کد خبر: 50475 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 19 مرداد 1404
استاد محمود فرشچیان درگذشت
نقاشی که با رنگها شعر میسرود
در آغوش هنرپرورترین شهر ایران، اصفهانِ پررمز و راز، در سال ۱۳۰۸ خورشیدی، کودکی به دنیا آمد که تقدیرش را با رنگ و نقش پیوند زده بودند. محمود فرشچیان، نقاشی که روحش از همان آغاز، با هنر عجین شده بود و عشق به نقاشی را در قلبش پدرش کاشت.
پدری که با چشم دل، تشنهی هنریِ فرزندش را دید و او را به نزد استادانی فرستاد که قدم در راه بیانتها و پرهیجان هنر نقاشی گذاشته بودند: حاج میرزاآقا امامی و استاد عیسی بهادری، دو قطب هنر سنتی که نخستین زنگهای زندگی هنری فرشچیان را نواختند.
به گزارش خبرآنلاین، اما محمود، تنها به مرزهای وطن محدود نشد. تشنگیاش به کشف زیباییها و پیچیدگیهای هنر، او را به اروپا کشاند؛ به قلب تمدن هنر غرب، جایی که وی چندین سال در میان آثار بزرگان نقاشی جهان غوطهور شد، پرورش یافت و فراتر از مرزهای سنت، دریچهای نو به هنر نقاشی گشود. هفت سالی که نه فقط زمان، بلکه روزنهای به سوی جهانی بزرگتر بود، جهانی که فرشچیان با نبوغ و ارادهاش، آن را با هنر ایرانی در هم آمیخت و پاسخی درخشان به تاریخ نقاشی جهان داد.
با بازگشتش به ایران، آغاز فصل نوینی در هنر نقاشی ایرانی رقم خورد؛ فصلی که در آن، سنتهای دیرینه با نوآوریهای شگفتآور به هم گره خوردند و زبانی تصویری خلق کردند که هم اصالت را پاس داشت و هم نوید آیندهای روشن را داد.
فرشچیان نه فقط نقاش، بلکه شاعری است که با قلم و رنگ، قصههایی جاودان از فرهنگ و معنویت ایران میسرود؛ قصههایی که در هر ضربه قلممو، رازها و عطرهای نهان را به تصویر میکشید. نقاشیهایش تابلویی از ترکیب خطوط نرم و جریانهای رنگی هستند که چشم و دل را به جهان دیگری میبرند؛ جهانی که در آن، رنگها نه تنها دیده میشوند، بلکه حس میشوند، لمس میشوند، و جان میگیرند.
او نقاشی ایرانی به شعر و ادبیات آمیخت و در عین حال آن را هنری مستقل کرد؛ هنری که در آن، هر رنگ و هر شکل، روایتگر یک تجربه روحانی و انسانی است. او با نوآوری در انتخاب موضوعات و پرداخت آثار، نقاشی ایرانی را به سطحی فراتر از قالبهای مرسوم رساند و آن را به هنری چندوجهی و همهجانبه تبدیل کرد. از طراحی ضریحهای مطهر حضرت رضا (ع) و اباعبدالله الحسین (ع) گرفته تا نقشهای بیبدیلی که روح اسلام و فرهنگ ایرانی را در خود دارد، فرشچیان توانست پیوندی عمیق بین هنر و معنویت برقرار کند.
از دل هنر فرشچیان، آثاری برآمد که هر یک، دریچهای به روح معنویت و فرهنگ ایران باز میکردند؛ تابلوهایی که در آنها هر نقش، هر رنگ و هر خط، حکایتی ژرف و سرشار از احساس نهفته بود.
در تابلوی جاودانه «پنجمین روز آفرینش»، همه مخلوقات آسمانی و زمینی گرد هم آمدهاند تا ستایش بیپایان پروردگار را به گوش جهان برسانند. تابلوی «ابراهیم نبی» صحنهای از گلستان شدن آتش بر ابراهیم (ع) است؛ «عصر عاشورا» از تابلویهایی است که داستان تولدش خود حکایتی ماندگار دارد؛ فرشچیان میگوید روزی در واپسین سالهای پیش از انقلاب، در روز عاشورا، مادری که روحش سرشار از ایمان بود او را به گوش دادن به روضه نصیحت کرد، اما او در اتاق خود مشغول کار بود و ناگاه قلم به دست گرفت این اثر را آفرید. تابلویی که حالا در موزه آستان قدس رضوی جای گرفته است. تابلوی «شمس و مولانا»، «ستایش» و تابلوهای «آسمان چهارم» و «شام غریبان» که در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد رونمایی شدند، گواهیاند بر نگاه بیانتها و تفکر عمیق این هنرمند به مفاهیم انسان و الهی. طرح ضریح عبدالعظیم حسنی در شهر ری نیز از هنرنماییهای استاد فرشچیان است. آخرین مجموعه آثار فرشچیان، در جلد پنجم کتاب آثارش، شامل بیش از ۱۵۰ نگارگری و طراحی رنگی است که در سال ۱۳۸۷ منتشر شد؛ مجموعهای که گوشهای از دنیای خیال و خلاقیت او را به تصویر میکشد. دستخطها و نامههای او نیز چون نقوش مینیاتوریاش، سرشار از ظرافت و بیان هنری است؛ یادگارهایی از هنرمندی که نه فقط با قلم و رنگ، بلکه با جان و دل نقاشی کرد. منتقدان و بزرگان هنر جهان، از جمله اومبرتو بالدینی، او را نه فقط نقاشی بزرگ، بلکه کلامی درخشان و بیبدیل در منظومه تاریخ هنر دانستهاند؛ کلامی که عطر گل را نه فقط بر بوم، بلکه بر روح مخاطب میپاشد. فرشچیان با هر رنگ درخشان و هر نقش ظریف، چشمان ما را به جهانی فراتر از محسوسات باز کرد، جهانی پر از معنویت، عرفان و امید. آثار استاد، آینهای تمامنما از تاریخ و فرهنگ ایران است که با ترکیبی بینظیر از اصالت و نوآوری، دل هر صاحبذوقی را مجذوب خود میکند. نبوغ او در کنار تلاش مداومش، او را به نقطه عطفی در نقاشی ایرانی تبدیل کرده است؛ هنری تابناک و جاودان که به نسلهای آینده الهام خواهد بخشید.
