سرمقاله

از سالن تاریک تا صفحه گوشی؛ مسیر تازه مصرف فرهنگی / آرین احمدی

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بالاترین نشان مسوولیت اجتماعی کشور به همراه اول تعلق گرفت
  • اعطای سه جایزه برتر مسئولیت اجتماعی برای پنجمین سال متوالی به ایرانسل
  • معرفی برگزیدگان جشنواره کاریکاتور باج نیوزها، رونمایی از کتاب و افتتاح نمایشگاه آثار
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 52547  |  صفحه ۴ | فرهنگ و هنر  |  تاریخ: 27 شهریور 1404
    هنر و تاریخ در قاب دوربین
    وقتی سینما حافظ بناهای تاریخی می‌شود
    فیلم‌سازی با استفاده از لوکیشن‌های تاریخی واقعی، نقش مهمی در حفظ میراث فرهنگی و احیای بافت‌های تاریخی دارد. این رویکرد باعث اصالت بیشتر آثار هنری و جلب توجه عمومی به ارزش‌های فرهنگی و بناهای تاریخی می‌شود.
    به گزارش برنا؛ محمد باقر حقانی فضلی _ فیلم‌سازی تنها روایت داستان نیست؛ می‌تواند به ابزار مؤثری برای حفظ میراث فرهنگی و بناهای تاریخی بدل شود. بسیاری از کشورها با بهره‌گیری از این ظرفیت توانسته‌اند بافت‌های تاریخی خود را زنده نگه دارند. در ایران نیز کارگردانانی به اهمیت این موضوع پی برده‌اند. در میان آن‌ها، نرگس آبیار جایگاهی ویژه دارد؛ کسی که دغدغه‌های فرهنگی و هنری‌اش در هم تنیده‌اند و به شکل مستقیم به حفاظت از ابنیه تاریخی پیوند خورده است.
    دغدغه‌های میراث فرهنگی؛ از یزد تا سینما
    نرگس آبیار تنها یک فیلم‌ساز نیست؛ او از زادگاهش یزد و محله شاهدیه دل نمی‌کَند و سال‌هاست به‌عنوان یک کنشگر میراث فرهنگی شناخته می‌شود. خبر تخریب بخشی از بافت تاریخی ابرندآباد شاهدیه یزد نخستین بار توسط او رسانه‌ای شد. آبیار در واکنش به این اتفاق گفت: «دارند هویت ابرندآباد را از بین می‌برند». همین واکنش به کمپین‌هایی انجامید که در نهایت ثبت ملی این بافت را سرعت بخشید و مانع از نابودی کامل آن شد. این تجربه نشان داد که آبیار نه‌فقط در قاب دوربین بلکه در میدان عمل نیز برای حفظ تاریخ و هویت شهرها تلاش می‌کند.
    لوکیشن‌های واقعی در سووشون و
    بامداد خمار
    این دغدغه در آثار هنری او به‌ویژه در دو پروژه شاخص اخیرش، سریال سووشون در شیراز و بامداد خمار در قزوین، به اوج خود رسید. انتخاب لوکیشن‌های واقعی تاریخی به جای دکورهای مصنوعی، تصمیمی پرهزینه و دشوار بود اما آبیار و گروهش با تمام سختی‌ها آن را به سرانجام رساندند. در سووشون، استفاده از خانه‌های تاریخی شیراز نه‌تنها به اصالت روایت کمک کرد، بلکه توجه تازه‌ای به این بناها جلب نمود. مردم محلی و حتی گردشگران داخلی کنجکاو شدند که لوکیشن‌ها را از نزدیک ببینند. در بامداد خمار نیز، خانه‌های قدیمی قزوین به محل فیلم‌برداری بدل شد. این پروژه سبب شد بخش‌هایی از بافت تاریخی قزوین که کمتر دیده می‌شدند، در قاب دوربین زنده شوند. در عین حال، حضور تیم فیلم‌برداری زیر نظر کارشناسان میراث، فرصتی برای بازسازی و مرمت بخش‌هایی از بناها فراهم آورد. آبیار بارها تأکید کرده که با هماهنگی کامل وزارت میراث فرهنگی به سراغ این بناها رفته و هدفش علاوه بر خلق اثر هنری، کمک به دیده شدن و حفاظت از میراث تاریخی بوده است.
