سرمقاله

رویکرد متفاوت غرب در قبال تهران / جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • تجهیزات لازم برای راه اندازی کارگاه میوه خشک کنی
  • در 5 مرحله ساده، لکه قهوه خشک شده روی مبل را پاک کنید
  • جشنواره بلک فرایدی در نخل مارکت
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 24500  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 08 اسفند 1402
    رویکرد متفاوت غرب در قبال تهران / جلال خوش‌چهره

    اوضاع به‌گونه‌ای سخت برای روابط خارجی ایران درحال رقم خوردن است؛ یا لااقل چشم‌انداز چنین می‌نماید. این وضع از آن روست که غرب با آهنگی تند و متفاوت از گذشته که رفتاری شبیه مماشات را با تهران داشت، کنار گذاشته است. اکنون آنان کانون غالب اتهام‌ها و اعتراضات خود را متوجه سیاست‌های تهران کرده‌اند. این اعتراض و اتهام‌ها طیفی گسترده از ادامه جنگ اوکراین تا جنگ غزه و رخدادهای منطقه‌ای، ناآرامی‌های مربوط به امنیت کشتیرانی تجاری در دریای سرخ، خلیج عدن و باب المندب، توانمندی‌های موشکی، پرونده اختلافات هسته‌ای، پرهیز تهران از قبول الزامات مربوط به FATF، حقوق بشر، تروریسم، رویکرد سیاست خارجی نگاه به شرق و... را شامل می‌شود. ممکن است چنین تصور شود؛ پیش از این نیز دامنه اختلافات غرب با تهران کم از آنچه نبود که اکنون هست. تفاوت اما در میزان برجسته‌سازی این اختلافات تا همسان کردن آن در سطح «تهدید امنیتی» است.  همین مهم کار را برای تهران در چگونگی تعامل با جامعه جهانی سخت‌تر از آنچه می‌کند که پیش از این بود. غرب در حال برجسته‌سازی  ملموس و غلو‌آمیز تهدید امنیتی جمهوری اسلامی ایران است. رخدادی در منطقه نیست که نام جمهوری اسلامی ایران به عنوان «بازیگر بد» در آن  آورده نشود. رسانه‌ها به گونه معمول در هر رخدادی به سیاست‌های تهران اشاره کرده و هم‌سو با سیاستمداران غربی، می‌کوشند تصویری تهدیدزا از جمهوری اسلامی ارائه دهند. وضع جاری دو سطح از اهداف را در خود دارد؛ نخست، ایجاد تنگنا برای منجمد کردن سیاست‌های تهران در خدمت به انزوای منطقه‌ای آن. دوم، تدارک شرایط عینی و ذهنی برای هرگونه اقدام احتمالی در آینده. این هردو هدف نمی‌تواند تنها با انگیزه ایجاد «بازدارندگی» در قبال تهران باشد. به نظر می‌رسد غرب (اعم از ایالات متحده و اتحادیه اروپایی) در پی تحمیل وضعیتی هستند که تهران را متفاوت از آنچه کند که پیش از این بوده است. تحمیل استحاله در نگرش‌های تجدید نظر‌طلبانه  سیاست خارجی تهران، بسا خوشبینانه‌ترین هدف راهبردی غرب تفسیر شود. اما شیوه‌های تبلیغات جاری و پر رنگی نام ایران در صدر اخبار و گپ و گعده‌های سیاستمداران غربی، وضعی هشدار دهنده را با خود دارد. این هشدار از آن روست که غرب با بهره‌گیری از پیامدهای دو جنگ غزه و اوکراین، می‌کوشد چارچوب تازه‌ای از مفهوم تعامل با تهران را با هروسیله احتمالی و ممکن ایجاد کند. توقف و قطع نفوذ منطقه‌ای تهران در دستور کار نخست قرار دارد. در این حال دستور کار بعدی به تحولاتی پیوند خواهد خورد که در داخل ایران رخ می‌دهد. از این رو انتخابات 11 اسفند در ایران، به عنوان یک متغیر «لازم» در مقاومت تهران مقابل فشارهای تحمیلی عمل می‌کند. تفاوت نمی‌کند چه اروپائیان و چه امریکائیان همواره در برابر نظام‌های انتخاباتی با محذوریت روبرو هستند. شیوه تعامل آنان براین اساس تعریف می‌شود. به عبارت دیگر، غرب با وجود عمق اختلافاتش با تهران، همواره به متغیر انتخابات و میزان مشارکت عمومی در آن توجه داشته است. اعتبار و مشروعیت دموکراتیک نظام‌های انتخاباتی، مانعی جدی در کیفیت فشارهای غرب برای واداشتن آنها به عقب نشینی یا مصلحت‌گزینی در ادامه تنش‌ها بوده است. علاوه‌براین، نتایج انتخابات و رویکردهای غالب در پی آن، الگوی تعاملات آینده را رقم زده است. چند روز پس از برگزاری انتخابات 11 اسفند، گزارش‌های مربوط به حقوق بشر در ایران، نشست فصلی شورای حکام آژانس‌بین‌المللی انرژی‌هسته‌ای درباره اختلافات جاری با تهران و بسا نتایج مذاکرات مربوط به آتش‌بس  در غزه، در دستور کار فوری غرب قرار دارد. از این رو کیفیّت و کمیّت و نتایج انتخابات پیش رو نمی‌تواند از نظر غرب در هرگونه آرایش مواضع خود در قبال تهران دور بماند. میزان مشارکت عمومی در انتخابات جمعه تعیین کننده خواهد بود.  اوضاع به‌گونه‌ای سخت برای روابط خارجی ایران درحال رقم خوردن است؛ یا لااقل چشم‌انداز چنین می‌نماید.