کد خبر: 9728 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 07 خرداد 1402
مردم چرا آثار تاریخی را خراب یا حفظ میکردند؟
در نشست تخصصی با عنوان «حفاظت و مرمت و توسعه پایدار» با بررسی ریشه غفلتهایی که در حوزه مرمت و حفاظت شده است، گفته شد: «این طور نیست که بگوییم مردم در گذشته بیشتر آثارشان را حفظ میکردند، بلکه آنها خیلی از آثار را خراب هم کردند. انگیزههای متفاوتی پشت این رفتارها بوده است. این رفتارها بستگی به این داشته که چه برههای از گذشته به قدرت امروز آنها کمک میکرده است. اگر برای افزایش قدرت بوده است، آن را حفظ میکردند، وگرنه از بین میبردند.»
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزههای بنیاد مستضعفان، رضا رحمانی ـ عضو هیأت علمی پژوهشکده حفاظت و مرمت ـ در نشست تخصصی با عنوان «حفاظت و مرمت و توسعه پایدار» که در سالن کنفرانس پردیس موزهای دفینه برگزار شد، با تعریف حفاظت و ارتباط آن با میراث فرهنگی، حفاظت را یک امر فرهنگی دانست که باید با توسعه همراه شود و از طرفی با هنجارهای جامعه نیز منطبق باشد و همچنین خلاقیت و نوآوری را دو رکن اساسی در این زمینه دانست که به آن توجه کافی نشده است.
رحمانی با مثالی از سنت وقف در گذشته، آن را عامل مهمی برای حفظ و نگهداری اثر معرفی کرد که امروزه در آئیننامههای مربوطه رعایت میشود.
او گفت: یکی از موارد مغفولمانده در میراث فرهنگی، خلاقیت و نوآوری است، در حالی که در گذشته هم نوآوری و هم خلاقیت داشتهایم. برای همین است که تکبعدی نگاه کردن به امر حفاظت باعث شده تا حفاظتهای ما مقطعی باشد و استمرار نداشته باشد، اما اگر به مقوله حفاظت درست نگاه شود باعث خواهد شد پایداری در حفاظت باقی بماند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده حفاظت و مرمت با بیان اینکه جایگاه مرمتگر در حفاظت پلی ارتباطی میان گذشته و آینده است که از گذشته برای آینده و به منظور پایداری یک اثر هنری استفاده میکند، اظهار کرد: ما همیشه در طول تاریخ و در دانش سنتی، حفاظت پیشگیرانه را داشتهایم. ما اگر میخواهیم در حوزه فرهنگ، توسعه پایدار داشته باشیم باید به فرهنگ خودمان متکی باشیم. امروزه به این نتیجه رسیدهاند برای اینکه بتوان اثری را حفظ و معرفی کرد، باید به فرهنگی که اثر در آن خلق شده توجه شود.
این پژوهشگر بیان کرد: ما در در دیوارنگارهها طوری عمل کردهایم که انقطاعی بین فرهنگ گذشته خود و مخاطب امروزی ایجاد کردهایم، چون مرمت را صرفاً تکنیکال دیدهایم و روایتی را که پشت میراث فرهنگی بوده ندیدهایم. یکی از بحثهای چالشی که در حوزه مرمت وجود دارد، جدا کردن میراث ملموس و میراث ناملموس از یکدیگر است. نمیتوانیم کالبد شیء را جدا درنظر بگیریم و پیام آن شیء را جدا ببینیم.
نمیتوانیم مسجدی را ثبت کنیم، ولی بگوییم کسی در آن نماز نخواند
فرهاد نظری از کارشناسان میراث فرهنگی نیز گفت: نگاهی که ما به میراث فرهنگی داریم یک نگاه جامع است. حفاظت و مرمت متمرکز بر کالبد اثر است، گرچه این رویکرد لازم است، اما کافی نیست و باید به سایر ابعاد نیز توجه داشت.
نظری به فلسفه حفظ اثر در گذشته پرداخت که در گذشته آنچه به نفع خود بوده، باعث بقا و حفظ اثر از گذشته میشده است و با ذکر مثالهایی به تشریح و تبیین این موضوع پرداخت.
این کارشناس میراث فرهنگی، یکی دیگر از علتهای حفظ اثر در دورههای مختلف را وجه کاربردی آن دانست که اثر چه نقشی در وضعیت امروز ما داشته و گاهی نیز تحریفاتی برای حفظ منافع موجب بقای اثر میشده است.
نظری اظهار کرد: حدود دو هزار بنای وقفی سالم در ایران وجود دارد، مانند «مدرسه سپهسالار» یا خیلی از جاهای دیگر که آثار نفیسی هم دارند. مانند یکی از نسخههای پنج گنج نظامی. وقف نهاد مستقل و خودکفا بوده که نقشه مدیریت داشته و هزینههایش را خودش تأمین میکرده است، اما الان در بسیاری از آثاری که وقف شدهاند و موقوفه دارند، ارتباط وقف با موقوفه از بین رفته است، مثلاً «مسجد جامع اصفهان» موقوفات زیادی دارد، اما پول مرمت آن از اعتبارات دولتی تأمین میشود.