کد خبر: 23458 | صفحه ۹ | تولید و تجارت | تاریخ: 15 بهمن 1402
شدت گرفتن جنگ در دریای سرخ چه تاثیری بر اقتصاد ایران میگذارد؟
تجارت جهانی در بن بست دریای سرخ
گروه اقتصاد- زمانی که جنگ بین اسرائیل و نیروهای حماس شدت گرفت و نوار غزه زیر بدترین بمبارانهای رژیم اسرائیل بود شاید کمتر کسی هنوز تصور میکرد که دامنه این جنگ چنان گسترده و فراگیر شود که بخشی از اقتصاد جهانی را تحت تاثیر خود قرار دهد. یکی از مهمترین محرکها در این مورد مساله ورود حوثیهای یمن به دایره جنگ و انسداد مسیر کشتیرانی در دریای سرخ بود. حملات حوثیها در دریای سرخ به مسیرهای تجاری بین اروپا، خاورمیانه و آسیا آسیب زد و افزایش هزینههای حمل و نقل به دلیل تغییر مسیر تجاری باعث نگرانی از افزایش فشارهای تورمی در جهان شده است.
حملات گروه حوثی در دریای سرخ، بهعنوان یک مسیر حیاتی برای تجارت بین اروپا، خاورمیانه و آسیا، باعث اختلال در ناوبری دریایی شده و نگرانیها از افزایش فشارهای تورمی را افزایش داده است. شرکتهای حمل و نقل بزرگ، بهخصوص با توجه به احتمال اختلالات در کانال سوئز، مسیرهای خود را تغییر داده و این امر به افزایش هزینه و زمان حمل و نقل منجر شده و از سوی دیگر به طور جدی قیمت خدمات بیمه نیز افزایش یافته است.
این شرایط نیز در حالی است که به گزارش رویترز، برای اقتصاد اروپایی که رکود ملایم را دور زده و تلاش میکند از تورم بالا رهایی پیدا کند، تداوم اختلالات طولانی تجارت، ممکن است برنامههای بانکهای مرکزی برای آغاز کاهش نرخهای بهره در سال میلادی جاری را برهم بزند.
نکته دیگر نیز این است که برای اروپاییها به طور قطع تاثیر این تحولات بر واردات، بیشتر از صادرات خواهد بود. کما اینکه حدود یک چهارم از کالاهایی که از راه دریا، وارد اروپا میشود از آسیا است و سهم همین مسیر از صادرات اروپا، تنها ۱۰ درصد است. موسسه آکسفورد اکونومیک با استفاده از برآورد صندوق بینالمللی پول از تاثیر افزایش هزینه حمل بار، در چهارم ژانویه تخمین زد رشد قیمت حمل کانتینری، ۰.۶ درصد به تورم در یک سال اضافه میکند. بانک مرکزی اروپا انتظار دارد تورم منطقه یورو امسال به ۲.۷ درصد در مقایسه با ۵.۴ درصد در سال ۲۰۲۳، کاهش پیدا کند.
حملات در دریای سرخ به کشتیهای تجاری باعث شده تجارت جهانی با بزرگترین اختلال خود پس از همهگیری کووید-۱۹ همراه شود. حوثیها به دنبال حملات اسرائیل به نوار غزه، کشتیهای مرتبط با اسرائیل را هدف قرار میدهد، اما در این میان، برخی کشتیهای تجاری که هدف قرار گرفتهاند، ادعا میکنند ارتباطی با اسرائیل نداشتهاند.به نوشته بلومبرگ، برای جلوگیری از این حملات، کشتیهای جنگی آمریکا و متحدانش، گشتزنی در دریای سرخ را دو برابر کرده و توانستهاند برخی حملات را دفع کنند. با این وجود، نشانهای از پایان این حملات دیده نمیشود و بسیاری از شرکتهای حملونقل دریایی، به کشتیهای کانتینری خود دستور دادهاند از مسیر دریای سرخ اجتناب کرده و از قسمت جنوبی قاره آفریقا به سوی مقصد حرکت کنند؛ اتفاقی که باعث میشود مسیر این کشتیها طولانیتر شود و به تبع آن، هزینه حمل و نقل کالاها نیز افزایش پیدا کند.
تأثیر احتمالی حملات دریای سرخ بر اقتصاد ایران
بهمن آرمان، استاد اقتصاد نیز اخیرا گفته است که اتفاقات اخیر در دریای سرخ و یمن به طور مستقیم بر اقتصاد ایران که در معرض تحریم و محاصره است و هیچ ارتباطی با اقتصاد کشورهای بزرگ صنعتی غیر از چین ندارد، تاثیر میگذارد.
این استاد اقتصاد در گفتگو با الجزیره همچنین میگوید که بدون شک آنچه در منطقه میگذرد، مشکلات اقتصاد مشروط به تحریم ایران را افزایش میدهد. آنچه در رابطه با کاهش قیمت پول ملی شاهد آن هستیم، ناشی از همین تجاوزات آمریکا و انگلیس به یمن است.
