و استفاده از توپ های برگشتی شده بود که فقط یکی از این اشتباهات کمر تیم را شکست. بازبینی مجدد صحنه گل تکرار اشتباهات رهبر خط دفاعی استقلال را در جایگیری، یارگیری، دفع توپ و تقدیم فرصت طلایی به حریف نشان می دهد و یا تصمیم مبتدیانه مهری پس از گل آل کثیر و در حالیکه با یک پاس ساده می توانست فرصت گلزنی را برای محبی فراهم سازد ولی سخت ترین کار را انتخاب نمود و روی به شوتزنی در میان بازیکنان حریف آورد تا بهترین فرصت برای به تساوی کشاندن بازی را با ناآمادگی ذهنی و اشتباه در تصمیم از تیمش سلب کند!
    ... و بدین سان استقلال نبردی حیاتی را با شکست به پایان برد و ماندن در کورس قهرمانی را به رقیب دیرینه تقدیم کرد. رقیبی که شرایط دربی را بهتر درک کرده بود و الزامات آن را با زیرکی و حرفه ای گری رعایت کرد تا هم فاتح صدمین دربی شود، هم به قهرمانی امیدوار بماند و هم در تاریخ تقابل های دو تیم برای نخستین مرتبه موفق به برابر کردن تعداد بردهایش با استقلال گردد! آری نمایش ضعیف استقلال ساپینتو و باخت در این دربی باعث از دست دادن همزمان “چندین مهم” برای استقلال شد...!