کد خبر: 39717 | صفحه ۱۱ | ایران و جهان | تاریخ: 03 دی 1403
منافع آنکارا در دوران پسااسد چیست؟
رویاهای اردوغان برای سوریه
ترکیه در سوریه خواستههایی دارد که باید برای رسیدن به آنها با احتیاط عمل کند.
آلپر کوشکان دیپلمات بازنشسته ترکیه در اندیشکده کارنگی نوشت: ترکیه پس از سقوط حکومت بشار اسد خود را در اوج پیروزی میبیند و تلاش میکند تا از این لحظه بهرهبرداری کند. رئیس اطلاعات ترکیه، ابراهیم کالین، بلافاصله پس از سقوط دولت اسد؛ به دمشق سفر کرد و در این سفر ابومحمد الجولانی، رهبر هیئت تحریر الشام، او را همراهی میکرد. این سفری بود که ترکیه ظاهراً با متحدان غربی خود هماهنگ کرده و از آن به عنوان فرصتی برای انتقال انتظارات این کشور و همچنین انتظارات غرب با رهبری جدید سوریه استفاده کرد. در همین حال، نمایندگی دیپلماتیک ترکیه در سوریه که از سال ۲۰۱۲ غایب بود، به سرعت فعالیت خود را از سر گرفت.
به گزارش خبرآنلاین با خارج شدن اسد از صحنه و کاهش نفوذ روسیه و ایران در سوریه، آنکارا به آینده خود در این کشور خوشبین است. ترکیه یک فرصت تاریخی برای پیشبرد منافع خود و کسب برتری نسبت به ایران برای تسلط منطقهای میبیند و برای این منظور در تلاش است تا موقعیت خود را در سوریه تثبیت کند. پیش از وقایع اخیر، فهرست آرزوهای ترکیه در مورد سوریه تنها سه عنصر اصلی داشت:
برای ترکیه اول از همه از بین بردن تهدید فرامرزی ناشی از نیروهای دموکراتیک سوریه که مورد حمایت آمریکا هستند و عمدتاً از حزب کارگران کردستان همان پ.ک.ک تشکیل شدهاند، اهمیت داشت.
مساله دوم ایجاد شرایط برای بازگشت بیش از سه میلیون پناهنده ثبتشده سوری که در حال حاضر در ترکیه زندگی میکنند، بود.
همچنین حفظ برتری در رقابت ناگفته اما همیشگی بین ترکیه با ایران و روسیه برای اردوغان اهمیت زیادی داشت.
روابط ترکیه با سوریه تحت تسلط خاندان اسد؛ همیشه یک مسیر پر پیچ و خم بوده است که از دشمنی آشکار در اواخر دهه ۱۹۹۰، آغاز شده و تا ذوب شدن یخ روابط و ترغیب اسد به رعایت خواستههای مردم برای اصلاحات در جریان بهار عربی پیش رفت و بعد به تلاش آشکار برای سرنگونی او با استفاده از واسطهها انجامید. وقتی همه راهها شکست خورد، آنکارا به دیپلماسی روی آورد و خواستار گفتگو با دولت بشار اسد شد. با این حال، اسد توانست حکومت خود را حفظ کند. در سال ۲۰۲۳، پس از بازسازی روابط با جهان عرب و پایان انزوای دیپلماتیک، اسد اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرد. باوجود ناتوانی ترکیه در تغییر وضع موجود، به نظر میرسید اوضاع برای او نسبتاً خوب پیش میرود، یا حداقل اسد تا زمانی که مجبور به فرار شد، اینطور فکر میکرد.
سرعت و حمله شورشیان و پیشروی آنها واقعا قابل توجه بود. رهبری هیئت تحریرالشام، گروهی که به عنوان تروریست شناخته میشد، اما حالا تصویری تازه و قابل قبول از خود ارائه میدهد، میگوید از یک سال قبل آمادگیهای لازم برای این اتفاق انجام گرفته بود. این آمادگیها که به سقوط دولت اسد منجر شد، شامل تلاش برای به هم پیوستن گروههای مخالف پراکنده و توسعه قابلیتهای عملیاتی مشترک، از جمله کسب تخصص در استفاده از پهپادها بوده است. اما میزان حمایت خارجی احتمالی و نقش بالقوه ترکیه همچنان جای سؤال دارد.