    چرا لوکیشن واقعی اهمیت دارد؟
    به‌جای صرف بودجه‌های سنگین برای ساخت دکور، می‌توان از بافت‌های قدیمی شهرها بهره برد؛ همان‌گونه که آبیار تأکید می‌کند: «به‌جای ساخت دکورهای سنگین، بافت قدیمی شهرها را احیا کنیم.» چنین رویکردی دو فایده دارد: اول، ایجاد اصالت و باورپذیری در اثر هنری؛ دوم، جلب توجه عمومی و مسئولان به ارزش فضاهای تاریخی.
    تجربه‌های داخلی دیگر
    آبیار در این مسیر تنها نیست. کارگردانانی مانند کیانوش عیاری، حسن فتحی و داوود میرباقری نیز از بناهای تاریخی یا بازسازی‌شده برای خلق فضاهای اصیل بهره گرفته‌اند. کاخ گلستان، مسجد شیخ لطف‌الله و خانه‌های تاریخی یزد، قزوین و کاشان بارها در قاب سینما و تلویزیون ایران جا گرفته‌اند و همین موضوع توجه بیشتری به آن‌ها برانگیخته است.
    در سینمای جهان نیز، نمونه‌های موفقی وجود دارد. فیلم کد داوینچی با صحنه‌هایی در موزه لوور، موجی از گردشگران را به پاریس کشاند. سه‌گانه ارباب حلقه‌ها نیوزیلند را به مقصدی جهانی بدل کرد. گلادیاتور با نمایش کولوسئوم، روم باستان را دوباره در مرکز توجه قرار داد. سریال بازی تاج‌وتخت هم دوبروونیک کرواسی را به شهری توریستی بدل ساخت. همه این موارد نشان می‌دهند که فیلم‌سازی می‌تواند نقشی کلیدی در حفظ و رونق ابنیه داشته باشد.علاوه بر همه اینها فیلم‌سازی در ابینه تاریخی فواید دیگری نیز دارد که عبارت اند از:
    ۱. توجه عمومی و گردشگری
    وقتی یک فیلم یا سریال در فضای تاریخی ساخته می‌شود، آن بنا در ذهن مخاطب نقش می‌بندد و به نوعی "زنده" می‌شود. همین دیده‌شدن کافی است تا موجی از علاقه عمومی و بازدیدهای گردشگری شکل بگیرد. در ترکیه، سریال‌های تاریخی مانند حریم سلطان باعث شدند کاخ توپقاپی و کاخ دولما باغچه به مقاصد پرطرفدار گردشگران بدل شوند. این رونق گردشگری، دولت را به مرمت و سرمایه‌گذاری بیشتر در این ابنیه ترغیب کرد.
    ۲. مستندنگاری و ثبت جزئیات
    فیلم‌برداری در بناهای تاریخی نیازمند ثبت دقیق جزئیات است؛ از پلان‌ها و نماها گرفته تا تزئینات داخلی. در عمل، این کار نوعی مستندنگاری هنری محسوب می‌شود. در آینده، اگر بخشی از بنا تخریب یا تغییر یابد، همین تصاویر می‌تواند مرجع ارزشمندی برای بازسازی علمی آن باشد.
    ۳. چالش‌ها و هزینه‌ها
    بی‌تردید فیلم‌برداری در شهرستان‌ها و ابنیه تاریخی هزینه‌زا و پرزحمت است. انتقال تجهیزات، اقامت گروه و محدودیت‌های حفاظتی همه دست‌وپاگیرند. با این حال، گروه‌هایی که چنین لوکیشن‌هایی را انتخاب می‌کنند، معمولاً با علم به همین دشواری‌ها وارد می‌شوند، زیرا ارزش هنری و فرهنگی استفاده از بناهای تاریخی بسیار بالاتر از لوکیشن‌های عادی است.
    نهایت این که فیلم‌سازی در ابنیه تاریخی، انتخابی فراتر از زیبایی‌شناسی است؛ فرصتی است برای حفظ میراث فرهنگی و زنده نگه داشتن تاریخ. نرگس آبیار نمونه‌ای شاخص از این رویکرد در ایران است: از رسانه‌ای کردن تخریب بافت تاریخی ابرندآباد و کمپین‌های فرهنگی، تا خلق آثار بزرگ در لوکیشن‌های واقعی مانند سووشون و بامداد خمار. او نشان داده است که سینما می‌تواند هم‌زمان هنر، تاریخ و مسئولیت اجتماعی را در کنار هم پیش ببرد.اگر این مسیر ادامه یابد و دیگر کارگردانان نیز چنین نگاهی را دنبال کنند، می‌توان امیدوار بود که سینما نه تنها روایتگر تاریخ، بلکه حافظ آن نیز باشد.