کد خبر: 51986 | صفحه ۹ | تولید و تجارت | تاریخ: 16 شهریور 1404
چرخش 180 درجهای بازار سهام
بورس راهش را از دلار جدا کرد
گروه اقتصاد - در سالهای اخیر، بازار سهام ایران دچار چرخشهای متناقضی شده است که برخی معادلات سنتی را زیر سؤال برده است. پیشتر، همگام با افزایش نرخ دلار و بالا رفتن انتظارات تورمی، شاخصهای بازار سهام رشد میکردند؛ به این دلیل که سودآوری شرکتهای صادراتمحور تقویت میشد. اما در دو تا سه سال گذشته، این ارتباط نهتنها تضعیف، بلکه در برخی مواقع حتی معکوس شده است.
برای مثال، ارزش دلاری بازار سهام ایران در پایان هفته گذشته به ۸۴ میلیارد دلار رسید که شامل ۷۲ میلیارد دلار از سهام بورسی و ۱۲ میلیارد دلار از سهام فرابورسی بود. این ارقام اگرچه نسبت به پایینترین سطح سال جاری اندکی بهبود یافتهاند، اما همچنان یکی از پایینترین سطوح دلاری تاریخ بازار سهام را نشان میدهند. تنها کافی است به سقوط ارزش دلاری بازار به ۷۸ میلیارد دلار در نهم شهریور اشاره کنیم؛ رقمی که در شش سال گذشته بیسابقه بوده و یادآور سال ۱۳۹۸ است، پیش از جهش ارزی و تورمی اخیر.
این افت نشاندهنده نوعی «جاماندگی» در بازار سهام است. در حالی که سایر بازارهای دارایی مانند مسکن، طلا، ارز، و حتی خودرو افزایش قیمتهای چندبرابری را تجربه کردهاند، بسیاری از سهام شرکتهای بورسی و فرابورسی یا تغییر محسوس نداشتهاند یا رشدشان بسیار کمتر از تورم و صعود نرخ دلار بوده است. به همین دلیل، شاخص دلاری بورس حتی با وجود افزایش اسمی شاخصها، روند نزولی پیدا کرده است. بررسی نمودار تاریخی نشان میدهد که این شاخص در نقطه اوج خود در سال ۹۹ به بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار رسیده بود؛ اما از آن زمان تاکنون تحت تأثیر افت قیمتها و رشد مداوم نرخ ارز، ارزش دلاری بازار بیش از ۸۰ درصد کاهش یافته است.
ماجرای افت بیسابقه ارزش دلاری بازار سهام را باید فراتر از اعداد و نمودارها بررسی کرد. واقعیت این است که مشکلات سیستماتیک و غیرسیستماتیک متعددی بر سر راه بازار سرمایه قرار گرفتهاند. از یک سو، تحریمهای اقتصادی، محدودیتهای تجاری، نوسانات نرخ ارز و سیاستهای اقتصادی نامطمئن فضای منفیای برای سرمایهگذاری به وجود آوردهاند. از سوی دیگر، عوامل داخلی مانند تغییرات ناگهانی مقررات، قیمتگذاری دستوری در صنایع کلیدی و محدودیتهای معاملاتی، سرمایهگذاران را دلسرد کردهاند. نتیجه این شرایط، خروج سرمایهگذاران حقیقی و هدایت بخش بزرگی از نقدینگی به بازارهای موازی و کمریسکتر بوده است. این مهاجرت پول نهتنها حجم و ارزش معاملات را کاهش داده، بلکه قدرت رشد قیمتها را نیز محدود کرده است.
یکی دیگر از نکات کلیدی این وضعیت، قطع رابطه سنتی بین نرخ دلار و شاخص بورس است. همان افزایش نرخ دلاری که پیشتر جزو عوامل محرک اصلی بازار سهام محسوب میشد، اکنون دیگر آن اثر مثبت گذشته را ندارد. اصلیترین دلایل این قطع ارتباط را میتوان در ترکیب ریسکهای سیاسی و اقتصادی، نبود اطمینان نسبت به پایداری سودآوری شرکتها و اعمال فشار بر صنایع صادراتمحور جستجو کرد.