بسیاری فرض را بر این میگیرند که آنکارا در پس زمینه؛ از شورشیان حمایت کرده یا حداقل موافقت ضمنی خود را اعلام کرده است. اما مقامات ترکیه هرگونه دخالت را انکار میکنند. با این حال، با توجه به درگیری ترکیه در امور سوریه و شبکه گسترده نظامی و اطلاعاتی آنها در منطقه، سادهلوحانه است که فرض کنیم آنکارا کاملاً از آنچه قرار بود اتفاق بیفتد بیاطلاع بوده است. اگرچه رابطه حمایتی خاصی بین ترکیه و تحریرالشام وجود ندارد، اما این گروه شورشی احتمالاً نمیتوانست بدون اطلاع آنکارا، قدرت خود را تحکیم کرده و برای این اقدام آماده شود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، در گفتگو با مطبوعات در گفتن اینکه ترکیه پشت سقوط اسد بوده، قاطع بهنظر میرسید. ترامپ ضمن ستایش تواناییهای نظامی ترکیه و رابطه شخصی خود با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور، گفت که ترکیه کلید آینده سوریه را در دست دارد، اما اقدامات تحریرالشام را "تصرف غیردوستانه" توصیف کرد. این رویکرد که شنوندگان را گیج کرده؛ احتمالاً آنکارا را به فکر فرو برده که وقتی ترامپ به قدرت برسد چه چیزی در انتظار ارتباط میان واشینگتن و آنکارا است.
به هر حال، اوضاع در سوریه تغییر کرده و ترکیه مشتاق است از این لحظه برای رسیدگی به برخی از نگرانیهای فوری امنیت ملی خود و تقویت نفوذ منطقهایاش بهرهبرداری کند.
نیروهای دموکراتیک سوریه در حال حاضر تحت فشار قرار دارند. نیروهای مخالف سوری همسو با ترکیه با موفقیت به مواضع آنها پیشروی کردهاند و نیروهای دموکراتیک سوری را مجبور به واگذاری قلمرو و عقبنشینی به شرق رود فرات کردهاند. این همان خواستهای است که ترکیه مدتها به دنبال آن بود. میتوان گفت نیروهای دموکراتیک سوریه تضعیف شده و همچنین در حال دادن امتیازات تاکتیکی به رهبر هیئت تحریرالشام هستند. به عنوان مثال، نیروهای دموکراتیک سوریه پرچم جدید را در مناطق تحت کنترل خود برافراشتهاند که نشانهای از تسلیم در برابر قدرت مرکزی است که ترکیه اکنون نفوذ زیادی بر آنها دارد. اینها نشانههای واضحی از وضعیت بیثبات نیروهای دموکراتیک سوریه است و نشان میدهد که روزهای خودمختاری منطقهای آن ممکن است به شماره افتاده باشد، به ویژه آنکه آنها درحال حاضر مطمئن نیستند که ترامپ با آمدن به کاخ سفید به حمایت از آنها ادامه بدهد یا خیر.
اظهارات اخیر مقامات آمریکایی و اروپایی در به رسمیت شناختن نگرانیهای امنیتی مشروع ترکیه، از تهدید تروریسم در آنکارا مورد استقبال قرار گرفته است.
رهبری ترکیه همچنین فرصتی برای آغاز بازگرداندن پناهندگان سوری پیدا کرده است، موضوعی که به شدت سیاسی شده و اپوزیسیون سیاسی ترکیه را در انتخابات محلی اوایل امسال به پیروزی رساند. سقوط اسد بزرگترین مانع پناهندگان برای بازگشت به سوریه را از بین میبرد و تشویق به بازگشت داوطلبانه را آسانتر میکند. با بازگشایی گذرگاههای مرزی برای این منظور، رسانههای طرفدار دولت مشغول پخش تصاویر بازگشت پناهندگان سوری هستند. تخمین زده میشود که ۲۰ هزار نفر به سوریه بازگشتهاند و بسیاری دیگر قصد خود را برای این کار اعلام کردهاند. البته این بازگشت نیازمند سرمایهگذاری و زمینهسازی عظیمی برای ایجاد شرایط لازم است.
در طول سالها، ترکیه با نگرانی شاهد افزایش نفوذ منطقهای ایران بود. ابتدا در عراق، سپس در سوریه، که یک کمربند شیعی در مرز شرقی ترکیه را پرورش میداد. به همین ترتیب، ترکیه دید که روسیه پای خود را محکم در سوریه گذاشت و با حضور فزاینده مسکو در لیبی و قاره آفریقا، خود را در محاصره حضور گسترده روسیه که فراتر از دریای سیاه در شمال گسترش یافته بود، دید.
