سرمقاله

حقایق امروز جامعه ما و خواست ملی ‪/‬ کمال الدین پیرمؤذن

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • آغاز عملیات اجرایی فیبرنوری ایرانسل در ۲۰ شهر جدید
  • سیفی: تامین مالی زنجیره تامین از بهترین ابزار‌ها برای مقابله با ناترازی بانک‌هاست
  • فراخوان جدید طرح پژوهانه همراه اول برای حمایت از پایان‌نامه‌ها و طرح‌های پژوهشی
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 9870  |  صفحه ۳ | جامعه  |  تاریخ: 09 خرداد 1402
    آمار کودک‌همسری در فقدان قانون‌گذاری مناسب افزایش می یابد
    زیر پوست کودک همسری
    کودک‌همسری حالا بحرانی است که بر اساس امار در جامعه ایران هر روز بیشتر خود را به رخ می کشد و قانون اکنون حمایت خاصی از دختران قربانی کودک فروشی نمی‌کند. خلاء‌های قانونی، زمینه ساز همه این مشکلات می‌شود. سران و قانونگذاران مدام تبلیغ ازدواج و فرزندآوری را انجام می‌دهند، اما هیچ حمایتی از دختران کم سن و سال نمی‌کنند. مواد قانونی باید دختران را از ازدواج‌های اجباری در سنین پایین نجات دهد. مرکز آمار ایران گزارش‌هایی از وضع فرهنگی و اجتماعی ایران در سه فصل ابتدایی سال گذشته منتشر کرده و در آن طی جدول‌هایی علاوه بر مشخص کردن تعداد ازدواج‌ها و طلاق‌ها به تفکیک گروه‌های سنی، تعداد ولادت‌های جاری ثبت شده بر حسب گروه های سنی مادران و پدران را هم مشخص کرده است. بر اساس این گزارش‌ها در فاصله بهار تا پاییز سال گذشته بیش از ۲۰هزار مورد ازدواج دختران کمتر از ۱۵ سال و یک هزار و ۸۵ مورد ولادت توسط مادران کمتر از ۱۵ سال در کشور رخ داده است.
    این آمار نشان می‌دهد که علی‌رغم همه هشدارها نسبت به عوارض اجتماعی و سلامت کودک‌همسری، نه تنها هنوز این نوع ازدواج‌ها در کشور رخ می‌دهد، بلکه آمار این ازدواج‌ها هم رقم بالایی است. سیمین کاظمی، پزشک و جامعه‌شناس براین اساس معتقد است که آمار کودک همسری بالاست، چون در سطوح کلان تصمیم گیری ازدواج کودکان مساله مهمی تلقی نمی‌شود و در راستای سیاست افزایش جمعیت از آن دفاع می‌شود. او می‌گوید: «برخی از مسوولان بدون توجه به تغییرات اجتماعی و بدون توجه به نتایج پژوهش‌ها، با استناد به تجربه خودشان یا مثلا بستگان‌شان که در کودکی ازدواج کرده‌اند و به زعم آنها مشکلی نداشته‌اند، خطرات و تبعات کودک همسری را انکار می‌کنند.»
    مساله این است که آمار ازدواج دختربچه‌ها نشان می‌دهد که با وجود هشدارها و اطلاع‌رسانی‌های مکرر کارشناسان درباره خطرات و تبعات فردی و اجتماعی کودک همسری، هنوز این مساله توسط مسوولان جدی گرفته نشده و بعضا از آن دفاع یا حتی تشویق می‌کنند. برخی از مسوولان بدون توجه به تغییرات اجتماعی و بدون توجه به نتایج پژوهش‌ها، با استناد به تجربه خودشان یا مثلا بستگان‌شان که در کودکی ازدواج کرده‌اند و به زعم آنها مشکلی نداشته‌اند، خطرات و تبعات کودک همسری را انکار می‌کنند. این نگاه غیرعلمی و اشتباه درباره یک مساله اجتماعی مهم باعث شده است که آینده و سلامت جسمی و روانی و اجتماعی دختران به خطر بیفتد.
    هفته گذشته نیز مرکز آمار ایران از افزایش ازدواج دختران زیر ۱۵ سال یا آن‌چه کودک همسری نامیده می‌شود گزارش داد. بنابر آمار این مرکز، از زمستان سال ۱۴۰۰ تا آخر پاییز سال ۱۴۰۱ دست‌کم ۲۷ هزار و ۴۴۸ مورد ازدواج دختران زیر ۱۵ سال در نقاط مختلف ایران به وقوع پیوسته؛ یعنی ازدواج دختران زیر ۱۵ سال در پاییز ۱۴۰۱ نسبت به تابستان همان سال ۹۳۳ مورد افزایش یافته است.
