سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
شهید نظر میکند به وجهالله و همین شهید را خدایگون میکند و انسان شیفته خداوند است. حالا یحیی سنوار در پیشگاه چنین نگاهی قرار گرفته است، در بارگاه ازلی و ابدی حضرت حق. تفاوت سنوار اما آن است که لحظه شهادتش توسط شر زمان ثبت شده است؛ لحظه نظر به خداوند. سنوار جایی ایستاده است که ناوجود به وجود ملحق میشود. لحظه فنا، آنی که در آن هستی سهپنجی به هستی نامحدود میپیوندد و همه اینها را سنوار انجام داده است. او از خود گذشته است. در برابر قدرتمندترین تجهیزات جان گرفتن انسان که میتوانند او را در جایی دشوار بیابند بیابند و بکشند. چنین تصویری از عروج، اوج پیوستن به نامتناهی را نشان میدهد. چنین عروجی از آنجا ممکن شده است که سنوار جهان مادی را نفی کرده و به ورای توانهای محدود میرود. سنوار افشاکننده دروغهای پی در پی رژیم اسرائیل بود که پس از هفت اکتبر قریب به پنجاه هزار انسان را قتل عام کرد به بهانه تروریسم اما در لحظه کشتن یک سرباز معلوم شد که چطور میتواند چقدر ظریف و بدون هرگونه رودررویی عمل کند. تلاش اسرائیل آن است که با تقلیل دشمنان خود به تروریست ترور کند. تروریسم دولتی صهیونیستی اما در برابر سنوار زانو زد و با افشای کشتن سنوار از قضا خود را افشا کرد. شهادت سنوار باز تولید تبدیل عینیت به جاودانگی و ایده هم هست. اگر ایده فلسطین بدل به نهادها و تشکیلاتهایی میشود که یکی از آنها نامش حماس است و راسش یحیی سنوار، شهادت سنوار تبدیل همان سازمان و تشکیلات به رهایی و بازتولید آرمان مقاومت به مثابه عمل انسانی و این همان چیزی است که بسیاری از انسانها در سراسر جهان میستایند. اما این داستان هر شهیدِ راه آزادی است که هر شهید راه آزادی در هر جغرافیایی عینیت خود را از دست میدهد اما با در راه ایدهاش فنا شدن، ایده خویش یا خویشتن چونان ایده را جاودانه میکند. فارغ از عقیده سنوار، ایستادنش در مقابل مکانیسم نیستساز اسرائیل-غرب تا پایان، نمودگار هنوز زیستن انسان، به مثابه وجودی عصیانگر و آزاد است. سنوار اسیر ناتوانی خویش در برابر دژخیم تا دندان مسلح اسرائیلی نشد. او ایستاد تا طاغوت قدرت و جبروت ناانسانی مدعیان انسانی را در هم شکند و از قضا لحظه پخش شهادتش نه تنها قدرتِ قدرتمندان که قدرتِ بیقدرتان را نشان داد. عصیان از قضا نه در برابر ضعیف که در برابرِ تا بن دندان مجهز به آخرین ابزارهای انسانکش معنا مییابد. عصیان در برابر نظامی از حقیقت معنا مییابد که اسرائیل را حق و فلسطین را باطل مینماید. سنوار شهید چنین عصیانی بود. سنوار با پرتاب چوبی به سمت پیشرفتهترین جهاز انسانکش نشان داد که مقاومت تا پای جان یعنی چه و این صحنه مدام در جغرافیاهای سیاسی متفاوت به صور متفاوت نشان داده شده است. اسرائیل به نمایندگی از کل جائران تاریخ و به مدد تکنولوژی غربیاش از قضا در خدمت شهادت سنوار قرار گرفت و با نشر جنایاتش این لحظات ناب را باز نمود. سنوار در آخرین لحظه نیز مقهور تکنولوژی کشتار نشد و با آخرین کاری که میتوانست بکند کاری کرد. هر چند او کشته شد اما جاودانگیاش در آرمان فلسطین و انسان برای همیشه تاریخ ثبت گردید. با شهادت انسان فارغ از هر ایدهای که دارد در مبارزه برای ایده خویش، فرد گویی در ایده مستحیل میشود و از آنجا که ایده جاوید است شهید به جاودانگی میپیوندد. هر ملتی میتواند شهید خود را داشته باشد اما شهید انسان مورد توجه انسان فارغ از دین و ملیت است. آنچه شهیدی را به مقام شهید انسانیت والا میبرد نهایت مظلومیت است. سنوار نماینده آرمانی فلسطین در وضعیت سازشناپذیر و ستیرناپذیر بود. آنگاه که طی سالیان گذشته هر روز فلسطینیان در پیشگاه حقوق بشر، وجدان انسانی و همه جهان هر روز بیشتر از پیش از انسانیت خود خالی شدهاند. او تنها به ملت فلسطین یا مسلمانان تعلق ندارد او به آرمان انسانِ برابر تعلق دارد. تمایل انسان به برابری. همین است که اسرائیل با پخش لحظه شهادت او نه لحظه کسی که مدعی است تروریست است و شادی جهانی که از قضا لحظه شهادت شهید انسانی را پخش میکند و حس احترام و تمجید نهضتهای انسانی در سراسر دنیا را ایجاد میکند.