سرمقاله

تنش ناخواسته علیه تهران ‪/‬ جلال خوش‌چهره

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • چگونه قیمت تتر را به صورت لحظه ای بررسی کنیم؟
  • معرفی ۲ دو قبله‌ یاب آنلاین برای یافتن سریع و دقیق جهت قبله
  • چطور به کمک سفرمارکت دسترسی به بلیط قطار رجا داشته باشیم؟
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 8293  |  صفحه ۱  |  تاریخ: 13 اردیبهشت 1402
    تنش ناخواسته علیه تهران ‪/‬ جلال خوش‌چهره

    جمله‌ای از «لئون تروتسکی» نظریه پرداز روس هست که می‌گوید: «ممکن است شما سراغ تنش نروید، اما این تنش است که گاه سراغ شما می‌آید».‌ حالا حکایت انتشار دو خبر متعارض از دو منبع غربی است که باردیگر روابط تهران و اروپا را دستخوش تنش تازه کرده است. خبر نخست اینکه: تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) با دعوت از ۱۰ عضو منتخب شورای امنیت سازمان ملل‌متحد، آخرین نتایج رایزنی‌ها در مورد استفاده از «مکانیسم ماشه» ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ این شورا را با آنان در میان گذاشته است. براساس این خبر، تروئیکا کوشیده راه‌های بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل متحد را در صورت عبور ایران از خطوط قرمز هسته‌ای به مشورت بگذارد. خبر دوم اما بعدازظهر سه شنبه( ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲) در حالی انتشار یافت که سبب ایجاد تصویر دیگری از زیر پوست تنش‌جاری در اذهان می‌شود. «لارنس فورمن» خبرنگار ویژه «وال استریت جورنال» در پیام توئیتری خود مدعی شد: «شایعات تائید می‌کند که آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای در حال حاضر توانسته نصب دوباره دوربین‌های خارج شده از تأسیسات هسته‌ای و نیز دیگر تجهیزات نظارتی را از سر گیرد.» این خبرنگار ویژه هسته‌ای پیش بینی کرده: « انتظار می‌رود که این روند در چند روز آینده به سرانجام برسد.» اگر درستی خبر دوم را بپذیریم، در این صورت چرا تروئیکای اروپایی با انتشار خبر رایزنی‌هایش با اعضای انتخابی شورای امنیت درباره فعال سازی «سیستم ماشه» دست به خرابکاری و ایجاد تنش دوباره با تهران می‌زند؟ این در حالی است که بی‌گمان تروئیکا از چند و چون تعاملات تهران با آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای با خبر است. گزارش پیشرفت‌ها در توافق‌های مدیر کل آژانس با رئیس سازمان انرژی هسته‌ای ایران نیز بی‌گمان در اختیار اعضای مذاکره کننده هسته‌ای قرار داده شده است. جالب‌تر، اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه ایران است که در آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود، ضمن واکنش به رفتار اروپاییان، گفت: « عدم برگزاری نشست‌های مذاکراتی در موضوع برجام به معنای رکود کامل در این زمینه و متوقف بودن تلاش‌های دیپلماتیک برای احیای برجام نیست.» «ناصر کنعانی مقدم» تصریح کرد: «مسیرهای مختلفی برای تبادل پیام‌ها وجود دارد.» اگرچه سخنان او با این تهدید همراه بود که «اروپا پاسخ تهدید ما به استفاده از مکانیسم ماشه را می‌داند». کنعانی مقدم در ماه‌های اخیر مدام بر یک نکته تأکید داشته و آن دوری کردن از بازتاب‌های رسانه‌ای درباره آنچه میان تهران و آژانس درباره توافق‌های اخیرشان انجام گرفته است. او در همین کنفرانس خطاب به مقام‌های آژانس گفته است: « به آنان توصیه می‌کنیم که با توجه به توافق‌های صورت گرفته و استقبال ایران از هیئت‌های آژانس، از طرح مسائل فنی در حوزه رسانه اجتناب کنند و اجازه دهند مسائل در مسیر طبیعی و فنی خودش پیش برود.» بسا سکوت معنادار مدیر کل آژانس و دیگر منابع این نهاد بین المللی نیز ناشی از همین توافق باشد. به هر حال، انتشار خبر رایزنی تروئیکای اروپایی با اعضای منتخب شورای امنیت به اندازه‌ای تأثیرگذار بوده که نگرانی نماینده ویژه دولت روسیه را نیز برانگیزد. «میخاییل اولیانف» مرد همیشه خوش بین مذاکرات بازمانده در وین، اکنون با ناخرسندی می‌گوید: «می‌خواهند [غربی‌ها] برجام را منحل کنند؛ هر روز تأخیر در از سرگیری مذاکرات وین، ما را به مرحله بدون بازگشت نزدیکتر می‌کند.» آیا اقدام اخیر تروئیکای اروپایی را باید در چارچوب عملیات روانی برای وادار کردن تهران به دادن امتیازهای بیشتر تفسیر کرد؟ آیا حرکت بر مدار عصبی تهران به منظور واداشتن او به عکس العمل مناسب با خواست‌هایی است که تنش را به منازعه نزدیک کند؟ آیا غرب با توجه به نزدیک شدن به ماه اکتبر (مهرماه ۱۴۰۲) که پایان تعهدات برجامی ایران خواهد بود، می‌کوشد زمان پایان این توافق را طولانی‌تر از آن کند که تهران پیش‌بینی خوش‌دلانه‌ای از آن دارد؟ آیا اروپا و به تبع آن بلوک غرب همه تلاش خود را معطوف به پس از اکتبر آینده کرده است؟ در این صورت تهران چه ابزاری برای مقابله با این سناریو تدارک دیده است؟ نکته مهم و به‌طور معمول نادیده گرفته شده در پی‌گیری و تحلیل فرایند اختلافات هسته‌ای تهران با غرب ( اعم از اروپا و آمریکا)، خلاصه کردن اختلافات بر سر توانمندی هسته‌ای و حتی توان تسلیحات موشکی ایران است. این در حالی‌ است که جنگ اوکراین اکنون به عنوان یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر هرگونه تعاملات تهران و غرب عمل می‌کند. همین مهم گاه برخی ناظران را دچار خطای تحلیلی می‌کند. به عقیده آنان، آمریکا و اروپا چنان غرق در بحران ناشی از جنگ اوکراین هستند که مجال بازکردن پرونده بحرانی دیگری مانند آنچه در روابط با تهران دارند را پیدا نخواهند کرد. اما خطای این تحلیل آنجاست که این مهم را نادیده می‌گیرند که درحال حاضر غرب به درست یا غلط، ایران را بخشی از جنگ اوکراین دانسته و برای مهار آن؛ به ویژه دور کردن سیاست‌های تهران از مسکو، به طور گسترده وارد عمل شده است. به این ترتیب غرب، پرونده هسته‌ای ایران و بازگشت به مذاکرات برجامی را تابعی از نتایجی خواهد دانست که سیاست‌های تهران را از مسکو دور کند. از این رو بر فشارهای روانی خود از جمله آنچه در رایزنی با اعضای منتخب شورای امنیت داشته، خواهد افزود. آیا تنش ناخواسته‌ای به سراغ تهران آمده و غرب عامدانه بر هیمنه آن باد می‌اندازد؟