    به گزارش فرارو، در سوی مقابل گزارش مرکز آمار ایران، انسیه خزعلی، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده در حاشیه مراسم رونمایی از اطلس ملی جمعیت در دوم خرداد ماه، تاکید کرد: «در سال ۱۴۰۱ آمار کودک همسری ۱۲ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش داشته است. او حتی با لحنی انتقادی نسبت به آمار ارائه شده در ارتباط با افزایش ازدواج دختران زیر ۱۵ سال تصریح کرد: «۹ ماهه اول سال گذشته افزایش کودک همسری بوده در حالی که فقط ۲۰ درصد در ۹ ماهه سال قبل کاهش یافته است.»
    هر چند دو روایت متفاوت از موضوع ازدواج دختران در سن پایین طی یک هفته گذشته مطرح شد، اما نکته مهم در این مجادله معطوف کردن مجدد کانون توجهات به موضوع «کودک‌همسری» است. موضوعی مهم و در عین حال جاری که بررسی لایه‌‎های پنهان و آشکار آن ضروری به نظر می‌رسد. در همین راستا، فرارو به منظور پرداختن به لایه‌های مختلف این مساله مهم، دیدگاه مصطفی اقلیما، آسیب شناس اجتماعی و بنیانگذار مددکاری اجتماعی در ایران و دکتر امان الله قرایی مقدم، جامعه‌شناس را جویا شده است.
    وقتی دولت توان تاثیرگذاری ندارد
    اقلیما درباره نقش دولت در مقابله با پدیده کودک همسری گفت: «اول از همه باید به این نکته دقت کرد که آمار طلاق در کودک همسری کم نیست. این که ما بخواهیم بگوییم دولت نقش موثری در کودک همسری دارد چندان منطقی نیست. دولت اقبال خاصی در فرهنگ سازی در زمینه‌های مختلف نشان نداده. در واقع دولت از چنان نفوذی در اذهان عمومی برخوردار نیست که بتواند در کاهش سن ازدواج نقش آفرینی کند. فراموش نکنیم که دولت در وادار کردن خانواده ها به افزایش نرخ ازدواج یا فرزندآوری کاملا ناموفق است. اگر دولت توان تاثیرگذاری بر افکار عمومی را داشت، در بخش های دیگری از جمله فرزندآوری تاثیر می گذاشت.»
    وی افزود: «اگر به دنبال علل افزایش کودک همسری هستیم باید در خانواده‌ها جستجو کنیم. در فرهنگ برخی خانواده‌ها، دختر موظف است در سنین پایین ازدواج کند و اگر ازدواج نکند، به عنوان یک عضو نامطلوب در خانواده شناخته می‌شود. این که چرا در برخی شهر‌ها دختر و پسر کم سن و سال، حتی با وجود عدم استقلال مالی و شغلی ازدواج می‌کنند هم برمی‌گردد به این موضوع که در این نوع فرهنگ‌ها، زندگی کردن در خانه والدین و عدم استقلال تا یک سن مشخص، رایج است. در این جوامع ازدواج در سنین پایین یک بخش عادی در روند زندگی است.»
    این آسیب شناس اجتماعی درخصوص ناموفق بودن کودک همسری در بلندمدت گفت: «ازدواج در سنین بسیار پایین باعث افزایش طلاق در بزرگسالی هم می‌شود. اینجا لازم است به آمار‌های طلاق هم نگاهی داشته باشیم. بسیاری از دختران که در سنین پایین ازدواج کرده اند با مرور زمان و ورود به سن بالاتر، از ازدواج خود پشیمان می‌شوند. این در حالی است که ازدواج در سنین بزرگسالی عاقلانه‌تر و پایدارتر است.»
    یک پدیده تکراری اما نگران کننده
    رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران در خصوص روند صعودی کودک همسری گفت: «کودک همسری پدیده جدیدی نیست و پیش از این هم وجود داشته، اما طی سال‌های اخیر بیشتر در کانون توجه قرار گرفته و آمار‌های آن در دسترس است. آمار کودک همسری در شهر‌های کوچک تفاوت زیادی با شهر‌های بزرگ دارد. نوع فرهنگ افراد جامعه در ترویج کودک همسری موثر است. هرچند که حتی برخی خانواده‌ها در شهر‌های کوچک هم ترجیح می‌دهند فرزندشان به جای ازدواج تحصیل کند. این پدیده را می‌توانیم در دانشجویان دختری که از شهر‌های کوچک برای تحصیل به شهر‌های بزرگ می‌آیند رصد کنیم.»
