کد خبر: 37757 | صفحه ۹ | تولید و تجارت | تاریخ: 26 آبان 1403
چه شد که به اینجا رسیدیم؟
بحران برق، محصول انباشت سال ها ناکارآمدی
گروه اقتصاد- بحران ناترازی انرژی در ایران روز به روز ابعادش گسترده تر میشود. در دولت ابراهیم رییسی گفته میشد که دولت برای جلوگیری از خاموشیهای پی در پی به سوزاندن مازوت دست زد زیرا مشکل اصلی نیروگاههای تولید برق در کشور نه ناتوانی در تولید برق بیشتر که نرسیدن گاز کافی به آنها بوده است. ایران دومین منابع گازی شناسایی شده زمین را در خود دارد ولی به دلیل اینکه در سالهای گذشته سرمایهگذاری کافی در این حوزه انجام نشده، حالا امکان استخراج کافی و بر اساس تقاضا وجود ندارد.
مازوت یا نفت کوره یکی از سوختهای مورد استفادهای است که به دلیل حجم بالای تولید ذرات معلق از نظر قانونی نباید در نزدیک شهرها مورد استفاده قرار میگیرد. این سوخت هم اکنون بیشتر در کشتیهای باری مورد استفاده قرار میگیرد. گرچه از نظر قانونی استفاده از آن در ایران ممنوع است اما به نظر میرسد از سال ۱۴۰۰ به این سو دولتها این صراحت قانون را نادیده گرفتهاند.
در این رابطه سراغ نرسی قربان، کارشناس اقتصاد انرژی در گفتگو با خیرآنلاین در این باره صحبت کرد که مشروح آن را می خوانید:
شنیده میشود که یکی از دلایل قطعی برق به بهانه نسوزاندن مازوت ناشی از خالی شدن ذخایر مازوت و گازوییل است. شما چه فکر میکنید؟
من از میزان ذخایر کشور و نیاز فعلی نیروگاهها به گازوییل یا مازوت اطلاع دقیق ندارم ولی این صحبتها هم شنیده میشود. در عین حال چیزی که میدانم این است که مازوت سوزی اقدامی کاملا اشتباه و به زیان سلامت عمومی بوده است. حتی از نظر قانونی هم این اقدام توجیه نداشته است.
به همین جهت اقدام به قطع سوزاندن مازوت را جلوگیری از استمرار اقدامی خسارت بار باید دانست. باید جلوی آن گرفته میشد و خوشبختانه گرفته شد. اینکه واقعا با نیت جلوگیری از سوزاندن مازوت بوده یا اینکه دیگر ذخایر مازوت هم باقی نمانده، موضوعی است که لااقل نمیتوانیم خیلی دقیق در مورد آن صحبت کنیم.
مشکل فعلی محصول ناکارآمدیهای چند دهه اخیر نیست؟
بدون تردید محصول انباشت سالها ناکارآمدی و بی توجهی به ضرورت سرمایهگذاری و ارتقای تکنولوژی است. این را من هم بارها گفتهام که مشکلات امروز از گذشته به تدریج انباشت شده و ما امروز با انواع ابربحرانها مواجه شدهایم.
مثلا به این بنگریم که کشور ما دو و نیم برابر ایالات متحده امریکا ذخایر گازی شناخته شده دارد ولی میزان برداشت ما از منابع گازی کشور به اندازه یک چهارم امریکا هم نیست. به همین دلیل میتوان صراحتا گفت که کشور این امکان را دارد که تولید گاز طبیعی خود را دو برابر کند. حتی در زمینه نفت هم ما این امکان را داریم به طور بالقوه که تا هشت میلیون بشکه در روز تولید نفت نفت کنیم.
چنین تحولاتی تنها بر روی کاغذ ممکن نیستند؟
اگر وضعیت دگرگون نشود طبیعی است که نمیتوان به این مهم دست یافت. این در تقدیر کشور ما نوشته نشده که نباید از منابع و ظرفیتهای کشور استفاده کنیم. این کار راه دارد و تنها راهش این است که باید با جهان بسازیم تا بتوانیم تکنولوژی روزآمد را وارد کشور کنیم و بتوانیم شرکتهای بزرگ و چند ملیتی جهان امروز را وارد کشور کنیم تا بتوانیم هر چه زودتر از منابع موجود استفاده کنیم.
پس راه دارد و راه آن رفع تحریمها است و جذب سرمایهگذاری خارجی و وارد کردن فناوریهای روز در حوزه انرژی.
