سرمقاله

نیم نگاهی به خاطرات پرویز ثابتی / محمدعلی وکیلی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • ارائه بسته‌های ویژه همراه اول به‌مناسبت روز مادر
  • حضور همراه اول با مجموعه‌ای از سرویس‌های فناورانه در نمایشگاه تلکام 2024
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 20197  |  صفحه آخر  |  تاریخ: 18 آذر 1402
    رمان «قفسی» منتشر شد
    رمان «قفسی» نوشته محمدباقر رضایی راهی بازار کتاب شد. به گزارش ایسنا، این رمان در ۱۶۰ صفحه و در انتشارات آبارون عرضه شده است. نویسنده در صفحه تقدیم‌نامه نوشته است: «نذرِ پرندگان قفس که پروازشان دور نباشد!»
    در معرفی این رمان آمده است: موضوعِ تازه‌ترین اثر محمدباقر رضایی، درباره پسر نوجوانی است که مجبور شده به خاطر مرگ پدرش و فقری که به آن دچارند، درس را رها کند و به دستور مادرش شغل پدر را ادامه دهد.
    پدر او تا لحظه مرگش هر روز از بیابان‌های جاده ورامین گنجشگ می‌گرفت، در قفس می‌انداخت، آن‌ها را به خیابان امامزاده عبدالله می‌برد و دلِ مردم را می‌سوزاند تا مجبور شوند با پرداخت مبلغی، باعثِ آزادی یکی از پرنده‌ها شوند.
    پسر نوجوان ابتدا راضی به ادامه دادنِ شغل پدر نمی‌شود، اما سرانجام وقتی از پیدا کردنِ کار دیگر ناامید شد، تن به همان کار می‌دهد و در این کار، با پشتِ پرده‌های عجیب و غریبِ مشاغل مختلف و روابط مردم در زندگی و جامعه آشنا می‌شود.
    نقط اوجِ ماجراهای او زمانی است که یکی از گداهای راسته دستفروش‌ها که مردِ شیادی است که خود را به کوری زده تا دلِ مردم را بیشتر بسوزانَد، به او پیشنهاد عجیبی می‌دهد.
    پیشنهادش این است که او با مادرش صحبت کند تا اجازه دهد دختر نوجوانشان هر روز در مقابلِ دریافتِ مبلغ قابل توجهی، دست او را بگیرد و با هم به گدایی بروند.
    منظور پنهانی‌اش هم گذشته از باورپذیریِ کوری‌اش نزد مردم، با آن که متاهل است، مَحرم شدن با دختر است.
    مادر با آن که در چنبره نیاز مالی اسیر است، به شدت با این امر مخالفت می‌کند، اما ناگهان...!
    رمان «قفسی» روی هم رفته در رده آثاری که به آسیب‌شناسیِ مهاجرت از روستا به شهر و ماجراهای کودکانِ کار و پدیده کودک همسری می‌پردازند، قرار می‌گیرد.