در همین حال، اسرائیل هم محاسبات خود را انجام میدهد. این رژیم به طور ناگهانی کنترل منطقه حائل بین سوریه و جولان اشغالی را به دست گرفت که بر پیچیدگی رویدادهای در حال وقوع اضافه کرد. این امر واکنشهای بینالمللی، از جمله سازمان ملل را برانگیخته و عنصر جدیدی را در جنگ لفظی بین ترکیه و اسرائیل وارد کرده است که اکنون هر یک اقدامات دیگری را در سوریه مورد انتقاد قرار میدهند.
ترکیه تلاش میکند از موقعیت فعلی در سوریه از طریق فعالیتهای دیپلماتیک گسترده بهرهبرداری کند. این کشور در پی ایفای نقش محوری در گذار سیاسی و بازسازی کلی سوریه است. این چیزی است که دولت اردوغان همیشه آرزوی انجام آن را داشته که بیارتباط با نوستالژی بازگشت به دوران عثمانی نیست.
افزایش نفوذ ترکیه اردوغان در سوریه، احساسات متفاوتی را برانگیخته است. ایران و روسیه اردوغان را به عنوان رقیبی فرصتطلب میبینند که منافع خود را به هزینه آنها پیش میبرد، در حالی که غرب آن را متحدی میبیند که از بسیاری جهات در طول سالها از آنها دور شده است. بسیاری از کشورهای عربی نه تنها به یاد سلطه گذشته امپراتوری عثمانی میافتند، بلکه بهار عربی را هم به خاطر میآورند که در ٱن زمان اردوغان در حمایت از آرزوهای اخوانالمسلمین برای کسب قدرت پیشگام شد و اساساً از تغییر رژیم در کشورهای آنها حمایت کرد. چه آنکارا بخواهد چه نخواهد، بار اثبات نیات خیرخواهانه خود در سوریه را بر دوش میکشد.
مقامات ترکیه باید با احتیاط گام بردارند، از خودستایی خودداری کنند و با دقت اعتماد در خارج از کشور را پرورش دهند. گفتار و اعمال آنها توسط مخاطبان مختلف به دقت بررسی خواهد شد. اظهارات سیاسی در صحنه داخلی ممکن است در خارج از کشور بازتاب متفاوتی داشته باشد. به عنوان مثال، ادعای اخیر اردوغان مبنی بر اینکه افق ترکیه نمیتواند به مرزهای موجود آن محدود شود، ممکن است برای پایگاه محافظهکار او برانگیزاننده باشد، اما در خارج از کشور پیامدهای بسیار منفی خواهد داشت و تنها به تأیید شک و تردیدهای عمیق درباره نیات واقعی اردوغان خواهد انجامید. اگر این تصویر اصلاح نشود، تصویر برتری ترکیه در سوریه توسط کشورهای عربی و بقیه کشورها به عنوان یک تهدید دیده خواهد شد و منجر به ایجاد ائتلافهای ضد ترکیهای جدید میشود. دامهای دیگری وجود دارد که آنکارا باید در نظر بگیرد زیرا سوریه به سمت آیندهای پر از مشکلات و عدم قطعیتها پیش میرود.
تجربه در کشورهایی مانند عراق یا لیبی نشان داده است که شور و شعف پس از سرنگونی یک حکومت نامحبوب میتواند به سرعت از بین برود. وقتی گرد و غبار فرو مینشیند، چالشهای حکومتی، رقابتهای فرقهای و قومی، مبارزات قدرت داخلی و منافع متضاد بازیگران خارجی وارد عرصه میشود. نیروهای بدخواه از خلأهای قدرت بهرهبرداری میکنند و در مورد سوریه، احتمال ظهور مجدد داعش همچنان نگرانکننده است. رهبری هیئت تحریر الشام از نقش منحصر به فرد ترکیه در کمک به شکست اسد سخن میگوید و جایگاه ویژهای برای آن در آینده کشور قائل است. اگر اوضاع در سوریه خراب شود، ترکیه خطر مقصر شناخته شدن از طریق ارتباط با تحریرالشام را به جان میخرد. بنابراین، در حالی که ترکیه به طور قابل درکی از تحولات اخیر خوشحال است و فرصتی برای پیشبرد منافع خود و گسترش نفوذش دارد، باید از دامهای موجود هم آگاه باشد. این کشور باید برخی از آنها را با دقت مدیریت کند. اما برخی دیگر ناگزیر خارج از کنترل آن خواهند بود.