سرمقاله

فاصله ایران و اسرائیل تا جنگ تمام عیار؟ ‪/‬ جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • ارائه بسته‌های ویژه همراه اول به‌مناسبت روز مادر
  • حضور همراه اول با مجموعه‌ای از سرویس‌های فناورانه در نمایشگاه تلکام 2024
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 26459  |  صفحه ۱۱ | آگهی  |  تاریخ: 28 فروردین 1403
    فارین پالیسی گزارش داد
    ۳ نکته در مورد پاسخ موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل
    دنیل بایمن عضو اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی و استاد دانشگاه جورج تاون و کنت پولاک، تحلیلگر انستیتوی امریکن انترپرایز در یادداشتی در نشریه فارن پالیسی نوشتند: حمله اخیر ایران به اسرائیل نگرانی‌ها از فراگیر شدن یک جنگ منطقه‌ای در خاورمیانه را افزایش داده است. ایران روز شنبه حملاتی پهپادی و موشکی را علیه اسرائیل به اجرا گذاشت و یک کشتی کانتینری مرتبط با اسرائیل را در تنگه هرمز توقیف کرد. این حملات پس از آن صورت گرفت که اسرائیل در حمله‌ای هوایی به ساختمان متعلق به سفارت ایران در دمشق چند فرمانده عالیرتبه نظامی این کشور را ترور کرد.
    به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: حمله روز شنبه ایران به اسرائیل اندکی شدیدتر از حمله سال ۲۰۲۰ ایران با ۱۵ موشک بالستیک به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق به تلافی ترور ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده وقت سپاه قدس ایران بود. این تفاوت در شدت دو حمله نکاتی را به ذهن متبادر می‌سازد.
    اولا، تلافی ترور ژنرال سلیمانی تنها برای بازیابی حیثیت و غرور ایران بود. ترور جسورانه شخصیت مهم و محبوبی نظیر سلیمانی مستلزم پاسخی از جانب ایران بود، اما تهران محتاطانه عمل کرد.
    کسانی که در حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق شهید شدند به اندازه سردار سلیمانی شناخته شده نبودند، اما تلافی این ترور بزرگتر و پیچیده‌تر بود. این اختلاف نشان می‌دهد که حمله اخیر هدفی بیش از بازیابی حیثیت و غرور را دنبال می‌کرده است. این حمله مربوط به عنصر بازدارندگی بوده است. 
    ایران از میزان توانمندی سامانه‌های دفاع هوایی اسرائیل به خوبی آگاه است. تقریبا با قطعیت می‌توان گفت که حمله به نوعی طراحی شده بود که حداقل بخشی از پرتابه‌ها با عبور از سامانه‌های دفاعی موجب به بار آمدن میزانی از خسارات شود. ایرانی‌ها می‌توانند بگویند که حمله شنبه شب برای مردم اسرائیل وحشت آور و برای دولتشان هشدار دهنده بوده است. ایران احتمالا امیدوار است که این حمله به اندازه کافی برای رهبران اسرائیل ناخوشایند بوده باشد که آن‌ها را وادار به توقف انجام عملیات‌هایی نظیر عملیات اول آوریل در آینده کند.
    با این حال، هرچند حمله با ۳۰۰ پهپاد و موشک حمله‌ای سهمگین به نظر می‌رسد، اما در عین حال نشانه‌هایی از خویشتن داری نیز در آن دیده می‌شود که بیانگر نگاه تهران نسبت به عدم افزایش بیشتر تنش است. اولا، ایران می‌توانست تعداد پهپاد‌ها و موشک‌های شلیک شده را حداقل به دو برابر حمله روز شنبه برساند.
    ثانیا، گزارش‌های اولیه حکایت از آن دارد که تمرکز اصلی حمله بر روی یک یا دو هدف نظامی بوده است. این عامل نیز نشان می‌دهد که طرف ایرانی کاملا سنجیده عمل کرده است. حمله ایران می‌توانست تل آویو یا حیفا را هدف قرار دهد یعنی مناطقی که تاثیر حمله را بسیار عمیق‌تر و تعداد تلفات غیرنظامیان را بیشتر کند.
    ثالثا، حزب الله در این حمله نقشی نداشت. حزب الله برگ برنده اصلی ایران به شمار می‌رود. این گروه نظامی با دارا بودن زرادخانه‌ای متشکل از بیش از ۱۵۰ هزار موشک و راکت می‌توانست سامانه دفاعی اسرائیل را فلج کند. اما حزب الله متحد ایران است نه عروسک خیمه شب بازی آن و یک حمله گسترده از سوی حزب الله می‌توانست موجب ایجاد یک جنگ تمام عیار با اسرائیل شود، موضوعی که حزب الله تلاش کرده از ورود به آن اجتناب کند. تهران تنها در صورتی از کارت حزب الله استفاده می‌کند که اقدامی که قصد انجامش را دارد بسیار حیاتی و مهم باشد.
    همه این مفروضات این ارزیابی استراتژیک را تقویت می‌کند که ایران به دنبال تشدید تنش با اسرائیل نیست و در واقع به شدت در تلاش است تا جلوی بالا گرفتن منازعه را بگیرد. هرچند رژیم صهیونیستی به شدت متحد ایران یعنی حماس را هدف حملات خود قرار داده، اما جنگ غزه تاکنون پیامدهای خاص خود را نیز داشته است. حمله ۷ اکتبر حماس ضربه‌ای کاری بر پیکره اسرائیل وارد کرد، طرح‌های اسرائیل و عربستان برای عادی سازی روابط را به هم ریخت و موجب شد تا بخش عمده خاورمیانه و سایر کشور‌های جهان اسرائیل و ایالات متحده را بابت تمام این قضایا سرزنش کنند.لذا دلیلی ندارد که ایران با دادن بهانه‌ای به دست اسرائیل برای انجام یک حمله گسترده همه آنچه از این شرایط اندوخته را بر باد دهد.