کد خبر: 45122 | صفحه ۹ | تولید و تجارت | تاریخ: 31 فروردین 1404
آمادگی ۹۰۰ میلیارد دلاری ایران برای سرمایه گذاری خارجی در زیرساختهای انرژی
آمریکاییها با یک تریلیون دلار میآیند
گروه اقتصاد - بخشی از امکان توسعه و فناوری میادین نفتی و گازی دریایی تنها در اختیار چند شرکت محدود غربی و از جمله آکسون موبیل آمریکا قرار دارد و اگر چینیها یا روسها توان کار در میادین آبی را داشتند خود زودتر به ایران میآمدند یا برای توسعه میادین خود از جمله کشور روسیه دست به دامن غربیها نمیشدند. به جز مساله پارس جنوبی اکنون ایران عملا میدان گازی آرش در خلیج فارس و میدان گازی چالوس در خزر را نیز به حال خود رها کرده است چرا که امکان و فناوری برداشت از این منابع گازی عظیم را ندارد. همین چند میدان گازی مهم ایران حتی فارغ از سایر بخشهای اقتصادی ایران نشان میدهد که چقدر ظرفیت جدی و خالی مانده برای سرمایه گذاری در ایران وجود دارد.
در اوج دوران مذاکرات هستهای این بار میان به صورت ویژه میان دو کشور ایران و آمریکا، اما صدایی متفاوتتر از همیشه شنیده میشود؛ صدایی که به نظر میرسد مساله ورود سرمایه گذران آمریکایی به بازار ایران را بدون اشکال دانسته است.
موضوعی که البته نه فقط مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهوری ایران یک روز پیش از مذاکرات مطرح کرد که در یادداشت سید عباس عراقچی در روزنامه واشنگتن پست چند روز پیش از دور اول مذاکرات نیز مطرح شده بود.
در ادامه، اما رقم یک تریلیون دلار بود که حتی به عنوان پیشنهاد اولیه مطرح شد. این ادعا را اولین بار علی ماجدی، دیپلمات ایرانی مطرح کرد و گفت که مذاکرات بین امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل و ایلان ماسک، کارآفرین برجسته آمریکایی، باعث شده آمریکا برای هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری به ایران بیاید و این موضوع در فضای رسانهای و میان افکار عمومی بازتاب گستردهای داشت.
اما نکته این است که وزارت امور خارجه ایران در آبان ۱۴۰۳ (نوامبر ۲۰۲۴) دیدار بین ایروانی و ماسک را از اساس و به طور رسمی تکذیب کرد.
اما مساله سرمایه گذاری تریلیون دلاری آمریکاییها تنها توسط دیپلمات ایرانی نبود که مطرح شد و تنها چند روز بعد از سخنان ماجدی بود که این بار عضو شورای اطلاع رسانی دولت از مجوز رهبری به پزشکیان برای سرمایه گذاری هزار میلیارد دلاری آمریکا در ایران خبر داد.
به گزارش اقتصاد ۲۴، فیاض زاهد عضو شورای اطلاع رسانی دولت در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «آنچه باعث تقویت دیپلماسی سیاسی شد تاکید بر راهبرد دیپلماسی اقتصادی بود. پیشنهاد جامعی (هزار میلیارد دلار) پیشنهاد شد. پزشکیان موضوع را با رهبری مطرح و مجوز گرفت. به آمریکا ارائه و توپ به چرخش درآمد. در آینده جزییات بیشتری ارائه میشود. ایران بهشت سرمایه گذاری است.» هر چند این اظهارات و حواشی درباره ارقام سرمایه گذاری آمریکاییها در ایران با حواشی بسیار همراه بود و از جمله این که اساسا ایران در وضعیت کنونی ظرفیت چنین سرمایه گذاری را ندارد، اما در مقابل با موافقتها و ابراز خشنودیهای جدی نیز این موضوع همراه شد.
در مواردی برای مخالفت به مساله تولید ناخالص ملی ایران اشاره شده و تاکید میشد که با این روند امکان چنین سرمایه گذاری وجود ندارد.
کما این که تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۴۰۳ حدود ۴۰۰ میلیارد دلار تخمین زده شده است. این رقم حتی با برآورد صندوق بینالمللی پول (۴۶۴ میلیارد دلار) فاصله زیادی با ۱۰۰۰ میلیارد دلار دارد؛ سرمایهگذاری ادعایی بیش از دو برابر کل اقتصاد ایران است. همچنین طبق گزارشهای UNCTAD، جریان سرمایهگذاری خارجی در ایران در سالهای اخیر بسیار محدود بوده و در سال ۲۰۲۳ حدود ۱.۵ تا ۲ میلیارد دلار برآورد شده است. برخی از کارشناسان نیز معتقدند که این ارقام نشان میدهد که جذب چنین حجم عظیمی از سرمایهگذاری در کوتاهمدت امکانپذیر نیست.
