کد خبر: 36408 | صفحه ۱ | تاریخ: 05 آبان 1403
نسل زِد، سبکبالان ساحل ها
محمدعلی نویدی / شکاف بین نسلی یکی از مهمترین شاخص های بارز و برجسته روزگار و زمانه معاصر است. علل و عوامل این هجران و فراق، متعدد و متکثر می باشد؛ پیشرفت و توسعه یافتگی و نوآوریهای فوقالعاده ابزارهای هوشمند و دیجیتال، خلاقیت در عرصه فناوری ها و دانش فنی، تغییر ذائقه نسل جوان و نوجوان امروز، حاکمیت های استبدادی و عقب مانده، گرفتاریهای نسل « x و y »، شتاب و سرعت تغییرات محیط پیرامونی، ارتباطات و مناسبات بی نظیر جوامع کنونی، مطرح شدن مقولات و مؤلفه های جدید زندگی، محیط زیست، تغییرات اقلیمی و آب و هوا و جغرافیایی، سوء و سلامت تغذیه و مهمتر از همه، افزایش آگاهی و اطلاع از نقش و اثر آزادی، و غیره، بطور جدی، زندگی و وضعیت نسل زِد « z » را متفاوت و متمایز از نسل های پیشین نموده است. پنداری، نسل زِد، با التفات و عنایت به مباحث پیش گفته، از سنگین باری به سبک بالی، رسیده اند؛ نسلی که با فاصله گرفتن و دوری از وضعیت سنگین نسل های قبلی، گونهای آسوده خاطری و فراغت برای خود فراهم آوردهاند. و هم آنان، سبکبالان دوره و روزگار معاصر گشته اند. گویی، از هجران ها و بیم ها و گرداب ها و تاریکی ها و ترس ها و جهالت ها، رهیده اند، و به ساحت وصل ها و شجاعت ها و آرامش ها و آگاهی ها و فهم ها، رسیده اند. آیا حال سبکبالان ساحل ها جز این است؟ آنان که از تاریکی و جهل و نادانی و بی شعوری به روشنی و علم و آگاهی و فهم و شعور رسیده باشند، به تحقیق، آنان به وزن و وضعیت سبک بالیِ اصیل و واقعی نایل آمده اند. سبکبالان، سبک باران نیز هستند. نسل « z » واقعاً سبک بار می باشد. یعنی، تعلق و وابستگی لاینفک نسل جوان و نوجوان امروزی، باری بهر جهت، بسیار کم و سبک شده است؛ هم ایشان چیزی برای از دست دادن، ندارند، مگر درویشان از تلاطم و طوفان ها، می هراسند؟ و هولناک می شوند؟ تو خود حدیث مفصل بخوان از مجمل.!
شب تاریک و بیم موج و گِردابی چنین هایل،
کجا دانند حالِ ما سبکبالانِ ساحل ها؟ ( حافظ، غزل یک ).
نسل زِد از این لحاظ سبکبالان و خوشبختان روزگار ما هستند، امّا، به تصور راقم این سطور، بیم و هول این نسل از چیز و جای دیگر نشأت می گیرد؛ وقتی از سبکبالان ساحل ها و نسبت آن با نسل زِد سخن می گوئیم، فراموش نکنیم و غفلت نورزیم، در ساحت و سپهر عرفان و تصوف و خواب و خیال سخن نمی گوییم، بلکه، از متن زندگی و از واقعیت زندگانی و حیات نسل جوان و نوجوان کنونی گزارش می دهیم. نسل « z » اینک ظاهراً با چهره ی نرم و سبک و ریز و ذره بینی ها، میکروهای، « micro » واقعیت و حقیقت و متن زندگی دوران مواجه است. به تعبیر دیگر ، هم اینک واقعیت و هستی چهره سبک و ریز و بیو و هوشمند خود را به نسل جوان و نوجوان نشان می دهد و او نیز سبک باران و بالان و با فراغ بال از آن استقبال می کند و نوعی شادمانی و پیش تازی را نیز احساس می نماید؛ لیکن، پرسش این است تکیه گاه و لنگرگاه این نسل نوشکوفه « harbor » کجاست؟ کوهنوردان وقتی خسته می شوند، به پناهگاه روی می آورند؛ مسافران وقتی احساس خستگی و درماندگی و بیگاهی می کنند به کاروانسرا و رستوران و استراحتگاه می روند؛ هواپیما ها هم نیاز به فرودگاه دارند؛ کشتی ها هم نیاز به لنگرگاه دارند؛ پرندگان هم نیاز به ساحل ها و سایه ها دارند؛ ساحل و نقطهی اتکاء نسل جوان و نوجوان در ایران کجاست؟ گرانیگاه زندگی نسل زِد چست؟ این پرسش، سؤال سطحی و معمولی نیست، با هست و نیست، بیم و امید، آینده و بی آیندگی، و موفقیت و ناکامی همین نسل ربط مستقیم دارد. به باراندازهای زندگی نسل جوان و نوجوان ایران بیاندیشیم! به مسافران و پرندگان و تازه واردان فکر کنیم! از خود بپرسیم، در روزگار هولناک و شب های تیره و تار و در هنگامه طوفان های سخت و سهمگین، مأوا و ملجأ نسل زد کجاست؟ در حوادث خونبار، پناهگاه و مرجع این عزیزان و لطیفان، کدام محل است؟ اگر بسهولت از کنار این پرسش بگذریم، امکان رشد و بالندگی و پیشرفت را پیشاپیش از نسل جدید ستانده ایم، و وضعیت پرپر شدن را پیش پای آنان نهاده ایم. بدانیم، هر آنلانی گاهی و زمانی برای آفلاین نیاز دارد.