طاهر جمشیدزاده ‪-‬ دوتوا زمین‌شناس اهل آفریقای جنوبی در سال۱۹۳۷ میلادی مطلبی با عنوان «قاره‌های سرگردان ما» منتشر کرد و در آن استدلال های ضعیف آلفرد وگنر پدر نظریه «زمین ساخت ورقه‌ای» که در آن اظهار کرده بود که قاره ها در جای خود ثابت نیستند و به طور دائم در سطح زمین جا به جا می شوند را کنار گذاشت و خود شواهد محکم تری در این راستا ارائه داد؛ ضرباهنگ تحولات سیاسی، ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه به یک ماه جنگ حماس و اسرائیل بحرانی تر و شدیدتر از هفتم اکتبر روز نخست شروع منازعه و درگیری بین دو طرف شده است و این قضیه بی‌ بی نخست وزیر مستأصل و عبوس رژیم صهیونیستی را در قاره سرگردان آسیا در بن بست استراتژیک قرار داده است؛
از یک سو حوالی ظهر جمعه به وقت ایران آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه ایالات متحده برای سومین بار از هفتم اکتبر وقوع عملیات طوفان الاقصی سراسیمه به سرزمین‌های اشغالی کشاند؛ درست ساعاتی پس از حضور بلینکن در تل آویو دبیرکل حزب الله لبنان «سید حسن نصرالله» نیز طبق بیانیه قبلی حزب الله برای نخستین بار از شروع جنگ بین حماس و اسرائیل سکوت خویش را شکست و از طریق ویدئو کنفرانس به ایراد سخنرانی پرداخت؛ از سوی دیگر گروه های شبه نظامی مستقر در منطقه هم دور تازه ای از حملات مواضع و اهداف آمریکا را دستور کار خویش قرار دادند و این در حالی بود که علی باقری کنی معاون سیاسی وزیر امورخارجه نیز در آخرین روز هفته ای که گذشت از ملاقات با انریکه مورا در ژنو درباره تحولات مهم منطقه ای، بین المللی و به ویژه شرایط وخیم انسانی در غزه و همچنین آخرین وضعیت مذاکرات احیای برجام خبر داد که یحتمل به نظر می رسد از جمله تحرکات دیپلماتیک تهران با هدف کاهش تنش و مدیریت شرایط حال حاضر جنگ حماس و اسرائیل تا مذاکرات هسته ای است.
در یک ماهی که از عملیات طوفان الاقصی می‌گذرد تحولات استراتژیک و میدانی در سطح منطقه قاره کهن بر روندهای سیاسی و دیپلماتیک آثار ویرانگر و منفی خویش را در خاورمیانه برجای گذاشته است؛ بنابراین این مسأله در جراید، محافل رسانه‌ای و بین کارشناسان سپهر سیاست نظام بین الملل مطرح شده است که ادامه و تشدید جنگ حماس و اسرائیل می تواند مذاکرات احیای برجام را دست‌کم برای مدتی نامعلوم متوقف و از دستور کار طرفین خارج سازد. به خصوص آن که حالا با سلسله حملات گروه‌های عراقی و سوری به مواضع و نیروهای آمریکایی در منطقه بهانه سازی‌ها و ادعاهای واهی فراوانی نیز علیه تهران وجود دارد تا امکان درگیری مستقیم تهران- واشنگتن را پر رنگ جلوه دهد. به همان میزان به ظاهر امر توافقات در لفافه و پشت پرده مذاکرات دولت بایدن با ایران در ماه‌های اخیر پیش از آغاز جنگ حماس و اسرائیل رنگ باخته است و این در حالی است که طبق یک نظر سنجی معتبر در ایالات متحده شهروندان آمریکایی مخالف ورود مستقیم کشورشان به جنگی جدید هستند که فرزندان آنها مانند جنگ افغانستان کشته یا زخمی و آواره می‌کند و بایدن هم از ابتدا با سفر به سرزمین های اشغالی و حمایت قاطع مستشاری، لجستیکی و نظامی خویش دست بنیامین نتانیاهو را هوشمندانه عملا در حنای باخت گذاشت و اکنون بی بی در باتلاق جنگ فرسایشی میدانی و زمینی غزه اسیر نیروهای مقاومت، حماس و قسام افتاده است و تلفات سربازان اسرائیلی و منهدم شدن تانک های مرکاوای رژیم صهیونیستی آن ها را عمیقاً در بهت، استیصال و درماندگی فرو برده است.
در این شرایط بی بی باز دست به دامان کمک‌های بیشتر از طرف متحدان خویش گشته و همین مسأله آنها را با تلفات بیشتر به ورطه نابودی و منازعه دو سر باخت خواهد کشاند؛ با این حال این تحولات یک سناریوی متحمل را پر رنگ تر می کند و آن این است که همین تحولات می تواند مؤیدی بر این ادعا باشد که تهران برای خارج نشدن شرایط و وضعیت از کنترل بیش از گذشته به دنبال از سرگیری مذاکرات هسته‌ای با طرف‌های غربی باشد تا از این مسیر، موفق به مدیریت تحولات و رخدادها در دیگر حوزه ها شود. همچنین نباید از قلم انداخت که نشست فصلی شورای حکام در پیش است و با توجه به مرتفع نشدن و لاینحل ماندن اختلافات پادمانی و تشدید گسل در امتداد تهران- آژانس امکان پیچیده و بغرنج تر شدن پرونده هسته ای ایران به موازات وضعیت شکننده منطقه پس از عملیات طوفان الاقصی نیز متحمل است که می‌تواند یکی از مصائب چند وجهی سیاسی و دیپلماتیک را شکل دهد. تا جایی که فعالیت های دقیقه ۹۰ و وقت اضافه طرفین در آستانه نشست فصلی هم نتواند کاری از پیش ببرد؛ به همین علت بدیهی است که تهران از کریدور مذاکرات هسته ای و دیپلماسی در نقطه داغ، حتی صوری؛ نیم نگاهی به این قضیه دارد که وضعیت به نقطه غیر قابل مدیریت جهت و سوق پیدا نکند.