سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
در میان اخبار مثبت و منفی مذاکرات، آنچه اهمیت دارد، زیست روزمره مردمی است که زندگیشان به اخبار بیربط گره خورده است. واقعیت این است که این مردم، پس از سالها امیدواری افراطی و سرخوردگیهای پیدرپی، حالا با چشمانی ترسیده و دلهایی محتاط، تنها گاهی زیرچشمی به بازگشت زندگی عادی مینگرند. در میان اطرافیان، علیرغم اخبار مثبت، همچنان کلیدواژه «من که چشمم آب نمیخوره» تکرار میشود؛ چرا که فراموش نکردهاند چگونه برای هر شادی و امیدی -از توافق هستهای تا پیروزیهای ورزشی- در خیابانها شادی تقسیم کردند، اما در آخر نه به حقشان رسیده اند و نه سهمشان یک زندگی بدون استرس از آینده بوده است. باید پذیرفت که جامعه ایران این روزها نیازمند درک عمیق از خواسته هایش است. جامعه ای که بارها آزمون و خطا کرده و از اعتمادهای گاه به گاه سرخورده شده، نمیتواند به راحتی همراه با تحولات آتی نقش آفرینی کند. از این بابت کار دولت بسیار دشوار است چرا که به هر حال برای هر تغییر و اصلاحی همراهی افکار عمومی بسیار ضروری است. جامعهشناسان بر این باورند که این وضعیت، نمونهای از «بیاعتمادی ساختاری» است؛ پدیدهای که در آن مردم به دلیل تجربههای مکرر شکست نهادها در تحقق وعدهها، نسبت به هر تغییر مثبتی بدبین میشوند. دکتر علی رضاقلی، جامعهشناس، در این باره میگوید: «وقتی اعتماد عمومی بارها خدشهدار شود، جامعه وارد فاز «انتظار منفعلانه» میشود؛ یعنی مردم نه کاملاً مأیوس میشوند و نه فعالانه همراهی میکنند، بلکه در وضعیتی میانحالتی میمانند تا نتیجه را ببینند.» در چنین شرایطی، جامعه ایران بیش از هر چیز نیازمند یک تحول ملموس و عینی است تا بتواند بار دیگر به تصمیمهای کلان اعتماد کند. دولتمردان نیز با چالشی دشوار روبهرو هستند: چگونه میتوان در فضای سرشار از بدبینی، افکار عمومی را همراه کرد؟ بدون همراهی مردم، هر تغییری - حتی اگر در ظاهر مثبت باشد- در عمل با مقاومت یا بیتفاوتی روبهرو خواهد شد. شاید راه حل، نه در شعارها و وعدههای کلی، بلکه در گامهای کوچک و محسوسی باشد که مردم نتایج آن را مستقیماً در زندگی روزمره خود لمس کنند. تنها در این صورت است که میتوان امید داشت دیوار بیاعتمادی، آجر به آجر فرو بریزد. واقعیت آن است که دولتمردان هم در خصوص مذاکرات و حتی تاثیری که بر بازارها داشته به درستی سیاست احتیاط در پیش گرفته و آن را برجسته نمی کنند. اما باید توجه داشت که در داخل حجم انبوهی از مشکلات وجود دارد که نیازمند نشانه های مثبت و موثر برای تغییر است. از محیط زیست و اقتصاد و شایسته سالاری گرفته تا محرومیت زدایی از بخش های مهم کشور همه در انتظار اقدامات اساسی است. باید دانست که مردم نیازمند یک زندگی عادی هستند که برای رسیدن به آن قرار نیست درگیر پیچ و خم خبرهای مکرر سیاسی شوند.