    وی افزود: «در برخی فرهنگ‌ها نیز ازدواج زودهنگام و پس از بلوغ با هدف قرار گرفتن رابطه جنسی در چارچوب شرعی انجام می‌شود. درواقع این روش را می‌توان روش مطلوب خانواده‌ها برای کنترل فرزندان هم دانست. این موضوع نیز نتیجه‌ای ندارد به جز افزایش آمار طلاق ندارد. این که صرفا یک آمار خالی از افزایش کودک همسری ارائه دهیم کافی نیست، بلکه باید بررسی کنیم این نوع ازدواج چه تبعاتی خواهد داشت. در هر آماری تغییرات ۵، ۶ درصدی داریم. مهمتر از ارائه آمار، بررسی اثرات بلند مدت این آمار‌ها است.»
    اقلیما درخصوص نقش فرهنگ سازی در پیشگیری از کودک همسری گفت: «مسئله اول ما فرهنگ سازی نیست. مسئله اول ما توسعه زیرساخت‌ها است. اگر زیرساخت‌های اجتماعی را توسعه دهیم و تعداد افرادی که تحصیلات بهتر و رفاه اجتماعی بالاتری دارند، افزایش پیدا کند، خواه ناخواه، نرخ آسیب‌های اجتماعی هم کم می‌شود. ما باید روی زیرساخت‌های اجتماعی متمرکز باشیم. باید ببینیم شرایط زندگی خانواده‌ای که فرزند خود را در سنین پایین شوهر داده چگونه است و تحت چه شرایطی تن به این کار داده است. نمی‌توانیم نسبت به اهمیت متغییر‌های اجتماعی و اقتصادی بی تفاوت باشیم.»
    دلایل اصلی کودک همسری
    قرایی مقدم در گفت‌وگو با فرارو در این رابطه گفت: «اصولا کودک همسری به ۲ دلیل عمده رخ می‌دهد؛ مسائل فرهنگی درکنار ارزش‌ها و هنجار‌های اعتقادی عامل نخست و عامل اقتصادی عامل دوم است. یک دیدگاه فرهنگی/ اعتقادی رایج این است که دختر باید زود ازدواج کند و در خانه نماند. فقر اقتصادی در کنار گرانی، تورم و مشکلات معیشتی عامل دوم است. زمانی که زندگی خانواده، به دلیل بالا رفتن هزینه‌ها درگیر تنگدستی می‌شود، قابل انتظار است که شاهد افزایش کودک همسری باشیم. وادار شدن دختران به ازدواج در سنین پایین‌تر از ۱۸ سال دقیقا حاصل همین دو عامل است.»
    وی افزود: «این موضوع را به طور مشخص در چند استان بیشتر مشاهده می‌کنیم. به طور کلی کودک همسری با دلایل اقتصادی به این مفهوم است که والدین، دختر را از سر سفره خانواده حذف می‌کنند. این جا یک نکته ظریف و مهم وجود دارد که ارتباط بین دو عامل معیشت و اقتصاد را پررنگ می‌کند. برخی خانواده‌های فقیر با آن که با مشقت زندگی می‌کنند، باز هم راضی به کودک همسری دخترانشان نمی‌شوند. این امتناع از شوهر دادن زودهنگام دختران در چنین خانواده‌هایی ناشی از تفاوت‌های فرهنگی آنان با خانواده‌های فقیر دیگری است که به کودک همسری دخترانشان رضایت می‌دهند.»
    این جامعه شناس در بخشی دیگر از گفته‌‎های خود ضمن اشاره به «دختر فروشی» گفت: «به لحاظ آمادگی بدنی به طور میانگین دختران در سن ۱۲ سال و شش ماهگی وارد مرحله بلوغ می‌شوند، اما این سن با سن آمادگی ازدواج متفاوت است. این دقیقا همان سنی است که در برخی کشور‌ها پدیده دختر فروشی آغاز می‌شود. پدیده دختر فروشی در کشور‌هایی مثل افغانستان از سال‌ها پیش رواج داشته است.»