کد خبر: 8070 | صفحه ۱ | تاریخ: 10 اردیبهشت 1402
کسی مشارکت واقعی ملّت را طالب است / کمال الدّین پیرمؤذن
مشارکت واقعی، فعّال، آزادانه، خلّاق و مؤثر مردم در عرصه های گوناگون صیانت اجتماعی نیازمند توان اقتصادی و مجال اجتماعی و اختیار سیاسی گوناگون صیانت اجتماعی نیازمند جمع کردن بساط تمامیّت خواهی و انحصارطلبی و خود حق پنداری نفسانی جبهۀ پایداری و جریان خاص مخالف جمهوریّت نظام و مشارکت گستردۀ هموطنان و نیز نیازمند توان اقتصادی و مجال اجتماعی و اختیار سیاسی و نیز رفع هرگونه تبعیض در این سه زمینه است. علاوه بر این چنین مشارکتی دست کم در گرو چهار پیش شرط است:
1- ایدئولوژی مشارکتی: یعنی برخورداری از اندیشه و جهان بینی مشارکتی و پذیرفتن آن همچون «حقّ اساسی – انسانی» مردم و عزم و ارادۀ سیاسی برای تحقّق آن در نزد حکومت و دولت، برنامه ریزان و مجریان در سطوح ملّی و محلّی و تلاش جدّی و واقعی برای حرکت از نظام برنامهریزی و مدیریّت متمرکز به سوی نظام برنامه ریزی و مدیریّت غیر متمرکز و مشارکتی راستین؛ حرکت در مسیر مشارکت سازنده و تمام عیار ملّت در عرصههای گوناگون زندگی، نیازمند آن است که حکومت کنندگان در خدمت مردم و نمایندۀ واقعی آنان، نه این نمایندگان حداقلی گاهاً برخی خطاکار باشند و نه قیم مردم، حاکمیّتی که در برابر مردم شفّاف و پاسخ گو و مسئول بوده، خود نیز بی تردید مشارکتی می باشد. حکومتی که مخالف رانت خواری و ویژه خواری آقازادههاست بایستی مؤثر و مساوات طلب باشد، با حاکمیّت قانون را فریاد زند و تشویق کند. قانونی که مشارکت مردم را حقّ مردم بداند و به دور از هرگونه نابرابری و تبعیض و رفتار سلیقهای و فراقانونی، بسترهای مناسب تحقّق آن را فراهم آورد.
ایدئولوژی مشارکتی همچنین بیانگر این نکته است که شهروندان نیز مشارکت را حقّ طبیعی و شهروندی و بنیادی خود بدانند و برای به دست آوردن و اعتلای آن بکوشند.
2- نهادهای مشارکتی: مسلّم است که مشارکت واقعی حتی با برخورداری از ایدئولوژی مشارکتی، بی داشتن احزاب، هیئت، نهادها و سازمان های مناسب و مرتبط مانند نهادهای مدنی مطروحه در کشورهای متمدّن و دموکراتیک، امکان تحقّق نخواهد داشت. نهادهایی که در درون آنها، شایسته سالاری واقعی رعایت و مردم مشارکت را به عنوان حقّ خود تمرین کنند و از این ظرفیّت ها و راه ها، فرصت و امکانی برای مشارکت مؤثر و سازنده بویژه در انتخابات ها و برخورداری از حقّ سرنوشت ملّی و محلّی خود پیدا نمایند.
3- اطلاعات مناسب: این حقّ مردم است که برای مشارکت مؤثر و سازنده در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از آنچه در این عرصه ها (پیدا و پنهان) رخ میدهد، اطلاعات به هنگام و به روز داشته باشند. زیرا که بی داشتن اطلاعات مناسب، یعنی آگاهی های مربوط به تدابیر سیاسی و دولت و حکومت، اطلاعات فنی یعنی مهارت ها و دانش های جدید و (اطلاعات عملیّاتی یا مربوط به مدیریّت)، مشارکت مؤثر و خلّاق مردم با مشکل روبرو خواهد شد.
4- وجود امکانات مادّی و فنی: چهارمین پیش شرط مشارکت است که برای مردم، فرصت و توان این کار را فراهم می آورد. باید به یاد داشت انجام کارهای بزرگ در میهن جز با مشارکت و همکاری گستردۀ ملّت مقدور نیست و مشارکت نیز فرآیندی است که نتیجۀ آن مشارکت راستین مردم است. بنابراین برای حرکت به سوی نوع مؤثر و سازنده و خلّاق آن، باید به دور از هرگونه تعصّب ذهنی و حرفه ای و خود حق پنداری محض مانند این، دیدگاه کثیف پایدارچی ها، این اعضای حجتیّه های زمان و چسبیدگان انقلاب که «مردم نمی دانند چه می خواهند!»، «مردم بلد نیستند مشارکت کنند!»، («ما پایدارچی ها و جریان خاص همفکر ما، بهتر از مردم می دانیم که آنان چه می خواهند!»، با این قیّم مآبی مغرورانۀ کج اندیش و دافعه دار، مشارکت حداقلی هم بوقوع نمی پیوندد)، «مشارکت اکثریّت روند امور را کند میکند!»، «مشارکت با کارآیی و ترقّی تعارض دارد!» باید برای مشارکت هزینه کرد و این هزینه کردن را نه از دیدگاه حرف اقتصادی بلکه از منظر اجتماعی و سیاسی و حتّی وظایف انقلابی، دینی و میهن دوستی و انسانی و اخروی و دنیوی نگریست، زیرا حکومتی که مردم را از دست بدهد و همراه نداشته باشد، دولتی که مشارکت سازندۀ مردم را فراهم نکرده باشد و توسعه ای و مذاکرات بین المللی که با مشارکت و حمایت مردم آن کشور همراه نگردد، محکوم به زوال و شکست خواهد بود.
و امّا یک شعر چینی هدیه به هموطنان و خادمان آنان: «به میان مردم رو، در میان مردم زندگی کن، از مردم بیاموز، با مردم برنامه بریز، با مردم کار کن، از آنچه مردم می دانند آغاز کن، بر آنچه مردم دارند بنا نه، با نشان دادن بیاموز، با عمل کردن فراگیر، نه برای نمایش دادن که برای الگو شدن و جوهرۀ کلام از زبان مولا علی: (با تودۀ جماعت باشید چرا که دست خدا همراه جماعت است.)