البته بهمن آرمان در مورد مساله نفت معتقد است که از آنجایی که ایران تجارت نفتی با اروپا ندارد (و تجارت نفت آن فقط با کشورهای آسیای شرقی است)، به طور مستقیم تحت تاثیر قرار نخواهد گرفت. هر چند که انتظار داریم که تأثیر آنچه در دریای سرخ روی نفت رخ میدهد کوتاه مدت باشد، ولی بیم آن میرود که تنش دریای سرخ گسترش یابد و به دریای شرقی و سپس به خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان و حومه برسد.در واقع آن چه این استاد دانشگاه به آن اشاره میکند نگرانی از گسترش تنش بیشتر در منطقه بزرگتری است که حتی ممکن است کانال سوئز را نیز بیشتر از پیش تحت نفوذ قرار دهد.
اما مجیدرضا حریری، کارشناس اقتصادی و رییس اتاق بازرگانی ایران و چین در این باره به اقتصاد ۲۴ میگوید: «عموما این افزایش قیمت کالاها و این زیانهای جدی اقتصادی که تحت تاثیر رخدادهای تنگه باب المندب رخ داده نسبت به موقعیت ایران در سمت غرب است، یعنی بیشترین تاثیر را بر کشورهایی گذاشته است که از طریق دریای عمان و دریای عرب باید به طرف دریای سرخ بروند و چون بنادر تجاری ایران و مسیر ورود کالاهای ایران پیش از آن بنادر است، ضربه کمتری به ما وارد شد.»
از دست رفتن عدم تاثیرپذیری اقتصاد ایران از جهان
این کارشناس اقتصادی در ادامه میافزاید: «اینکه بگوییم اتفاقی در دنیا میافتد و ما اصلا تاثیر نمیپذیریم نیز درست نیست. دستکم تاثیر بر خود بیمه کشتیرانی داشته است. پس نه آنها که میگویند هیچ تاثیری ندارد، درست میگویند و نه آنها که میگویند خیلی تاثیر میگذارد، چون اصولا مبادی ورودی ما ربطی به آن تنگه خاص ندارد و بیشتر کشورهای اروپایی و حوزه مدیترانه و آفریقا هستند که اکنون به طور مستقیم تاثیر میپذیرند و ما کمترین تاثیر را میپذیریم. کما اینکه این تاثیر نیز نسبت به سایر هزینههای مبادله ما قابل چشم پوشی است. البته من فکر میکنم تاثیر آثار روانی رویدادهای دریای سرخ در اقتصاد ایران بیشتر است. بازار ایران اکنون یک بازار ملتهب است حتما گروهی از آثار روانی این آبهای گل آلود، ماهی میگیرند.»
همچنین این اقتصاددان درباره انزوای روزافزون ایران و عدم تاثیر از بازارهای جهانی نیز به اقتصاد ۲۴ میگوید: ما اکنون در صحنه تجارت جهانی و صحنه اقتصاد جهانی منزوی هستیم. اکنون به دلیل تحریمها و درگیریهای سیاسی، خارج از روابط عرف بین المللی هستیم، یعنی به کل خارج از این دایره هستیم و همان طور که نمیتوانیم از مواهب آن بهره ببریم، مضراتش هم برای ما کمتر خواهد بود.
این کارشناس تصریح میکند: «البته وضعیت به طور کلی در کشور ما چندان قابل تحلیل اقتصادی نیست، چرا که نرخ ارزهای خارجی نسبت به پول ما بر اساس دو دو تا چهارتای اقتصاد نیست که تعیین شود، بلکه صرفا بر اساس تحولات سیاست خارجی و بین المللی است که نرخ ارز در ایران قیمت گذاری میشود. شما ببینید نسبت به ۱۰ روز پیش یا نسبت به یک ماه گذشته، هیچ کدام از آیتمهای اقتصادی، رشد نقدینگی و رشد اقتصاد، تغییر خاصی نکرده است، اما دلار از ۵۰ هزار تومان به حدود ۵۸ هزار تومان رسید، چرا که میترسیم که آمریکا به ما حمله کند و با این فضاسازی است که نرخ ارز قیمت گذاری میشود.»
اهمیت موضوعات سیاسی بیش از موضوعات اقتصادی
مجیدرضا حریری در ادامه به اقتصاد ۲۴ میگوید: «نرخی که متاثر از موضوعات غیراقتصادی است، قابل تحلیل اقتصادی نیست و هر کسی با ترازوی اقتصادی آن را وزن کند یا دچار اوهام است یا گمراه شده، یا قصد سوءاستفاده از این مساله را دارد؛ وگرنه نرخ ارز در ایران اکنون تابع موارد اقتصادی نیست و به طور عمده تحت تاثیر مسائل سیاسی است.»
حریری در پایان نیز خاطرنشان میکند: «اطلاعات مسایل سیاسی نیز در اختیار یک تحلیلگر اقتصادی نیست که بتواند بر اساس آن اطلاعات تحلیل کند؛ این است که به طور واقعی در اقتصاد ما ظرف یک ماه گذشته هیچ اتفاقی رخ نداده، اما میبینیم که ۲۰ درصد ارزش پول ملی ما در حرف لااقل کاهش پیدا کرده است چرا که من در عمل حداقل بعید میدانم کسی برای دلار ۶۰ هزار تومان پول بدهد. جدا من خریدار این دلار ۶۰ هزار تومانی را نمیشناسم. این هم در حالی است که مدام به بازار و جامعه القا می شود که قیمتها بیشتر از این خواهد شد.»