کد خبر: 8020 | صفحه ۴ | فرهنگ و هنر | تاریخ: 08 اردیبهشت 1402
نمایش «هفت خوان اسفندیار» به چه درد جامعه می خورد ؟
داود فتحعلی بیگی گفت : اینکه گفته می شود، روایت های کهن از جمله شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی برای مخاطب نسل امروز جذابیت ندارد چون مبتنی بر جامعه آماری نیست، نمی تواند درست باشد.
به گزارش ایسنا، این هنرمند با سابقه نمایشهای ایرانی با ابراز خرسندی نسبت به اقتباس نمایش «هفت خان اسفندیار» به کارگردانی حسین پارسایی از داستان مشهور فردوسی بیان کرد: آثار به جا مانده از ادبیات کهن ایران به ویژه ادبیاتی که آبشخور معنوی و عرفانی دارد؛ بسیار گرانقدر هستند که توانستهاند پس از گذشت چندین قرن ماندگار باشند و سینه به سینه و دهان به دهان نقل شوند و بمانند. از این رو در طول تاریخ، فرهنگساز نیز بودهاند و از لحاظ اخلاقی، رفتاری و کرداری بر روی مردم در دورههای مختلف اثر گذاشتهاند. یکی از این آثار گرانقدر شاهنامه فردوسی است که به ظاهر ادبیات حماسی را دربرمیگیرد؛ اما در خلال آن حکیم فردوسی، حکمتهای بسیاری را جای داده. طبعا وقتی تکیه گاه ادبیات کهن ایران معنویت، دیانت و خداشناسی بوده و سرشار از حکمت است توانسته در طول تاریخ تاثیرگذار باشد و در نتیجه از این به بعد هم تاثیر خودش را خواهد گذاشت. این تاثیرگذاری میتواند امروز در قالب شعرخوانی، داستان سرایی، تئاتر، سینما و ... منتقل شود.
این کارگردان و مدرس تئاتر با انتقاد از کسانی که معتقدند ادبیات کهن دیگر برای نسل امروز جذابیت ندارد، گفت: اینکه گفته میشود روایتهای کهن از جمله شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی برای مخاطب نسل امروز جذابیت ندارد چون مبتنی بر جامعه آماری نیست نمیتواند درست باشد. باید آمار دقیقی در این زمینه وجود داشته باشد؛ سپس به این نتیجه برسیم آیا ادبیات کهن دیروز در جامعه امروز دیگر خریدار دارد یا ندارد. انسانیت، وطن پرستی، دوست داشتن، مبارزه با ظلم و ... تاریخ مصرف ندارد.
او ادامه داد: برخی این حرفها را بدون آنکه بر اساس آمار و پژوهش باشد میزنند و تصور میکنند باید توجه به این آثار را کنار بگذاریم. این در حالیست که در چنین شرایطی و با توجه به چنین دیدگاههایی، نهادهای تاثیرگذار میتوانند زمینههای ارتباطی نسل امروز را با آثار کهن دیروز فراهم کنند. این نحوه برقراری ارتباط بستگی به نوع کار دارد و اینکه چه آثاری خلق کنند و این آثار تا چه میزان میتواند با توجه به کیفیتشان تاثیرگذار باشد.
فتحعلی بیگی با یادآوری لزوم حمایت سازمان های فرهنگی برای ساخت آثار فاخر بر اساس گنیجه کهن ایرانی هم گفت: زمانی که قرار باشد درباره فلسفه و عرفان صحبت شود، باید شناخت کافی در این زمینه داشت و نیاز است برای به دست آوردن این شناخت و پیادهسازی درست و تاثیرگذار آن، سرمایه گذاری شود. در نتیجه معتقد هستم تا زمانی که بزرگان تاثیرگذار در عرصه هنر تئاتر و سینما به میدان نیایند و آثار ماندگاری را خلق نکنند در این زمینه موفقیتی حاصل نخواهد شد. به عنوان مثال در حوزه فرهنگ عاشورا، هنوز قویتر از «روز واقعه» نوشته بهرام بیضایی خلق نشده است. چه ایرادی داشت به بهرام بیضایی ۱۰ اثر همانند سبک «روز واقعه» سفارش داده میشد تا بنویسد؟ هنرمندان بزرگ همچون بیضایی در جامعه فرهنگی و هنری ما کم نیست که سرآمد هستند و میتوان به بهترین شکل ممکن با قرار دادن امکانات چه مادی و چه معنوی از آنها آثار ماندگاری به دست آورد.
این نویسنده و کارگردان آثار نمایشی بر این باور است آشنایی با ادبیات کهن باید از سنین کم آغاز شود. او در این باره گفت: سخت میتوان نسل جوان را با این سبک ادبیات آشتی داد، وقتی کودکان و نوجوانان نیاموختهاند چطور با ادبیات کهن ارتباط برقرار کنند. بنابراین باید در راستای تبلیغ و معرفی ادبیات کهن کشور سرمایه گذاری شود. هر چقدر بیشتر سرمایه گذاری شود جامعه نیز بیشتر به سمت آن گرایش پیدا خواهد کرد. یکی از پیش زمینههای این آشتی، فعال کردن کودکان و نوجوانان در حوزه ادبیات کهن است.
فتحعلی بیگی ساخت آثار نمایشی بر اساس روایت ها و داستان های کهن را اقدامی لازم و ارزنده دانست و در عین حال تاکید کرد: در حال حاضر سوالی که مطرح میشود این است نمایش «هفت خان اسفندیار» به چه درد جامعه امروز میخورد؟ در اینجا باید دید کارگردان و نویسنده از چه منظری به داستان هفت خان اسفندیار اثر حکیم فردوسی نگاه کرده اند؟ چه مابازایی در جامعه امروز ما از آن قصه دیده که به سراغ آن رفته اند؟ در غیر این صورت رفتن به سراغ ادبیات کهن بدون آنکه یک راهی برای ارتباط با جامعه و مسائل امروز و نسل امروز پیدا کند فایده ندارد.
فتحعلی بیگی همچنین با بیان این که نهادهای فرهنگی میتوانند در ساخت آثار فاخر تاثیرگذار باشند، گفت: بخش خصوصی دنبال سود است. جای تاسف دارد که در حال حاضر مکانهایی که به نام سالنهای تئاتر خصوصی راه افتادهاند تنها به دنبال سود هستند. به نظر میرسد که نمیخواهند کار فرهنگی انجام دهند و همین خلا موجب میشود تا عدهای سودجو از این بازار آشفته سوءاستفاده کنند.