اما آیا استناد به این ارقام به تنهایی نشان دهنده حقیقت امکان و ظرفیت سرمایه گذاری در ایران است؟
باید توجه داشت که در مقابل این سخنان، اما یکی از کمترین مواردی که بارها به عنوان ظرفیت سرمایه گذاری آن هم به سرعت مطرح میشود، حوزههای نفت و گاز و انرژی ایران است. اقتصاد ایران حالا سالهاست با تحریمهایی جدی روبه روست و اولین تحریم اعلامی از سوی آمریکا بر تحریم سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران تاکید داشت و هر چند ایران با وجود این تحریمها توانست در دهه هشتاد نسبت به انعقاد قراردادهایی در بخش نفت و گاز اقدام کند، اما پس از آن این موقعیت تکرار نشد. اما دور ماندن ایران از بازار بزرگ سرمایهگذاری انرژی حالا بحران بزرگ ناترازی انرژی را به ایران تحمیل کرده است.
میزان تولید نفت ایران با وجود ذخایر عظیم نفتی و گازی کمتر از سه میلیون و سیصد هزار بشکه در روز است این در حالی است که برخی برآوردها دلالت بر آن دارد که ایران قادر است تولید روزانه نفت خود را به هفت میلیون بشکه در روز افزایش دهد.
تحریمهای نفتی البته موقعیت ایران را در اوپک نیز دستخوش تغییر کرده و حالا ایران در رتبه سوم اوپک با تولید سه میلیون و سیصد هزار بشکه قرار دارد. از سوی دیگر فروش نفت ایران نیز با مشکلات جدی رو به رو شده و به خصوص در سالهای اخیر ایران ناچار شده با تخفیفهای سنگین نفت خود را به فروش برساند.
سرمایه ای که صنعت نفت ایران لازم دارد
اکنون محاسبات نشان میدهد ایران برای به روزرسانی صنعت نفت خود به سرمایهای در حدود ۲۵۰ میلیارد دلار تا ۳۰۰ میلیارد دلار برای حداقلها نیاز دارد. باید در نظر داشت تعریف پروژههای تازه این رقم را میتواند دستخوش افزایشی قابل توجه نماید.
در تازهترین اتفاق اعلام شده است ۲۰۰ فرصت سرمایهگذاری در صنایع بالادستی نفت و گاز با مجموع ارزش تقریبی ۱۳۷ میلیارد دلار، در رویداد «تحول در سرمایهگذاری و توسعه در بالادست نفت و گاز» برای نخستینبار بهصورت عمومی معرفی خواهد شد.
برق ایران آماده جذب نور و پول
البته حوزه نفتی ایران تنها بخشی نیست که آماده جذب سرمایه گذار است. اکنون عقبماندگی تولید برق از مصرف آن موضوعی جدی به شمار میآید. چنان چه برآوردهای اولیه نشان میدهد که ایران برای جبران کمبود ۱۸ هزار مگاواتی برق به سرمایهای حدودا ۹ میلیارد دلاری، صرفا برای افزایش ظرفیت یا احداث نیروگاه جدید نیاز دارد. با این حال مهدی مسائلی، دبیر سندیکای برق پیش از این به تجارت نیوز گفته بود که جبران این ناترازی به سرمایه ۲۵ میلیارد دلاری نیاز دارد. دبیر سندیکای صنعت برق، تاکید داشت که باید برای ساخت نیروگاهها، خط، پست و … حدود ۲۵ میلیارد دلار هزینه شود. باید در نظر داشت که ساخت یک نیروگاه حدود پنج سال، یک پست برق سه سال و یک خط انتقال حدود دو سال زمان میبرد. از سوی دیگر پروژهای مانند پروژه شرکت توزیع تیرهای برق در معابر حدود یک سال زمان میبرد، پس نمیتوان انتظار داشت وضعیت برق کشور زودتر از پنج سال بهبود پیدا کند. همین ارقام نشان میدهد که ظرفیتی بزرگ بدون هیچ پیش درآمد و، اما و اگری آماده جذب سرمایه گذار در حوزه انرژی برق ایران است.
فارغ از این، ایران سرزمینی به شدت آفتابی است و استفاده از انرژی خورشیدی در این کشور با این امکان به فراموشی سپرده شده و بسیاری از شرکتهای غربی نه فقط توانایی که تمایل جدی برای حضور در بازار خالی از رقیب در این حوزه را نیز در ایران دارند.
