سرمقاله

نگرانی از سختی مضاعف / نیما غلامرضایی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 19425  |  صفحه ۸ | بازار و سرمایه  |  تاریخ: 05 آذر 1402
    شیوه مالیات گیری برای سال آینده همچنان در ابهام است
    هشدار برای حذف طبقه متوسط
    گروه اقتصاد - اعداد و ارقام بودجه ۱۴۰۳ این روزها موجی از انتقاد را نه‌ تنها در میان اقتصاددانان، بلکه مردم عامی ایجاد کرده است. از افزایش حقوق ۱۸ درصدی کارمندان که فاصله ۲۷.۵ درصدی با تورم دارد، تا رشد حدود ۵۰ درصدی مالیات‌ها. بر همین اساس، چند روزی است که کلماتی چون دریافت مالیات‌ها به سبک داروغه ناتینگهام بر سر زبان‌ها افتاده است. به باور اقتصاددانان، در ۵، ۶ سال اخیر با تورم‌های بالا، جامعه فقیر شده است. بر همین اساس، این سوال مطرح است که دولت از جامعه فقیر چه مالیاتی می‌خواهد بگیرد؟
    کوچک‌ترین افزایش نرخ مالیاتی اشتباه است
    در این میان یک کارشناس اقتصادی اظهار داشت: تاکید دارم که کوچک‌ترین افزایش نرخ مالیاتی اشتباه است و ضد تولید ملی خواهد بود اما افزایش گستره مالیاتی در نهایت به نفع اقتصاد است. چرا هیات دولت با ارائه رانت ویژه فوتبالیست‌ها را با واردات خودرو میلیاردر می‌کند و عجیب‌تر اینکه این شخص معاف از مالیات هم بوده، در حالیکه به طور قطع باید به اندازه درآمدش مالیات بپردازد.
    مهدی پازوکی در گفت‌وگو با ایلنا درباره افزایش سهم مالیات در بودجه 1403 اظهار داشت: کاملا با افزایش نرخ مالیات مخالف هستم چراکه افزایش نرخ مالیات باعث ایجاد رکود در اقتصاد می‌شود اما افزایش گستره مالیاتی به معنای جلوگیری از فرار مالیاتی به نفع اقتصاد است.
    وی با بیان اینکه ایران بهشت دلالان، واسطه‌گران و فراریان مالیاتی است، ادامه داد: واقعیت این است که بسیاری‌ها در ایران مالیات نمی‌دهند که شامل همه دلالان، بخشی از پزشکان و ... می‌شود. اینکه این جمعیت مالیات بدهند، دولت سیستم مالیاتی را کارا کند و معافیت مالیاتی را کاهش دهد به نفع اقتصاد است.
    این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه ظرفیت مالیاتی اقتصاد ایران بالا است، گفت: بالا بودن ظرفیت مالیاتی نه به این معناست که دولت نرخ مالیاتی را افزایش دهد که به شدت با افزایش نرخ مالیاتی مخالف هستیم چراکه به طور مستقیم منجر به تشدید رکود و کاهش تولید ملی می‌شود. بنابراین معتقدم گستره مالیاتی در اقتصاد ایران می‌تواند افزایش پیدا کند، چرا نباید افراد محق و دارای درآمد قابل توجه مالیات ندهند؟
    پازوکی افزود: هر فردی که در این کشور فعالیت اقتصادی دارد و دارای درآمد است باید به موجب قانون مالیات بدهد از جمله آستان قدس رضوی و حوزه‌های علمیه، پزشکان که فعالیت اقتصاد دارند.
    سیستم مالیاتی ایراد دارد
    وی با بیان اینکه در حال حاضر کارمندان دولتی و غیردولتی قبل از اینکه حقوق را دریافت کنند باید مالیات بپردازند اما افراد با درآمد بالاتر مالیات نمی‌دهند که نشان می‌دهد این سیستم مالیاتی ایراد دارد، گفت: در ایران باید از دانش غرب برای طراحی سیستم مالیات‌دهی استفاده کرد و هر ایرانی یک پرونده مالیاتی مشخص داشته باشد و اگر صاحب درآمد است به صورت شفاف مالیات متناسب با درآمد را بپردازد. اما در کشورمان با مشکل عدم شفافیت مواجه هستیم که همین عامل فرار مالیاتی شده‌ است. این عدم شفافیت به جایی رسیده که بسیاری از افرادی که از کمیته امداد و سازمان بهزیستی کمک دریافت می‌کنند، نیازمند نیستند و در بخش مالیات هم همین مصداق وجود دارد. طبق گزارش‌های رسمی سال 99 ، 70 درصد افرادی که مشمول پرداخت بیمه کارگر ساختمانی شده‌اند، کارگر نیستند بلکه صاحب مشاغل دیگری هستند اما از این یارانه دولت استفاده می‌کنند.  
