کد خبر: 11691 | صفحه ۱ | تاریخ: 12 تیر 1402
دولتها جهان اطراف را چگونه میبینند؟ / پیمان مولوی
وقتی در قرن ۱۸ پروسیها علم جنگلداری مدرن را پایهگذاری کردند شاید فکر نمیکردند در ایران بیش از ۵ دهه ما از تجربه آنها بر اقتصاد و بورس ایران مثال بزنیم. آلمانها میخواستند همه چیز شسته و رفته باشد، نیاز آنها به درآمد از جنگلها آنها را به سمت ایجاد جنگلهایی یکدست از نارون سوق داد، البته در آن زمان در اروپا واقعا برای گرم کردن از چوب درختان استفاده میکردند و زمستان واقعا سخت بود!
دلیل این امر این بود که آنها میخواستند جنگلهایی آراسته و با رشد زیاد داشته باشند و پروسیها به درختان همانند سرباز مینگریستند خود را فرمانده و جنگل را ارتش خود.
در ابتدا همه چیز زیبا و چشم نواز بود، اما فقط دو دور چرخش کافی بود تا نتایج آن توهم جنگلداری علمی هویدا شود.
آلمانها دچار مرگ جنگل شدند، به جای افزایش محصول شاهد افت شدید بودند، میدانید چرا؟ آنها در تولید چوب و افزایش درختان و جنگلهایی شسته و رفته نقش خزهها، سرخسها، زنبورها و قارچها را نادیده گرفتند و کل اکوسیستم را با ساده سازی بلاهت بار خود نابود کردند.
حالا نوبت بهداشت جنگل بود. حال زنبور رها میکردند و سعی میکردند که جزئیات اکوسیستم را عینی سازی کنند.
کلمهای که در اینجا با آن روبرو می شویم و نمیتوانیم به راحتی از آن گذر کنیم کلمه اکوسیستم یا زیست بوم است، البته من قصد ندارم در باب زیست شناسی صحبت کنم ولی یکی از بزرگترین مغالطات در اقتصاد ایران و جهان از نادیده گرفتن همین یک مفهوم بر میخیزد. تجربه بشری پر است از نادیده انگاشتن و عدم درک این مفهوم البته خواهیم دید در برخی نادانسته و از روی جهالت و در برخی موارد به عمد و کاملا ذینفعانه.
اکوسیستم چیست؟ بوم سازگان یا اکوسیستم اشاره به گردآوری اجزا و روشهایی دارد که تشکیلدهنده و حاکم بر رفتار برخی زیر مجموعههای فضای زیستی میباشد. مفهوم ادراک شده این واژه معمولا برای اشاره به عناصر حیاتی و غیر حیاتی و تعامل آنها با یکدیدگر در محیطهای تعریف شده و بدون در نظر گرفتن محدودیتهای ذهنی درخصوص بزرگ و یا کوچک بودن آن منطقه بهکار میرود. واژه اکوسیستم برای اولین بار توسط اکولوژیست انگلیسی آرتور تنسلی در سال ۱۹۳۵ مورد استفاده قرار گرفت، بدین سو نگرش سیستمی را به قلمرو دانش اکولوژی اضافه کرد.
یک سیستم عبارت است از مجموعهای از عناصر که به گونه ای در کتار یکدیگر قرار گرفته اند، بر هم سوار شدهاند و نسبت به هم تنظیم یافته اند و یا گاها در مقابل هم قرار دارند اما به صورت یک کل عمل میکنند و برای رسیدن به یک هدف خاص. همه ما یک سیستم بیولوژیک به شمار می رویم، سیستمهای زنده و اکوسیستمها همواره از نوع سیستمهای پویا هستند و در طول زمان دستخوش تغییرات صوری و ساختاری گوناگونی می شوند.
محیط سیستم عبارت است از محموعه عواملی که بر سیستم موثر میافتد ولی کنترل انها از حیطه امکانات سیستم خارج باشد.
درمورد سیستمهای زنده همانند انسان، گیاهان و جانوران و درنهایت اجتماعات زیستی با جامعه زندگاه همین عوامل محیطی هستند که در تعیین نحوه پراکندگی، چگونگی سازگاری موجود زنده با محیط و نیز ساختار اجتماعات زیستی نقش اساسی بر عهده دارند.
اکوسیستمها از جملگی در زمره سیستمهای باز به شمار میآیند یعنی تحت تاثیر عوامل محیطی قرار دارند.
نگاه به اقتصاد در کشورهایی همانند ایران که متخصص کنار گذاشتن علم اقتصاد هستند بیشتر غیر سیستمی و البته نگاه انها به اقتصاد و تحولات آن خطی است تا یک اکوسیستم در درونش میلیونها انسان با میلیاردها تفکر در حال زیست هستند.
بر همین اساس میتوان اولین و شاید مهمترین رکن در نحوه تصمیمگیری اقتصادی را بر همین اساس یعنی عدم درک سیستمی و ندیدن اقتصاد به عنوان یک اکوسیستم تلقی کرد.