سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
غالب جوانان و هموطنان که موضع انتقادی-اعتراضی به جناح انحصار و کنجاندیشی و فکر خشونت طلب پایدارچیها دارند از اعتقادات اصولی اسلامی برخوردارند و کم و بیش نسبت به احکام آن عاملند و به وطن ایران و ملیت ایرانی و منافع و مصالح آن، علاقه و پایبندی دارند. آنان نسبت به روابط تجاری و حتی سیاسی دولت با کشورهای خارجی از حیث منافع ملی و تقدم دادن آن بر هر منفعت دیگری، حساسیت نشان می دهد و فکر و باور و گفته آنان این است که فدا کردن منافع و مصالح عمومی جامعه را در پیشگاه مصالح فردی یا گروهی با عقاید مسلکی و مرامی و سلیقه سیاسی برنمی تابد. البته کم و بیش دغدغه اقتصادی و برای برخی رعایت کامل حقوق اساسی اقوام ایرانی و حق شهروندی به جد مطرح است. نسبت به تمامیت استقلال و اقتدار ایرانی حساس است و در برابر فرهنگ بیگانه افراطی، به ویژه طالبانی و داعشی، بر هویت و ویژگیهای مثبت ملی تأکید دارد و حاکمیت ملی و دموکراسی را فریاد میکنند.
بها دادن به فرهنگ ملی پیشینهدار و سبک زندگی آزادانه، اکنون تولدی نوین یافته است. درمورد اسلام و مسئولیت مذهبی خویش همان سبک و شیوهای که سید جمال الدین اسدآبادی در نیمه دوم قرن نوزدهم به کار بَرد را اینان در قرن حاضر تجربه و پای بند و مدافع هستند. در سالهای اخیر که دولتها و مجالس شورای اسلامی کشور، با انقلابی نماها یا اصلاح طلبیهای نمایشی در حال افول بوده و است.
نسلهای امروزی طالب دموکراسی راستین و نجات آن از چنگال اصلاح طلبان خود حق پندار خود بزرگ بین هستند. جبهه پایداری که در برخورد با واقعیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، به ناچار حمایت از ارتباط با دول شرقی و عربی را در پیش گرفته است با نادیده گرفتن یکی از جوهره نظام یعنی جمهوری اسلامی، جمهوریت و آزادی را با خلل مواجهه ساخته و انحصار دیانت مورد قبول جریان حجتیه، باورنوریها را به طرز گسترده در جامعه فراهم آورده و با بها دادن عملی به اسلام من درآوردی و کجرویهای دینی و مذهبی را ظواهر غیرناب دین و آیین اسلام را در جامعه نَضج داده و مردم را از اسلام ناب محمدی و دین واقعی فراری داده است.
تمام این تغییر و تحولات بینشی و رفتاری در کشور با به قدرت رسیدن روحانیت عضو جبهه پایداری حاکم در حوزه و عرصه قدرت سیاسی در سالهای اخیر و بیکفایتی پایدارچیها در عرضه مدیریت اقتصادی و بویژه دیپلماسی بین المللی و تعامل با کشورهای غربی و عضو گروه 1+5 و سلب آزادیهای فردی و اجتماعی هموطنان و ... ضمن فشارها و خساراتی که بر قشرهای مختلف جامعه بهخصوص اهل معرفت و فرهنگ، بانوان و جوانان، اقوام و احزاب، تفکر و دلسوزی، خط امامی و میهن پرست نسبت به مَلک وارد ساخت، بر پیکره کلی ملت و میهن ایرانی نیز ضربات و خسارات سنگین و جبرانناپذیری را با فراهم نمودن اعتراضات و اغتشاشات و نارضایتی ها و نامهربانیها وارد نمود. خسارات مادی و تضییع منابع و ذخایر طبیعی مثل نفت و معادن و جنگل ها و اختلاس و حیف و میل بیت المال، یک وجه این خسارات است، اجبار نیروهای متخصص انسانی و سرمایههای مالی به ترک کشور و مسلط ساختن فضای سرکوب، افترا و تحقیر نسبت به افراد فرهیخته و دانش آموخته و هنرمند و متفکر جامعه، وجه دیگر این خسارات است. به این جهت امروزه در نزد مردم به طرز عام و در نزد جوانان و بانوان و اقوام به طور خاص حاکمیت مکتب ترویجی و پایبندی پایدارچیها، به صورت امری مقابل و مغایر با آرمانهای انقلاب و امام و شهدا و منافع ملی و مصالح دینی و اسلام ناب محمدی درآمده است.
بدین ترتیب در این فضای سرکوب و خشونت و نامهربانی و فشار شدید اقتصادی و سلب حقوق شهروندی و در انزوا قرار گرفتن میهن عزیز ما ایران، ملت و بویژه بانوان و جوانان سبک زندگی جدیدی را طالب و فریادگر هستند. امروز نسلی از راه رسیده که به جای تسلیم در برابر باورها و گفتمان موجود، میخواهد بر مبنای ادله صحبت و وفق قوانین جهان مدرن زندگی کند، نسلی که نمیپذیرد، یک گروه پایدارچی مشکوک، یک نفر همچون جناب محصولی و پرجریان خاص دیگر، در کمال لذت زندگی کنند و زندگی رنج دیدگان بعد از مرگشان آغاز شود. تمدن در نظر جوانان امروزی یعنی رهایی انسان از انسان و دین در نظر آن نسل به دوران رسیده یعنی محبت و نیکی، همان که پیامبر اسلام تأکید فرمودهاند که آیا: «اسلام به معنی محبت و محبت به معنی اسلام نیست؟». اینک رویکرد به جریان ملی و اسلام تسامح و تساهل و مهر و مهربانی و حاکمیت ملی در جامعه ما و سبک زندگی نوین و آزادانه، نمودی جدی، قوی و فراگیر در عموم جوامع ایران رشید اسلامی یافته است. به نظر می رسد گرایش به برخورداری از حق سرنوشت خویش در انتخابات ها در جامعه پررنگ تر گردیده و به حاکمیت حداقلی در مراکز تصمیم گیری و قدرت تن دهی کم رنگ گردیده است. ملت تیزهوش و حق طلب ایران زمین خواستار تعامل با عموم ملل دنیا و گفتگو و مسالمت با همه ملت ها، مسلک ها و مذاهب و سبک زندگی و طالب صلح و رفع تحریم و آرامش و ترقی مادی است، این دادخواهی و حق طلبی و خواست ملی، نویدبخش پرشکوه دوران نوینی از تاریخ ملت ستمدیده ایران است. دورانی که با ویژگیهای آزادی،
کرامت انسانی، عدالت اجتماعی، استقلال و اقتدار ملی، دانش و معرفت، معنویت و عرفان دینی شناخته میشود. عموم انقلابیون راستین به همراه جوانان و بانوان و اقوام و گروه های مرجع ایران زمین و همه آنانی که دل در گرو توسعه ایران و تعالی ایرانیان و پایاندهی به دوران به قدرت رسیدن اصلاحطلبان و اصول گرایان و بهویژه جبهه پایداری و بروز حاکمیت ملی را دارند، بیهیچ شائبهای منادی تحقق این ویژگیها در عرصه عمومی جامعه هستند.