کد خبر: 13395 | صفحه ۲ | سیاست روز | تاریخ: 15 مرداد 1402
آیا تنشها میان ایران و آمریکا افزایش مییابد
دوراهی تنش یا تفاهم
رسانههای آمریکایی گزارش میدهند که پنتاگون به زودی به کشتیهای تجاری در خلیج فارس پیشنهاد استقرار تفنگداران مسلح را خواهد داد. آسوشیتدپرس در این خصوص مدعی شده که این اقدامی بیسابقه برای جلوگیری از ضبط کشتیها توسط ایران خواهد بود. این خبرگزاری همچنین نوشت که این طرح در زمانی که پنتاگون تمرکز خود را به روسیه و چین معطوف داشته، به مثابه تعهدی فوقالعاده از سوی نیروهای آمریکایی در خاورمیانه خواهد بود.
در همین رابطه کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل در گفت و گویی که با سایت انتخاب داشته در پاسخ به این سوال که اعزام نیروهای آمریکایی بیشتر به خلیج فارس حاوی چه پیامی ست؟ توضیح می دهد: هر فرضی را در این رابطه میتوان تصور کرد. تقویت حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس میتواند متاسفانه حاکی از افزایش تنش در روابط ایران و آمریکا باشد. این تقویت نیرو در شرایطی صورت گرفته که نه تنها طی یک سال گذشته صحبتی از احیای برجام نبوده، بلکه از سرنوشت مذاکرات مربوط به “تفاهم نانوشته” نیز خبر تازهای در دست نیست و تصویری نیز در مورد آینده آن به دست داده نشده است.
به طور معمول وقتی مسیر دیپلماتیک با دست اندازهایی مواجه میشود، نگرانی در مورد اینکه ممکن است یکی از طرفین به فکر ایجاد تغییر در وضعیت موجود و رفع بن بست از طریق اقدام نظامی بیفتد افزایش مییابد. رسانههای غربی مدعی شده اند که ایران طی هفتههای اخیر دست به اقداماتی در ارتباط با کشتیها و نفتکشها در آبهای اطراف تنگه هرمز زده است. ایران متقابلا ضمن تکذیب هرگونه اقدام تحریک آمیزی طرف مقابل را متهم به چنین اقداماتی کرده است. ایران میتواند نگران این باشد که در صورت به نتیجه نرسیدن اختلافات، آمریکا تحریم را تشدید کند و برای این منظور دست به توقیف شمار بیشتری از نفتکشهای حامل نفت ایران بزند.
آمریکا نیز ممکن است این تصور را داشته باشد که در چنین شرایطی ایران بیکار ننشیند و برای تحت فشار قرار دادن آمریکا با هدف واداشتن آن کشور به اتخاذ تصمیماتی متفاوت دست به اقداماتی بزند. آمریکا که همیشه مدعی حفاظت از دریانوردی آزاد بینالمللی بوده، تصور میکند که در صورت ناتوانی از حفظ امنیت مسیرهای دریایی، وجهاش تخریب خواهد شد.
از این نقطه نظر پیشنهادی که گفته میشود آمریکا به شرکتهای کشتیرانی برای حضور پرسنل نظامی آمریکایی در کشتیهای تجاری داده، حائز اهمیت است. پیش از این ما در دهه ۱۳۶۰ شاهد اسکورت برخی نفتکشها بودیم، اما فکر میکنم حضور نظامیان در کشتیهای تجاری بی سابقه باشد. همچنین اگر از یک سو توجه فزاینده در واشنگتن به لزوم تمرکز بر چین و روسیه و کاهش تعهدات در خاورمیانه را در نظر داشته باشیم و از سوی دیگر به خستگی افکار عمومی آمریکا از جنگ در خاورمیانه توجه کنیم، تقویت نیروی نظامی در خلیج فارس بیش از پیش در خور توجه خواهد بود.
وی در پاسخ به این سوال که واکنش ایران نسبت به این موضوع چه میتواند باشد؟ میگوید: متقابلا، ایران نیز طی هفتههای اخیر دست به اقدامات و رزمایشهایی برای نمایش تواناییهای دفاعی خود زده است؛ و همه اینها متاسفانه ریسک برخوردهای خواسته یا ناخواسته را افزایش میدهد؛ خاصه آنکه بین طرفین یک خط ارتباطی نیز برای کنترل یک برخورد تصادفی وجود ندارد. در چنین شرایطی طرفین سعی میکنند دست یکدیگر را خوانده و آمادگیهای لازم را کسب کنند. مساله این است که در هر حال عبور و مرور از تنگه هرمز برای هر دو طرف مهم است. ایران بین ۸۰ تا ۹۰ درصد از واردات و صادرات خود را از طریق این تنگه انجام میدهد و اقتصاد جهان نیز به حدود ۲۰ درصد از نفت مصرفی در جهان که روزانه از این تنگه عبور میکند، نیاز مبرم دارد. باز ماندن این آبراه استراتژیک در شرایط جنگ اوکراین و خطر کمبود انرژی و حساسیت بازار به نوسان در عرضه نفت و گاز بسیار مهمتر از هر زمان دیگر است.
احمدی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه حضور این نیروها چگونه میتواند منافع ایران را به خطر اندازد؟ می افزاید: ایران حداقل بعد از خروج انگلیس از خلیج فارس در ۱۹۷۱ همیشه تاکید داشته که امنیت خلیج فارس باید توسط کشورهای ساحلی تامین شود و قدرتهای جهانی نباید حضور نظامی در این منطقه داشته باشند. طبعا هرگونه اقدام برای حضور و تقویت حضور قدرتهای جهانی در جهت خلاف منافع ملی ایران است؛ خاصه اینکه آمریکا متحد نظامی کشورهای عضو شورای همکاری محسوب میشود و در همه آنها حضور نظامی و پایگاه نظامی کوچک و بزرگ دارد. در شرایطی که یکی از کشورهای عضو این شورا با حمایت بقیه مدعی و متعرض تمامیت ارضی ایران است، هرگونه رابطه نزدیک بین این کشورها با یک قدرت جهانی میتواند در جهت تضعیف امنیت ملی ایران در خلیج فارس باشد.
ایران از نظر حفظ منافع خود در منطقه و دفع تعرضات سیاسی و حقوقی علیه تمامیت ارضی اش باید بر سیاستهایی متمرکز باشد که به عدم حضور یا حضور نظامی کمتر قدرتهای جهانی در خلیج فارس بیانجامد و از تا حد امکان از اقداماتی که بهانه به دست قدرتهای جهانی برای حضور نظامی در خلیج فارس میدهد، باید پرهیز کند.
وی در این مورد که چنین موضوعی تا چه حد به انتخابات امریکا مربوط است؟ توضیح میدهد: این حضور نظامی آمریکا و تقویت آن در خلیج فارس منطق خاص خود را دارد و حداقل فعلا نمیتوان آنرا در رابطه با انتخابات در آن کشور در نوامبر ۲۰۲۴ به شمار آورد. با این حال دولت آمریکا توجه دارد که هر گونه ضعف احتمالی در این منطقه میتواند به عنوان نقطه ضعفی در عملکرد این دولت مورد استفاده رقبا قرار گیرد. لذا، در ۱۵ ماه باقی مانده تا انتخابات طبعا شرایط حساستر از دورههای قبل و بعد خواهد بود.