اگر اشتباه نکنم پس از برجام توتال به ایران آمد ولی با اعمال تحریمهای دوباره سریعا کشور را ترک کرد. زمینه برای ورود دیگر شرکتهای مطرح وجود دارد؟
در واقع راه دیگری برای پیشرفت کشور و افزایش تولید انرژیها وجود دارد. راهی نیست جز اینکه شرکتهای اصلی و مطرح به کشور بیایند. تحریم مانعی واقعی در این مسیر است و رفع آن حذف یک مانع جدی است. همانطوری که گفتید توتال آمد ولی سریع رفت. در دو دهه و نیم گذشته که من پیگیر این مباحث هستم، خیلی از شرکتهای بزرگ بودند ولی به تدریج رفتند. آن زمان از بی پی تا بریتیش گاز و انی در ایران فعالیت میکردند و با دشوارتر شدن شرایط از کشور خارج شدند.
جالب این است که در همان سالهای ۹۴ و ۹۵ بحث این بود که برخی از شرکتهای آمریکایی تمایل داشتند که وارد ایران شوند ولی گفته شد که آنها حق ورود به ایران را ندارند. اروپاییها هم نگران از نتایج وقت انتخابات امریکا بودند و منتظر بودند ببینند دونالد ترامپ سرکار خواهد آمد یا کلینتون. با روی کار آمدن ترامپ مشخص بود که برجام دچار مشکل خواهد شد.
اینکه ناترازیهای امسال را بتوان با «خاموشی منظم» مدیریت کرد یک بحث و اینکه اگر افزایش چشمگیری در ظرفیت تولید برق و گاز در کشور رخ ندهد، این خاموشیها کاهش نخواهند یافت هم بحثی دیگر. فکر میکنید کشور با این اقدامات میتواند این نقیصه را به نحوی جبران کند که نیاز جامعه به انرژی مرتفع شود؟
من روی نیاز جامعه و صنعت و تامین نیاز هر دوی آنها تاکید دارم. تردیدی نیست که تامین کافی انرژی مصرفی یک ضرورت خدشهناپذیر است. به قول شما اگر بنا باشد ما با خاموشی منظم بخواهیم به ناترازی پاسخ دهیم، در ادامه به جایی میرسیم که ساعات زیادی در خاموشی قرار خواهیم گرفت.
در واقع با خاموشی منظم به توسعه نخواهیم رسید. تنها راه پیشرفت و توسعه افزایش تولید است. باید همانطوری که در سوالات قبلی هم گفتم زمینهای فراهم کرد که از ذخایر کشور به نحوی بهینه استفاده شود. مثلا نفت و گاز کشورمان اگر تا سه دهه آینده مورد استفاده قرار نگیرند، با توجه به تغییراتی که در عرصه صنایع انرژی شکل گرفته، بلا ارزش میشوند. گازی که امروز اگر استخراج شود میتواند نیازمان به برق را تامین کند در آینده نزدیک حتی به کار صادرات هم نخواهد آمد. درنتیجه من مخالفتی با اینکه از انرژی استفاده بهینه شود، ندارم ولی ضرورت دارد که تولید را افزایش کنیم.
گفته میشود منابع نفتی کشورمان در حال حاضر معادل ۱۵۰ میلیارد بشکه نفت است که اگر پیش از تغییر انرژی و سبز شدن آن فروخته نشود، دیگر به کار کشور نمیآید. ضروری است این منابع را بفروشیم و مصرف کنیم و از منابع آن برای توسعه زیرساختها و پیشرفت استفاده کنیم. کاری که امروز امارات متحده عربی و عربستان سعودی هم انجام میدهند.
در رابطه با تولید برق، نیاز کشور چیست؟
باید نیروگاههای کشورمان را به نحوی از حالت دوگانه سوز به سمتی ببریم که فقط از گاز طبیعی استفاده کنند. این روشی است که هم تولید برق را افزایش میدهد و هم آلایندگی ناچیزی دارد. در این مسیر ناچار هستیم که تولید گاز را تا دوبرابر میزان فعلی افزایش دهیم تا تمام نیاز نیروگاهی برای تولید برق و همزمان نیاز صنایع به گاز را رفع کنیم.
با این وصف اقدام فعلی را درست میدانید؟
درست هست چون در کوتاه مدت و به شکل فوری چاره دیگری نیست اما این مسکن موقتی است که درد را کاهش میدهد ولی مشکل اصلی که ناترازی است را تغییر نخواهد داد. پس راهکار درست همچنان افزایش تولید است.
فکر میکنید راهکارهای قیمتی، یعنی گرانسازی میتواند به کاهش مصرف منجر شود؟
شاید یک مقداری با این اقدام مصرف کنترل شود ولی به شدت بر میزان نارضایتی خواهد افزود. ضمن اینکه درست نیست که نرخ برق ناگهان ۱۰ برابر شود. چون در این صورت مصرف کاسته میشود ولی مشکلی که به وجود میآورد این است که فرودستان دیگر لامپ خانه خود را هم نمیتوانند روشن کنند.