سرمقاله

ضرورت استفاده از علم ارتباطات برای رفع شکاف‌ها ‪/‬ ژوبین صفاری

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • فراخوان ایرانسل برای حمایت از طرح‌های پژوهشی دانشگاهی
  • برگزاری دوازدهمین كارگاه بین‌المللی تئوری اطلاعات و مخابرات با حمایت همراه اول
  • اعلام تعرفه‌های تخفیفی ایرانسل ویژه حج
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 22671  |  صفحه ۴ | فرهنگ و هنر  |  تاریخ: 02 بهمن 1402
    شاعر شعر ریاضی و شعر رنگی!
    کیومرث منشی‌زاده را به دلیل به کار بردن اعداد و نشانه‌های ریاضی در شعرهایش به «شاعر ریاضی» می‌شناسند. به گزارش ایسنا، کیومرث منشی‌زاده متولد دوم بهمن سال ۱۳۱۷ در جیرفت، از شاعران دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بود که سبک خاصی در شعر داشت؛ شاعری که در شعرهایش اعداد و نشانه‌های ریاضی را به کار می‌برد و با همین کار به شاعر ریاضی معروف شد. شاید یکی از دلایل اینکه او در شعرهایش از اعداد و نشانه‌های ریاضی استفاده می‌کرد این بود که لیسانس اقتصاد داشت و تحصیلات خود را در زمینه ریاضیات و فیزیک اتمی دنبال کرده بود. ویژگی دیگر منشی‌زاده در دنیای شعر، استفاده از رنگ‌ها بود. از او اشعاری به جا مانده که به شعر رنگی معروف هستند. البته او در کارنامه هنری علاوه بر شعر، در زمینه طنز مطبوعاتی هم فعالیت داشت و در دهه ۱۳۵۰ با روزنامه «توفیق» و «خوشه» همکاری داشت.
    منشی‌زاده «شعر ریاضی» را در اواخر دهه ۱۳۴۰ ابداع کرد و با استفاده از اعداد، مفاهیم ریاضی و فرمول‌های فیزیکی شعرهایی سرود که بحث‌برانگیز هستند مانند شعر «سرنوشت در کهکشان خانم گیسو دراز»: «رها کن تربیع دایره را/ و تثلیث زاویه را/ چه کسی می‌داند جذر صفر/ بی‌نهایت است یا صفر» یا شعر «من از سال صفر با تو سخن می‌گویم/ من از صفر مطلق، کارآیی منفی/ جذر صفر و مجذور صفر با تو سخن می‌گویم» و در شعر «سقوط افقی» «دایره‌ای که بر گرد خودش می‌گردد/ بر گرد خودش می‌گردد/ و به دایره‌ای می‌ماند که از خودش کمی می‌گریزد/ که در خودش می‌گریزد/ ستاره دنباله‌داری که در مدار بیضی می‌چرخد/ همیشه دارد از لبه خودش پرت می‌شود».
    منشی‌زاده می‌گوید: اینکه سعی کرده‌ام ریاضیات را به شعر نزدیک کنم، به این دلیل بوده که هر دو آن‌ها مقولاتی هستند که به آدم بیکار و فارغ از امور دنیوی مربوط هستند. شعر هرچه‌ جهانی باشد بهتر است و مخاطب بیشتری نیز پیدا می‌کند. ترجمه شعر معاصر به زبان‌های دیگر خیلی راحت‌تر از ترجمه شعر حافظ به زبان‌های دیگر است. چون مترجم فرانسوی یا انگلیسی نمی‌تواند به‌راحتی کلمات و تعبیرات حافظ را ترجمه کند. اینکه من می‌گویم شعر باید بنیان ریاضی داشته باشد یک علتش این است که ریاضی زبان جهانی است. من هایکو ژاپنی را به چند زبان خواندم، درست و کامل متوجه نشدم. چون شاعر ژاپنی از کلمه «نیلوفر» مقاصد زیادی دارد، اما برای من نیلوفر تنها یک گل است. شعر اگر جنبه ریاضی داشته باشد، در همه جای دنیا قواعد و اصول آن را می‌شناسند و همه می‌دانند مثلا عدد اول چیست. شعر و ریاضی هر دو دستاورد ذهن انسان هستند و هر دو برخلاف نظر عوام که تصور می‌کنند منطقی هستند، منطقی نیستند.
    دوست نداشت شعرهایش سیاه‌ ‌و سفید باشند
    منشی‌زاده شعر رنگی را در ادامه حرکت خود در شعر خوانده و گفته است: من دوست ندارم شعرهایم سیاه و سفید باشد. تفاوت «شعر رنگی» با سیاه و سفید، شباهت نزدیکی دارد با تفاوت فیلم‌های سیاه و سفید و رنگی و به اعتقاد من، این‌که شعری رنگی شده باشد، مهم است. عمده‌ مسأله‌ «شعر رنگی» کلمه است؛ منتها کلماتی که در خود رنگ‌هایی را دارند. مثلا در شعر قدیم، طوطی رنگ سبز را تداعی می‌کرد و یا برف رنگ سفید را؛ درواقع این کلمات خود رنگی نبودند؛ بلکه رنگی را برای مخاطب تداعی می‌کردند. من به این فکر افتادم که به جای تداعی رنگ‌ها، آن‌ها را به شعر بیاورم و مخاطب با شنیدن آن‌ها به تصویر رنگ‌ها پی ببرد.