فرشچیان به ما آموخت که هنر، بیش از هر چیز، زبان عشق و ایمان است؛ زبانی که بیهیچ مرز و مانعی میتواند دلها را به هم پیوند دهد و انسانها را به فراسوی دنیاهای مادی بکشاند. او با هر نقاشیاش ما را به سفر به دنیایی از نور و رنگ برد، جایی که معنویت و زیبایی در هم آمیختند و روح را آرامش بخشیدند.
بیگمان، محمود فرشچیان نه تنها چهرهای برجسته در هنر معاصر ایران، بلکه ستارهای در آسمان هنر جهانی است؛ ستارهای که پرتوهایش هرگز خاموش نخواهند شد.
پیکر محمود فرشچیان کنار مقبره صائب تبریزی آرام میگیرد
پیکر محمود فرشچیان در اصفهان و کنار مقبره صائب تبریزی به خاک سپرده خواهد شد.
سجاد محمدیارزاده نماینده تام الاختیار محمود فرشچیان در ایران و رئیس دانشگاه استاد فرشچیان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره مراسم تشییع پیکر این هنرمند بیان کرد: طبق آخرین وصیتی که استاد فرشچیان داشتند، قرار است که پیکر ایشان پس از تشییع از مقابل هنرستان هنرهای زیبای اصفهان که استاد فراگیری هنریشان را از آنجا شروع کردند، کنار مقبره صائب تبریزی در اصفهان به خاک سپرده شود. وی در پاسخ به اینکه وصیت قبلی این هنرمند برای تدفین در حرم مطهر رضوی بوده است، گفت: بله وصیت قبلی آقای فرشچیان این بود اما در صحبتهای جدید استاد نظرشان روی «مام وطن» بوده است و آخرین بار هم به صورت ضمنی به من درباره صائب تبریزی تاکید کرده بودند. محمدیارزاده در پایان درباره زمان مراسم تشییع و خاکسپاری نیز بیان کرد: به محض اینکه پرواز اجازه دهد، پیکر استاد از آمریکا به دبی و سپس به اصفهان منتقل خواهد شد. برنامه ریزی کردیم که یک مراسم هم در تهران داشته باشیم که زمان آن هم اطلاع رسانی خواهد شد.
وزیر ارشاد: استاد فرشچیان معمار پیوند میان تاریخ و معنویت بود
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی درگذشت استاد محمود فرشچیان را تسلیت گفت. در متن پیام سیدعباس صالحی آمده است: "انا لله و آنا الیه راجعون درگذشت استاد کم بدیل هنر ایران، استاد محمود فرشچیان، فخرِ اساتید هنر و یکی از درخشانترین گوهرهای فرهنگ و تمدن این سرزمین، قلب جامعه هنری و ملت ایران را به سوگ نشاند.
استاد فرشچیان، بدون هیچ شکی، مصداق بارز هنرمند بزرگی بود که هنر ایرانی و اسلامی را در هم آمیخت و با نگاهی ژرف، آثاری آفرید که در حافظه تاریخی و عاطفی این سرزمین جاودانه شد. از شاهکارهایی چون ضامن آهو و عصر عاشورا، تا طراحی باعظمت ضریح مطهر امام رضا(ع)، و نیز آثار سترگ و استادانهای که برای شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ و دیگر متون فاخر فرهنگ و ادب ایرانی خلق کرد، همگی نشانههایی روشن از هنر والا و قلب لطیفی بودند که برای ایران و اسلام میتپید.
او نه فقط نگارگری چیرهدست، بلکه معمار پیوند میان تاریخ و معنویت بود؛ هنرمندی که هر اثرش، تلفیقی از حکمت شرقی، زیباییشناسی ایرانی، و عمق باورهای دینی بود. آثارش تنها نقاشی نبودند، بلکه روایتی مصور از ایمان، عشق و هویت یک ملت بودند که با زبان رنگ و خط، برای همیشه در تاریخ ماندگار شدند.
علاقه استاد فرشچیان به ائمه اطهار و به ویژه مفهوم عاشورا و امام حسین (ع) بر هیچکس پوشیده نیست. رجاء واثق دارم که حضرت سیدالشهدا(ع)، که دلدادگی اش را به حضرتش در تابلوی عظیم عصر عاشورا با قلمموی عشق و اشک به تصویر کشید، در این ایام اربعینی شفیع و دستگیر این مرد بزرگ باشند.
اینجانب این ضایعه را به جامعه هنری کشور، شاگردان و دوستداران آن استاد فرهیخته در سراسر جهان، و بهویژه خانواده محترم ایشان تسلیت عرض میکنم و از درگاه خداوند رحمان، برای روح بلندش آرامش ابدی و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئلت دارم."