    این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: تاکید دارم که کوچک‌ترین افزایش نرخ مالیاتی اشتباه است و ضد تولید ملی خواهد بود اما افزایش گستره مالیاتی در نهایت به نفع اقتصاد است، چرا هیات دولت با ارائه رانت ویژه فوتبالیست‌ها را با واردات خودرو میلیاردر کنند و عجیب‌تر اینکه این شخص معاف از مالیات هم بوده، در حالیکه به طور قطع باید به اندازه درآمدش مالیات بپردازد.
    وی با اشاره به میزان فرار مالیاتی در ایران اظهار کرد: عدد دقیقی در این باره وجود ندارد اما در کشورهایی که شبیه به ایران بهداشت و آموزش و پرورش رایگان دارند حداقل 25 درصد تولید ناخالص داخلی را مالیات می‌گیرند در حالی که این عدد در ایران با احتساب شهرداری‌ها کمتر از 10 درصد است. 
    ساختار بودجه تغییر نکرده است
    در همین خصوص وحید شقاقی، نیز در گفت‌وگو با خبرآنلاین در تحلیل اعداد و ارقام لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ می‌گوید: ساختار بودجه متاسفانه تغییری نکرده است. دولت در برنامه هفتم توسعه گفته بود که بودجه‌ریزی از ابتدای برنامه، برنامه‌محور و عملیاتی خواهد بود، ولی با توجه به اعداد و ارقامی که منتشر شده است، کلیت بودجه حکایت از تغییر ساختار بودجه ندارد. به گزارش خبرآنلاین ، این اقتصاددان ادامه می‌دهد: حالا امسال به جای دلار، نرخ ارز را به یورو آورده‌اند که این هم اتفاق خاصی نیست. تبدیل واحد ارزی از دلار به یورو، مفهوم دلارزدایی ندارد. اصلا دلیل آن را هم نمی‌دانم که برای چه این کار را انجام دادند.
    شقاقی با بیان این‌که عملا درآمدهای ارزی ما باید تبدیل به ریال شود و اصلا درآمدهای ارزی ما دلاری است، تاکید می‌کند: من اصلا ذهنیتی ندارم که این اتفاق برای چه رخ داده است و هیچ مفهومی هم ندارد. ذهنیت دولتمردان از تبدیل واحد ارزی از دلار به یورو، شاید صرفا یک حالت نمادین داشته باشد، چون هیچ مفهوم اقتصادی از دل آن خارج نمی‌شود؛ نه مفهوم دلارزدایی را می‌رساند و نه دارای یک بار استراتژی اقتصادی است. فقط صرفا یک تغییر نمادین است. وی یادآور می‌شود: من دیدم آقای همتی هم توییت زده بود که این کار، هیچ بار مفهومی در اقتصاد ندارد و صرفا یک حالت نمادین می‌تواند داشته باشد.
    رشد مالیات‌ها نگران‌کننده است
    این اقتصاددان با اشاره به رشد عجیب درآمدهای مالیاتی در لایحه بودجه سال آینده، می‌گوید: در حوزه مالیات‌ها، رشد بالایی ایجاد شده است، ولی واقعا نگران هستم. وی می‌افزاید: در دنیا بیش از ۸۰ درصد بودجه دولت‌ها از مالیات است و مالیات، سهم بسیار مهمی را در بودجه دولت‌ها دارد. ولی نکته این‌جاست که در دنیا وقتی مالیات پرداخت می‌شود، دولت باید گزارش عملکرد مصرف مالیات را بدهد. در عین حال، بهره‌وری و کارآمدی نظام اداری بالاست. یعنی وقتی مالیات به دولت می‌دهید، خیالتان راحت است که یک نظام اداری چابک و کارآمد با بهره‌وری بالا وجود دارد و به همین دلیل، مالیات‌های پرداختی، سوخت نمی‌شود. در کنار این‌ها، فساد، اختلاس و رانت در سیستم اداری وجود ندارد و هر مالیاتی که پرداخت می‌شود، مردم می‌دانند به صورت شفاف و کارآمد هزینه خواهد شد. بر این اساس، مردم وقتی مالیات می‌دهند، از سه زاویه خیالشان راحت است و اتفاقا میل و انگیزه به پرداخت مالیات هم وجود دارد.
