سرمقاله

نگرانی از سختی مضاعف / نیما غلامرضایی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • حضور ایرانسل در تلکام ۱۴۰۳ با شعار جریانی به سوی هوشمندی
  • آغاز طرح زمستانی «ایرانسل‌من»
  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 19441  |  صفحه ۱۱ | ایران و جهان  |  تاریخ: 05 آذر 1402
    مخالفت علنی مارین لوپن با اتحادیه اروپا
    آیا فریگزیت در راه است؟
     مارین لو پِن رهبر حزب راست افراطی «مجمع ملی» و نامزد چندین دوره انتخابات ریاست جمهوری فرانسه که در سال‌های اخیر با افزایش اقبال رای‌دهندگان مواجه بوده، در تازه‌ترین موضع‌گیری سیاسی خود در قبال اتحادیه اروپا، خود را مخالف این اتحادیه معرفی کرد.
    این چهره جنجالی انتخابات‌های پیشین ریاست جمهوری فرانسه که در هر دوره بر تعداد هواداران وی افزوده می‌شود، با انتشار بریده‌ای از سخنان خود در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) اعلام کرد: ما مخالف اروپا نیستیم، ما با اتحادیه اروپا مخالفیم و چون اروپا را دوست داریم با این اتحادیه مخالفیم!
    این اظهارنظر جنجالی مارین لو پِن که موجی از واکنش‌ها را در میان سیاستمداران و کاربران فرانسوی ایکس به همراه داشته، در حالی منتشر شده است که خیرت ویلدرز نامزد راست افراطی هلند که خواستار برگزاری همه‌پرسی برای خروج آمستردام از اتحادیه اروپا موسوم به نکسیت (Nexit) است، به تازگی به عنوان نخست وزیر جدید هلند بر کرسی قدرت تکیه زد.
    به گزارش ایرنا، بسیاری از تحلیلگران با بررسی روند رو به رشد هواداران احزاب راست افراطی در اروپا که به پیروزی ویلدرز در هلند و پیشتر پیروزی جورجیا ملونی در ایتالیا انجامیده است، تاکید دارند که ادامه شرایط حاکم به کابوسی برای بروکسل تبدیل خواهد شد و شیرازه اتحادیه اروپا را متلاشی خواهد کرد.
    در همین پیوند نتایج نظرسنجی‌هایی که اواخر شهریور امسال منتشر شد، نشان می‌دهد که جایگاه سیاسی رهبر حزب راست افراطی مجمع ملی افزایش قابل توجهی داشته است و در صورت نامزدی خانم لو پِن در انتخابات ۲۰۲۷ ریاست جمهوری فرانسه، وی رتبه نخست را در دور اول این انتخابات کسب خواهد کرد.
    بدین ترتیب رهبر حزب راست افراطی مجمع ملی در مقایسه با چهره‌هایی که نامزد بالقوه انتخابات پیش روی ریاست جمهوری فرانسه ارزیابی می‌شوند، پیشتاز دور نخست انتخابات خواهد شد و ۳۰ تا ۳۳ درصد آرا را کسب خواهد کرد که فاصله زیادی با دیگر رقبای احتمالی دارد.
    این سیاستمدار پوپولیست که تاکنون ۲ بار در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری از امانوئل مکرون رییس جمهوری کنونی فرانسه شکست خورده (۲۰۱۷ و ۲۰۲۲) و از راهیابی به الیزه باز مانده است، در انتخابات ۲۰۲۷ شانس بالایی برای پیروزی دارد. البته تحقق این امر در صورتی خواهد بود که سیاست قدیمی همبستگی احزاب میانه و چپ فرانسه برای جلوگیری از پیروزی جناح راست افراطی بار دیگر تکرار نشود یا دست‌کم نتایج انتخابات گذشته را نداشته باشد.
    نکته قابل تامل در نتایج نظرسنجی‌های یاد شده، وضعیت نامطلوب نامزدهای بالقوه از حزب مکرون است که می‌توان آن را بی‌اعتباری یا غروب مکرونیست‌ها تعبیر کرد؛ سیاستمدارانی همچون ژرال دارمنن وزیر کشور، گابریل اَتَل وزیر آموزش ملی و جوانان و الیزابت بورن نخست وزیر فرانسه که در صورت نامزدی در انتخابات آتی به ترتیب ۱۴ درصد، ۱۲ درصد و ۱۱ درصد در دور نخست رای خواهند آورد.
    به نظر می‌رسد که عمق چالش‌های امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فرانسه در دوران ریاست جمهوری مکرون چه در عرصه داخلی و چه بین‌المللی، در انتخابات آتی پاشنه آشیل حزب وی شود و طومار مکرونیست‌ها را برچیند. دوره‌ای که با بحران‌های داخلی همچون جنبش فراگیر جلیقه‌زردها، تظاهرات‌های میلیونی علیه قانون افزایش سن بازنشستگی و اعتراضات گسترده به خشونت پلیس این کشور به ویژه در جریات کشته شدن نائل ۱۷ ساله به دست ژاندارم‌ها رقم خورد و در عرصه خارجی نیز شاهد کاهش نفوذ فرانسه در جهان به ویژه در قاره آفریقا هستیم.
    چه بسا اگر در مدت پیش‌رو تا انتخابات ۲۰۲۷ ریاست جمهوری فرانسه، شگفتی خاصی در عرصه سیاسی این کشور رخ ندهد، انتخابات یاد شده برای خانم لو پِن تجلی ضرب‌المثل فارسی “تا سه نشه، بازی نشه!” باشد و او پس از ۲ بار ناکامی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری این کشور، در گام سوم به الیزه راه یابد؛ و چه کابوسی برای پاریس و دیگر پایتخت‌های اتحادیه اروپا بدتر از اینکه یک چهره راست افراطی که مخالف این اتحادیه است، به قدرت برسد و رهبر کشوری با قدرت نظامی هسته‌ای و حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد بشود.
    حال باید منتظر ماند و دید که آیا لو پِن که برخی سیاستمداران از وی به عنوان ترامپ فرانسه یاد می‌کنند، پیروزی هم فکران راست افراطی خود ملونی ایتالیایی و ویلدرز هلندی را در پاریس رقم خواهد زد؟ پیروزی که می‌تواند اتحادیه اروپا را شاهد تحولی شگرف کند و فصلی جدید و نظمی نوین در قاره سبز بیافریند.