کد خبر: 50321 | صفحه ۱ | تاریخ: 15 مرداد 1404
اتهامسازی هماهنگ غرب علیه ایران؛ ابعاد و پیامدها
اتهام اخیر 12 کشور اروپایی به همراه آمریکا و کانادا علیه ایران، در قالب ادعای ترور و آدمربایی در خاک غرب، بخشی از یک راهبرد فشار چندلایه است که اهدافی فراتر از امنیت داخلی این کشورها را دنبال میکند و در حوزههای دیپلماسی، امنیت منطقهای و جنگ روانی معنا مییابد.
اعلام همزمان اتهامات علیه ایران از سوی ۱۲ کشور عضو اتحادیه اروپا بههمراه آمریکا و کانادا، نشانهای آشکار از هماهنگی امنیتی و دیپلماتیک غرب است. این اقدام، با ادبیات حقوقی و امنیتی طراحی شده تا افکار عمومی را متقاعد کند که ایران تهدیدی فراسرزمینی است. در چارچوب جنگ ترکیبی، این نوع اتهامزنی بخشی از پروژه «برندسازی منفی» علیه ایران محسوب میشود که هدف آن، مشروعیتبخشی به اقدامات تحریمی، انزوای سیاسی و حتی اقدامهای تهاجمی در آینده است. سابقه چنین اقداماتی در پروندههای ساختگی علیه کشورهای دیگر، بهویژه در خاورمیانه، نشان میدهد که این سناریوها اغلب با اهداف ژئوپلیتیکی و اقتصادی گره خوردهاند.
تضعیف جایگاه منطقهای ایران از مسیر امنیتسازی معکوس
ایران در سالهای اخیر توانسته است با گسترش روابط راهبردی با کشورهای همسایه و بازیگران مهمی مانند روسیه و چین، موقعیت خود را در معادلات امنیتی و اقتصادی تقویت کند. اتهامزنیهای اخیر، با هدف تخریب این تصویر و القای «ایران ناامن» به متحدان بالقوه و بالفعل طراحی شده است. مفهوم «امنیتسازی معکوس» به معنای ایجاد تصویر تهدید از یک قدرت منطقهای، ابزاری است که غرب در مواجهه با بازیگران غیرهمسو بهکار میگیرد. نتیجه این تصویرسازی میتواند کاهش همکاریهای امنیتی و اقتصادی و ایجاد فضای تردید در میان شرکای ایران باشد.
بستر حقوقیسازی فشار؛ آمادهسازی افکار عمومی برای اقدامات جدید
استفاده از ادبیات «تروریسم دولتی» و «آدمربایی» در اتهامات اخیر، علاوه بر کارکرد تبلیغاتی، زمینه را برای اقدامات جدید حقوقی و سیاسی علیه ایران فراهم میکند. این اتهامات میتواند در مجامع بینالمللی مانند شورای امنیت و پارلمان اروپا بهعنوان مستندات طرح شود تا تصویب قطعنامهها یا تحریمهای جدید توجیهپذیر شود. تجربه نشان داده که غرب در صورت نیاز به اقدام تهاجمی یا محدودکننده، ابتدا بستر افکار عمومی و حقوقی را از طریق رسانهها و بیانیههای مشترک آماده میکند. از این منظر، اقدام اخیر را باید بخشی از فرآیند «مشروعیتسازی فشار» دانست.
پاسخ راهبردی ایران؛ از دیپلماسی فعال تا مدیریت جنگ روایتها
ایران برای مواجهه با این موج اتهامزنی، نیازمند رویکردی چندلایه و حسابشده است. در عرصه دیپلماسی رسمی، میتواند با فراخواندن سفرای این کشورها، ارائه اعتراض کتبی و درخواست مستندات روشن، اعتبار این اتهامات را به چالش بکشد. در میدان رسانهای، روایت دقیق و مستند از بیپایه بودن این ادعاها و افشای اهداف سیاسی آن، میتواند افکار عمومی بینالمللی را تحتتأثیر قرار دهد. همزمان، ایران باید با بهرهگیری از «جنگ روایتها» گذشته مداخلهجویانه غرب، از ترور دانشمندان هستهای تا حمایت از گروههای تروریستی در منطقه، را به یاد جهان بیاورد. چنین رویکردی، با اتکا بر همکاری کشورهای غیرمتعهد و ابزارهای حقوق بینالملل، قادر است سناریوی اتهامسازی هماهنگ غرب را بیاعتبار کرده و ابتکار عمل را در میدان دیپلماسی و افکار عمومی بازگرداند.