نیاز فوری صنعت گاز ایران به سرمایه
اما یکی از مهمترین بخشهایی که نیازمند سرمایه گذاری فوری در حوزه انرژی ایران است، صنعت گاز و میادین گازی کشور است، چنان که بر اساس اعلام مجری طرح راهبردی فشار افزایی پارس جنوبی، در صورت سرمایه گذاری در این بخش ایران درآمدی حول و حوش ۷۸۰ میلیارد دلار در اثر فشار افزایی کسب خواهد کرد. وزیر نفت نیز اسفند سال گذشته از امضای قرارداد فشار افزایی پارس جنوبی با حدود ۱۷ میلیارد دلار سرمایه گذاری خبر داد، خبری که تولدی دیگر برای بزرگترین میدان گاز ایران است.
از سوی دیگر به گزارش اقتصاد ۲۴، وزیر نفت وقت در دولت ابراهیم رئیسی نیز در فروردین ماه سال گذشته اعلام کرده بود که برای رسیدن به هدف تولید گاز یک میلیارد و ۳۴۰ میلیون مترمکعب در روز، در طول چهار سال پیشرو بهطور متوسط سالانه به حدود ۱۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم که تامین این میزان سرمایهگذاری نیازمند برنامهریزی دقیق و استفاده مناسب از تمام ظرفیتها است.
این بدان معناست که صنعت گاز ایران فقط در دوره چهار ساله پیش رو نیازمند ۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است.
چرا به سرمایه گذار خارجی برای بهبود وضعیت گازی نیازمندیم؟
در همین حال، اما نگاهی ساده به مجموع شرایط نشان میدهد ایران به شدت و به سرعت نیازمند ورود شرکتها و سرمایه گذاران خارجی برای بخش انرژی خود است. بنا بر اعلام وزارت نفت ایران، میدان گازی پارس جنوبی در شرایطی ۷۰ درصد گاز ایران را تامین میکند که در حال ورود به نیمه دوم عمر خود است و بنا بر همه پیش بینیها از سال ۱۴۰۴، هر سال به اندازه یک فاز (۲۸ میلیون متر مکعب در روز) از تولید آن کاسته میشود. افت شدید تولید میدان پارس جنوبی از سال ۱۳۹۹ آغاز شده و بهمنماه همین سال خبرگزاری مهر از قول یک مقام رسمی که خواسته بود نام او برده نشود، گزارش داده بود که روند افت فشار مخزن پارس جنوبی از هماکنون (یعنی سال ۱۳۹۹) آغاز شده و اطلاعات آن نیز موجود است، اما میزان این افت فشار رقم بالایی نیست. بحران بزرگتر، اما شاید این است که بر اساس ارزیابیها، هر سال به میزان ۲۸ میلیون متر مکعب از تولید این میدان کاسته خواهد شد و در سال ۱۴۱۲ میزان افت تولید این میدان به ۲۶۶ میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید. بدین ترتیب اگر ایران نتواند کاری انجام دهد، تولید گاز در کشور تا سال ۱۴۱۰ به یکسوم کاهش خواهد یافت.
مساله این است که برای جلوگیری از افت تولید گاز از این میدان نیاز به نصب سکوهای ۲۰ هزار تنی (۱۰ برابر سکوهای فعلی) و کمپرسورهای عظیم است که تکنولوژی ساخت آن تنها در دست چند شرکت محدود غربی، از جمله دستکم دو شرکت آمریکایی است.
در زمان ممنوعیت ورود شرکتهای آمریکایی به ایران، اما قرار بود که توتال فرانسه برای فاز ۱۱ پارس جنوبی از این سکوها احداث کند، اما بعد از خروج آمریکا از برجام این شرکت نیز به همراه شریک چینی خود، سیانپیسی، پروژه ۵ میلیارد دلاری فاز ۱۱ را رها کرد. این در شرایطی است که بنا بر اعلام نظر کارشناسان این حوزه کل فازهای پارس جنوبی احتمالا نیاز به ۱۰ تا ۱۵ سکوی عظیم دارند و پیش از این نیز زنگنه، وزیر سابق نفت ایران گفته بود که برای جلوگیری از افت تولید گاز این میدان نیاز به ۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است.
در طرف مقابل، اما قطر که تاکنون ۵ / ۲ برابر ایران از میدان مشترک پارس جنوبی تولید گاز داشته، سالها پیش چنین سکوهایی را نصب کرده و اکنون در حال آماده شدن برای افزایش ۴۰ درصدی تولید گاز از این میدان تا سال ۲۰۲۶ است. قطر از سال ۱۳۹۹ نیز حفاری چاههای جدید را آغاز کرده است. در مقابل این شرایط، اما ایران طی چند سال گذشته مدعی شده بود که با شرکتهای داخلی همان پروژه را توسعه داده، اما آنچه اتفاق افتاد، این بود که عملا به جای سکوی ۲۰ هزار تنی، یک سکوی فعال ۱۵۰۰ تنی از فاز ۱۲ پارس جنوبی به فاز ۱۱ منتقل شد و تنها کاری که شرکتهای ایرانی انجام دادند حفر چند چاه و لولهگذاری بود، البته در این مسیر نیز دستکم یک بار سقوط این دکل رقم خورد و از سوی دیگر حذف یک سکو در فاز ۱۲ پارس جنوبی بدون تردید باعث افت تولید در آن فاز میشود و همان سکو در فاز ۱۱ اقدام به تولید میکند و این بدان معناست تنها بین دو فاز سکویی جا به جا شده و تقریبا هیچ تاثیری نخواهد داشت.