اگرچه منطقی است که رشد نرخ دلار باید درآمدهای ریالی شرکتهای صادراتمحور را افزایش دهد، اما با افزایش هزینهها، قیمتگذاری دستوری، و ابهامات حاکم بر بازارهای جهانی، این تأثیر مثبت خنثی شده است. در نتیجه، شاخص کل بورس و ارزش دلاری آن حتی با رشد نرخ دلار نتوانستهاند همراستا صعود کنند. این شکاف عمیق یکی از اصلیترین دلایل افت تاریخی ارزش دلاری بورس محسوب میشود؛ افتی که اعتماد سرمایهگذاران را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده است. با ادامه این روند به نظر میرسد بازار سهام نیازمند تغییرات ساختاری جدی و سیاستهای حمایتی پایدار باشد تا بتواند دوباره مسیر رشد پایدار را باز یابد. پرسش اساسی این است: آیا سیاستگذاران در زمان باقیمانده اقدامی برای احیای این بازار خواهند کرد؟
مقایسه بازارهای موازی نشان میدهد که در همین دوره زمانی، قیمت مسکن در شهرهای بزرگ چندین برابر رشد کرده و حتی در وضعیت رکودی، توانسته ارزش دلاری خود را تا حد زیادی حفظ کند. بازار طلا و سکه نیز تحت تأثیر افزایش جهانی قیمت اونس و جهش نرخ دلار، بازدهی قابل توجهی داشته است. حتی در بازار ارز، بهرغم محدودیتهای معاملاتی، رشدهای چشمگیری طی سالهای اخیر مشاهده شده است. در این میان، بازار بورس که گاهی بهعنوان موتور مولد سرمایه و ابزار مقابله با تورم شناخته میشد، در عمل از منظر ارزش دلاری نتوانسته رشد کند و حتی در برخی موارد عقبگرد داشته است. این در حالی است که بسیاری از سرمایهگذاران انتظار داشتند با صعود نرخ ارز، ارزش سهام نیز متناسب افزایش یابد تا ارزش دلاری سرمایههایشان حفظ شود.
افت ارزش دلاری بازار سهام پیامدهایی چندوجهی برای اقتصاد و بازار سرمایه به همراه دارد. از نگاه بینالمللی، این کاهش نشاندهنده کاهش جذابیت نسبی بازار ایران برای سرمایهگذاران خارجی است. هرچند افت ارزش دلاری سهام ممکن است از نظر تئوری به معنای ارزندگی نسبی باشد، اما در عمل ریسکهای اقتصادی و سیاسی موجود مانع از جذب سرمایه خارجی میشود. بازگشت ارزش دلاری بورس به سطح بالاتر، نیازمند اصلاحات ساختاری و تغییرات سیاستی عمده است. یکی از مؤلفههای اصلی برای رسیدن به این هدف کاهش ریسکهای سیاسی و اقتصادی و ایجاد یک محیط کسبوکار باثبات است.
بدون فراهم شدن چنین پیششرطهایی، حتی افزایش نرخ ارز نیز نمیتواند بهطور ماندگار منجر به رشد ارزش دلاری بازار شود. از منظر داخلی، شفافیت قوانین، حذف قیمتگذاری دستوری، کاهش دخالتهای ناگهانی و بهبود فرآیندهای معاملاتی از جمله اقداماتی هستند که میتوانند اعتماد سهامداران را جلب کنند. علاوه بر این، توسعه ابزارهای مالی، گسترش سرمایهگذاری غیرمستقیم و تسهیل حضور سرمایهگذاران خارجی نیز میتواند به افزایش نقدشوندگی و عمق بازار کمک کند.
ارزش دلاری بازار سهام ایران پس از سالها نوسان، بار دیگر به کف شش ساله تنزل یافته است. این سقوط نتیجه ترکیبی از عقبماندگی قیمت سهام نسبت به سایر بازارها، رشد سریعتر نرخ ارز نسبت به شاخص بورس و مجموعهای از ریسکهای ساختاری در اقتصاد و بازار سرمایه است. قطع ارتباط سنتی بین دلار و بورس، تغییر رویکرد سرمایهگذاران و ادامه ابهامات سیاسی و اقتصادی موجب شده که حتی عرضه اولیه بیش از ۱۰۰ شرکت نیز نتواند این روند نزولی را متوقف کند. برای خروج از این وضعیت و بازگشت بورس به مسیر رشد دلاری، تغییرات بنیادین در فضای اقتصادی و سیاستگذاری ضروری است. تا زمانی که این تغییرات اجرایی نشوند، احتمال ادامه رکود نسبی و توقف ارزش دلاری بازار، حتی با رشد اسمی شاخصها، همچنان وجود دارد.