سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
بعد از اینکه سخنگوی وزارت خارجه چین اعلام کرد رئیس جمهوری ایران بنا به دعوت همتای چینی در روز سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ مصادف با ۱۴ فوریه سال ۲۰۲۳ برای دیدار و مذاکره به مدت سه روز به چین سفر خواهد کرد، امروز سهشنبه این سفر شروع شد و رئیس جمهوری در راس هیئتی سیاسی و اقتصادی که شامل آقایان: حسین امیر عبداللهیان وزیر خارجه، جواد اوجی وزیر نفت، رضا فاطمی امین وزیر صمت، احسان خاندوزی وزیر اقتصاد، جواد ساداتینژاد وزیر کشاورزی، مهرداد بذرپاش وزیر راه، محمدرضا فرزین رئیس کل بانک مرکزی و علی باقریکنی مقام ارشد در مذاکرات هستهای، تهران را به مقصد پکن ترک کردند. ترکیب هیئت همراه رئیس جمهوری نشان میدهد مذاکراتی که انجام خواهد حول سه محور: سیاسی، اقتصادی و هستهای خواهد بود. میتوان این سفر را در تایید و ادامه مذاکراتی دانست که در آذر ۱۴۰۱ آقای هو چون هوا، معاون نخست وزیر چین به ایران داشت و ۱۶ تفاهمنامه در جهت به اجرا درآوردن سند جامع همکاریهای راهبردی ۲۵ ساله به امضا رسید. این سفر از دو جنبه برای تهران حائزاهمیت است: ۱- جنبه سیاسی؛ در شرایطی که بلوک غرب یکپارچه به مقابله با جمهوری اسلامی برخاسته، میتواند موضع تهران را در عرصه بین المللی تقویت کند. ۲- جنبه اقتصادی و فروش نفت ایران به چین؛ به طوری که آقای رابرت مالی نماینده وزارت خارجه آمریکا در امور ایران در گفتوگو با شبکه بلومبرگ در پاسخ به خبرنگار که سوال کرده بود: آیا دولت بایدن مشکلی با افزایش صادرات نفت ایران به چین ندارد؟ پاسخ داد: تمرکز ما در حال حاضر روی چین است که تمرکز درستی است. چین اصلیترین مقصد صادرات نفت ایران است. با مقامهای چین در تماس بودهایم و تحریمهای دخیل در واردات نفت ایران را ادامه خواهیم داد. برخلاف آنچه بعضی مدعی بودند رئیس جمهوری چین با سفر به عربستان، ایران را رها کرده، سفر معاون نخست وزیر چین به تهران و سفر رئیسی به پکن نشان میدهد ادعای فوق واقعیت ندارد. چین کشوری است که عزمش را جزم کرده از نظر اقتصادی رتبه اول را در اقتصاد جهانی کسب کند و یکی از مناطقی که به خاطر منابع غنی انرژی میتواند به رشد اقتصادی چین کمک کند منطقه خلیج فارس است. بر این اساس چین سعی میکند با همه کشورهای خلیج فارس روابط صمیمانه سیاسی و اقتصادی برقرار کند و خودش را در درگیریهای بین کشورهای منطقه وارد نکند و حتی از بروز تنش بین این کشورها جلوگیری کند تا در سایه برقراری صلح بین کشورهای حوزه خلیج فارس، روابط تجاریاش را محکمتر کند و سرمایهگذاریهایی که انجام میدهد از امنیت لازم برخوردار باشد. بر این اساس، سفر اخیر رئیس جمهوری چین به عربستان و دیدار با سران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را باید در این چارچوب مورد ارزیابی و توجه قرار داد، در عین حال پکن خیلی به آینده روابط مستحکم با ریاض مطمئن نیست و گرایش فعلی ریاض به پکن را ناشی از اختلاف بین جو بایدن با ریاض تلقی میکند و هیچ بعید نیست اگر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۴ ترامپ یا شخصی نظیر او وارد کاخ سفید بشود، به خاطر روابط نزدیک محمد بن سلمان با جمهوریخواهان و همچنین ضدیتی که جمهوریخواهان با رشد اقتصادی و سیاسی چین دارند، نگاه محمد بن سلمان به پکن کاهش پیدا کند. به این خاطر شی جین پینگ، در سفر به عربستان حاضر شد به بعضی از خواستههای شورای همکاری خلیج فارس تن بدهد. در مقابل، چین تا حدودی به ایران مطمئنتر است اگرچه به خاطر برخوردهای دولت سابق با رئیس جمهوری چین در سفر به تهران، به ایران هم با شک و تردید نگاه میکند و از این به بعد بستگی به برخورد تهران با پکن دارد. درمجموع روابط تجاری و سیاسی ایران و کشورهای خلیج فارس با چین و سرمایهگذاری چین در این منطقه از یک سو، این حسن را دارد که از بروز درگیری نظامی بین کشورهای حوزه خلیج فارس تا حدود زیادی جلوگیری میکند و از دیگر سو، قدرتهای فرامنطقهای هم سعی میکنند حتیالامکان خودشان را وارد درگیری نظامی در منطقهای که چین سرمایهگذاری کلان کرده نکنند.