    شقاقی ادامه می‌دهد: حالا بسیار فرق است بین این‌که شما مالیات پرداخت کنید و نگران باشید که این مالیات شما ممکن است با فساد از بین رود، یا به صورت غیربهره‌ور در یک نظام غیربهره‌ور و غیرکارآمد هزینه شود. این مساله در کشورهایی که نظام مالیاتی سخت‌گیرانه دارد، رعایت شده است.
    این استاد دانشگاه به خبرآنلاین عنوان می‌کند: مساله دوم این است که در کشورهایی که نسبت مالیات به تولید، اعداد بالایی است، دولت متقابل این مالیات، خدمات ویژه‌ای ارائه می‌دهد. مثلا در کشورهای اسکاندیناوی، خدمات آموزشی، بهداشتی، نگهداری از سالمندان، تامین دارو و بسیاری از خدمات مبتنی بر دولت رفاه ارائه می‌شود. یعنی می‌دانید که وقتی مالیات می‌دهید، دولت با این مالیات، خدمات باکیفیت و با پوشش کامل ارائه می‌دهد. پس به راحتی در این کشورها، مردم مالیات با نرخ‌های بالا می‌دهند، ولی دولت در مقابل آن، خدمات بسیار ممتاز و ویژه‌ای می‌دهد. شقاقی تصریح می‌کند: موضوع سوم، هزینه‌کرد مالیات‌ها است. واقعیت این است که وقتی دولت، نسبت‌ها و پایه‌های مالیاتی را گسترش می‌دهد، مردم خواستار این هستند که دولت گزارشی از هزینه‌کرد مالیات‌ها بدهد.
    وی متذکر می‌شود: در دنیا این سه مساله را حل کرده‌اند؛ این در حالی است که در کشور ما اتفاق دیگری می‌افتد. من در حال حاضر واژگانی مثل داروغه ناتینگهام را می‌شنوم. دلیل این حرف‌ها این است که دولت‌های ما غیربهره‌ور هستند، یعنی بهره‌وری منفی یا پایین دارند. در عین حال، دولت‌ها غیرشفاف هستند و فساد و ناکارآمدی حاکم است.
    این اقتصاددان می‌افزاید: دولت هم در مقابل دریافت مالیات‌ها، خدمات خاصی به مردم ارائه نمی‌دهد. هزینه‌کرد درآمدهای مالیاتی هم به طور شفاف به مردم گفته نشده است. به همین دلیل، وقتی در چنین فضایی زندگی می‌کنید و نسبت‌ها و پایه‌های مالیاتی گسترش پیدا می‌کند، به تبع مردم می‌گویند ما داریم انواع مختلف مالیات‌ها را پرداخت می‌کنیم، ولی نمی‌دانیم این مالیات کجا هزینه می‌شود؛ ما که عایدی از این درآمد مالیاتی ندیدیم. یعنی نه دولت خدمات برجسته‌ای در مقابل مالیات‌ها داده است و نه متوجه شدیم کجا هزینه می‌شود. دولت هم غیربهره‌ور است؛ یعنی هر چه پول می‌دهیم، در آن‌جا حیف و میل می‌شود. شقاقی تصریح می‌کند: دولت باید به این موضوع آگاه باشد. نمی‌شود که یک‌طرفه نظام مالیاتی را سنگین کرد. هر اقدام دولت باید دوطرفه باشد. یعنی یک طرف، ابزارهای اقتصادی است و یک طرف، جلب رضایت یا آگاه‌سازی مردم است. این مسایل، یک نارضایتی در درون مردم ایجاد می‌کند و مدام این سوال‌ها را خواهند پرسید. این کارشناس اقتصادی می‌گوید: من دیدم در لایحه بودجه ۱۴۰۳، دولت به سمت مالیات‌ها می‌رود. من مخالف افزایش درآمدهای مالیاتی نیستم، ولی یک الزامات و مقدماتی وجود دارد؛ بی‌محابا و بدون کارکارشناسی و توجیه و کسب رضایت مردم که نمی‌شود سراغ مالیات‌ها رفت. بر همین اساس است که واژگانی مثل داروغه ناتینگهام و امثال آن در فضای رسانه مطرح می‌شود.
