کد خبر: 14694 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 06 شهریور 1402
ماجرای توقیف سریال رازی و نجات آن توسط ضرغامی
محمدرضا ورزی، کارگردان باسابقه سینما و تلویزیون که سالها پیش یک مینیسریال سه قسمتی با عنوان «کیمیاگر» را با موضوع مروری بر زندگی محمد بن زکریای رازی برای تلویزیون ساخت، معتقد است رسانه ملی در سالهای گذشته از پرداخت نمایشی به زندگی مفاخر به جز تولید چند اثر، غافل بوده است.
او همچنین با یادآوری اینکه دشواریهای زیادی در تولید سریال «کیمیاگر» سر راهش بود، میگوید: آنقدر سر این پروژه اذیت شدم که همانجا فهمیدم عمدتا مدیران وقت تلویزیون دوست ندارند زندگی مفاخر ملی به تصویر کشیده شود و نتیجهاش خسارت فرهنگی عمیقی بود. متاسفانه در این مسیر، برخی از کشورهای همسایه، مفاخر و دانشمندان ایرانی را به نام خود ثبت کردند.
محمدرضا ورزی که تاکنون سریالهای تاریخی نظیر «ستارخان»، «سالهای مشروطه»، «تبریز در مه»، «معمای شاه» و «ایراندخت» را برای تلویزیون ساخته است، در گفتوگویی با ایسنا که به بهانه سالروز درگذشت دانشمند ایرانی محمد بن زکریای رازی و ساخت مینیسریال «کیمیاگر» انجام گرفت، از تمایل نداشتن رسانه ملی در سنوات گذشته نسبت به ساخت آثار نمایشی با موضوع مفاخر ملی انتقاد کرد.
متاسفم که ضعیف عمل کردیم
او ابتدا در معرفی شخصیت زکریای رازی سخنش را اینگونه آغاز میکند: زکریای رازی پزشک، فیلسوف، شیمیست و کاشف بزرگ ایرانی هزاره گذشته کشورمان بود که در پنجم شعبان سال ۳۱۳ پس از هجرت در شهر ری در سن ۶۳ سالگی درگذشت. در این میان لازم است که بگویم، بسیار متاسفم که ما در تولید آثار نمایشی درباره زندگی مفاخر خیلی ضعیف عمل کردیم و غافل بودیم. شاید بگویم ماندگارترین سریال در حوزه زندگی مفاخر، «بوعلی سینا» ساخته زندهیاد کیهان رهگذر در سال ۱۳۶۴ بود. البته سریالهای «ملاصدرا»، «شیخ بهایی»، «نردبام آسمان» و «جابر بن حیان» هم در سالهای متفاوتی تولید شدند که علیرغم ساختار قابل قبول به محبوبیت و مانایی سریال «بوعلی سینا» نبودند. امروز کشورهای مجاور و همسایه و حتی برخی کشورهای عربی دانشمندان و مفاخر ما را به اسم خودشان در کتابهای درسی، مصادره و معرفی میکنند و این رویکرد ضایعهی عمیق فرهنگی برای کشورمان به شمار میرود.
کارگردان مینیسریال «کیمیاگر» در عین حال تاکید دارد: به اعتقاد من در تولید فیلم و سریال از زندگی مفاخر بهگونهای اجحاف شده و اساساً تولید اینگونه آثار متوقف بوده است. من در جریان بودم سریالی با محوریت خواجه نصیر طوسی قرار بود ساخته شود که فیلمنامه آن چهار بار توسط چهار نویسنده در ادوار مختلف نگارش شد اما هرگز هیچکدام به تولید نرسید. هر مدیری آمد این طرح را یا کنار گذاشت یا نویسنده را تغییر داد اما باز هم بلاتکلیف ماند. حتی خاطرم هست در سالهای دور قرار بود درباره ابونصر فارابی کاری ساخته شود که با جابهجایی مدیریت آقایان: خسروی و رضابالا، مدیران بعدی سیمافیلم که آمدند کار را متوقف کردند و ما از این دست کجسلیقگیها کم نداشتیم. نتیجهاش هم همین میشود که مفاخر ما را کشورهای همجوار به نام خودشان مصادره و ثبت کردند.
مدیروقت شبکه یک کارم را توقیف کرد
محمدرضا ورزی حرفهایش را اینگونه ادامه میدهد: به عنوان مثال ابوعلی سینا مدعیان بسیاری دارد. افغانستان میگوید مال آنهاست، ازبکستان میگوید متعلق به خودشان است و همینطور عربزبانها زکریای رازی را به عنوان دانشمند عرب زبان میشناسند در حالی که زکریای رازی عجم بوده است. به این دانشمند لقب جالینوس عرب دادند! در حال حاضر هم کشور ترکیه مولانا را متعلق به خودش میداند؛ در حالی که مولانا اشعار ایرانی میسرود و در بلخی که یک زمانی متعلق به خاک پاک ایران بود به دنیا آمد و اینها متاسفانه فاجعه است چون دغدغه کسی نبوده تا الان. مدام میگفتند بودجه نیست و این خیلی بد است. من یادم هست برای «کیمیاگر» ابتدا یک تلهفیلم نوشتم اما کمی بیشتر نوشتم تا یک مینیسریال شود که مدیر وقت شبکه یک کار را پس از تولید توقیف کرد و به آرشیو سپرد.
او توضیح میدهد: دلیل را که جویا شدیم گفتند، میگویند زکریای رازی ملحد و کافر بوده(!) و من هرچه به این مدیر محترم توضیح دادم که در این مورد نظر شما قطعا ارجحتر از نظر علامه شهید مطهری نیست، نتیجه نداد. علامه شهید مطهری در مورد زکریای رازی مقاله دارند و نوشتهاند، شواهد نشان میدهد رازی به احتمال قوی شیعه شده بود. حتی رهبر معظم انقلاب در مورد زکریای رازی مطالبی را در جهت تایید این شخصیت فرمودند.
ورزی سپس تصریح میکند: متاسفانه مدیران وقت آن زمان شبکه یک حتی به آن کار ارزیابی منفی اعطا فرمودند!! یک سال کارمان در آرشیو خوابید تا اینکه مدیر آن وقت شبکه رفت و آقای مهدی فرجی آمد. ایشان گفتند مشکلی ندارد و باید پخش شود و با حمایت ایشان و جناب مهندس ضرغامی که حقیقتا دورهی خوبی در رسانه ملی رقم خورد هم تلهفیلمش پخش شد هم یک مینی سریال سه قسمتی به طور هفتگی روی آنتن رفت. البته که یک مینیسریال سه قسمتی در خاطرها نمیماند اما با خودم گفتم باید یک کاری هرچند با تایم محدود از زندگی زکریای رازی در آرشیو داشته باشیم. در نهایت خیلی جمع و جور به این شخصیت پرداختیم؛ درحالی که من یک سناریوی بزرگ از این شخصیت نوشته بودم. سر آن پروژه اذیت شدم و متوجه شدم برخی دوستان خیلی علاقهمند نیستند که مفاخر بزرگ ایران به تصویر کشیده شود.