قطر با کدام شرکتهای آمریکایی برای توسعه میادین گازی خود قرارداد نوشت؟
باید تاکید کرد که یک علت این که یکی از سه سکوی فاز ۱۲ به فاز ۱۱ منتقل شد در این نکته است که فاز ۱۲ با افت فشار مواجه شده و طی چند سال گذشته کمتر از ظرفیت، تولید گاز انجام میدهد.
ایران نیاز داشت به جای این روش، فازهای خود را گسترش دهد و با رفع تحریم ها، چون قطر با ابرشرکتهای جهان قرارداد بنویسد.
شرکت دولتی «قطر انرژی» در مهر ۱۴۰۲ اجرای طرح توسعۀ استخراج از میدان مشترک پارس جنوبی، بزرگترین میدان گازی جهان را آغاز کرد.
در همان زمان و تنها در یک بازه زمانی چند هفتهای قطر با عقد این قراردادها به ارزش ۲۹ میلیارد دلار با غولهای نفتی جهان شامل شرکت توتال فرانسه، کونوکو فیلیپس و اکسون موبیل آمریکا، شل بریتانیا، انی ایتالیا و شرکتهای سیانپیسی و ساینوپک چین توسعۀ این میدان را برای افزایش سالانه ۶۵ میلیارد متر مکعب تولید گاز و ۴۵۰ هزار بشکه میعانات گازی تا سال ۲۰۲۶ آغاز کرده است.
قطر به طور مرتب طی سالهای گذشته با کمک شرکتهای غربی، چندین سکوی تولید ۲۰ هزار تنی در بخش قطری پارس جنوبی نصب کرده و با کمک دهها کمپرسور عظیم، جلوی افت تولید گاز از این میدان را گرفت و اکنون در نظر دارد تا چهار سال آینده و در یک بازه زمانی مشخص تولیدش از این میدان را ۶۵ میلیارد متر مکعب افزایش دهد.
توجه کنید که اساسا بخشی از امکان توسعه و فناوری میادین نفتی و گازی دریایی تنها در اختیار چند شرکت محدود غربی و از جمله اکسون موبیل آمریکا قرار دارد و اگر چینیها یا روسها توان کار در میادین آبی را داشتند خود زودتر به ایران میآمدند یا برای توسعه میادین خود از جمله کشور روسیه دست به دامن غربیها نمیشدند. از سوی دیگر به جز مساله پارس جنوبی اکنون ایران عملا میدان گازی آرش در خلیج فارس و میدان گازی چالوس در خزر را نیز به حال خود رها کرده است چرا که امکان و فناوری برداشت از این منابع گازی عظیم را ندارد. عملا همین چند میدان گازی مهم ایران حتی فارغ از سایر بخشهای اقتصادی ایران نشان میدهد که چقدر ظرفیت جدی و خالی مانده برای سرمایه گذاری در ایران وجود دارد.
این همه در شرایطی است که ایران موقعیتی استراتژیک در صنعت پتروشیمی جهان نیز دارا است. چنان چه دسترسی به منابع عظیم گازی میتواند موقعیت ایران را از سایر کشورها متمایز کند. برآوردها نشان میدهد این صنعت قابلیت جذب ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری جدید را داراست. چنان چه پیش از این درخصوص توافق جامع ۲۵ ساله ایران و چین نیز گفته میشد که امضای این سند باعث تقویت همکاریهای اقتصادی، پولی و مالی و تجارت خواهد شد و به صراحت درباره جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاریهای مشترک بین شرکتهای خصوصی و دولتی دو کشور که یکی از محورهای اصلی این سند همکاری است، مقرر شده بود که چین مبلغ ۲۸۰ تا ۴۰۰ میلیارد دلار در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایه گذاری کند.
در واقع قراردادی که البته اجرایی نشد نشان از توان ایران برای سرمایه گذاری فوری ۴۰۰ میلیارد دلاری تنها در این بخش را داشت.
همین ارقام به خوبی نشان میدهد که بخش انرژی در ایران حتی میتواند تا بیش از ۹۰۰ تا هزار میلیارد دلار سرمایه جدید را به سرعت به خود جذب کند.