    شکاف حقوق و دستمزد با تورم عمیق شده است
    این اقتصاددان در ادامه با بیان این‌که موضوع بعدی که بسیار نگران‌کننده است، حقوق و دستمزد است، می‌گوید: از سال ۹۷ وارد دوران تورم‌های بالا شدیم و میانگین تورم بالای ۴۰ درصد بوده است، اما رشد حقوق و دستمزد چه برای کارمندان و چه برای کارگران زیر ۲۰ درصد بوده است.شقاقی می‌افزاید: این موجب شده که در طول ۶ سال گذشته، شکاف عمیقی بین حقوق و دستمزدها با تورم ایجاد شود؛ به خصوص در دارایی‌های سرمایه‌ای که نرخ پایه بالا دارند، این شکاف، بسیار عمیق و دست‌نیافتنی شده است؛ مثل مسکن، خودرو و کالاهای بادوام. وی تصریح می‌کند: من بارها و بارها گفتم که اگر دولت نتواند تورم را کنترل کند، هیچ سیاست اقتصادی موفق نخواهد بود. دولت مسیر اشتباهی را رفت و خیلی روی تورم متمرکز نشد. فعلا دولت سیزدهم دو تورم بالای ۴۰ درصد را به مردم تحمیل کرده است. سال آینده هم برآوردها نشان می‌دهد که تورم بالای ۴۰ درصد خواهد بود. تورم‌های بالای ۴۰ درصد با رشد حقوق و دستمزد زیر ۲۰ درصد نشان می‌دهد که مدام شکاف عمیق و عمیق‌تر می‌شود. این یعنی خطر حذف طبقه متوسط وجود دارد. این کارشناس اقتصادی عنوان می‌کند: با این وضعیت تورمی که پیش می‌رود، یکی دو سال آینده طبقه متوسط کامل حذف خواهد شد. من بارها به دولت گفته‌ام که سیاست‌های دیگر را رها کنید، مهم‌ترین سیاست، تورم است. نتوانید تورم را کنترل کنید، نمی‌توانید اقتصاد را اداره کنید، ولی متاسفانه این مساله جدی گرفته نشد.
    از جامعه فقیر چه مالیاتی می‌خواهید بگیرید؟
    این کارشناس ادر ادامه تاکید می‌کند: این را هم در ذهن داشته باشید که در ۵، ۶ سال با تورم‌های بالا، جامعه فقیر شده است. حالا من از دولت سوال می‌کنم که از جامعه فقیر چه مالیاتی می‌خواهید بگیرید؟ برای همین می‌گویند داروغه ناتینگهام.شقاقی می‌گوید: مساله این است که وقتی جامعه فقیر می‌شود، از چه می‌خواهید مالیات بگیرید؟! در دنیا سهم عمده مالیات برای شرکت‌های بزرگ است. برای مثال، در آمریکا شرکت‌های بزرگی مثل اپل و ماکروسافت، درآمدها و ثروت‌های نجومی دارند و متناسب با آن مالیات می‌دهند. اما در ایران در دوران اخیر، در دهه ۹۰ و دهه جدید، مردم فقیر شدند و در عین حال، شرکت‌ها بسیار کوچک و درآمدزایی‌ها بسیار افت کرده است. سود شرکت‌ها از بین رفته است و جامعه فقیر شده و اقتصاد کوچک شده است. شما از یک اقتصاد کوچک شده، چه مالیاتی می‌خواهید بگیرید.وی عنوان می‌کند: ابتدای دهه ۹۰ تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۶۰۰ میلیارد دلار بوده است، اما الان حدود ۳۷۰ میلیارد دلار است. یعنی تقریبا اقتصاد ایران نصف شده است. خب اقتصادی که نحیف و جامعه‌ای که فقیر شده، در بحث مالیات گرفتار شده است.