سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
در هزاره سوم و در عصری که قدرت هوشمند ( نرم و سخت) ،بخش لاینفک امنیت ملی هر کشوری محسوب می شود، رسانه ها نیز ، قدرتمندترین بخش ابزاری آن کشور، با آگاهی بخشی به جامعه و سیاستمداران، بمنظور ایجاد یک جامعه متعادل و رو به رشد ، حفظ انسجام ملی و پیشبرد یک حکمرانی خوب خواهند بود. در عصر ارتباطات و رشد روزافزون آگاهی فردی و اجتماعی شهروندان، که اخبار و اطلاعات گوناگونی را، به وفور توسط رسانه های مختلف دریافت کرده و بر تمام جنبه های زندگی آنها، تاثیرگذار است، توجه و دقت به مضامین و تحلیل رسانه ای در خصوص مسائل مختلف، بهره مندی از خرد جمعی در حکمرانی فرهنگی و رسانه ای، می تواند، نتنها از بسیاری ناهمخوانی ها و آسیب های ممکن جلوگیری نماید، بلکه فضایی با نشاط و در عین حال مسئولیت زا مهیا کند، آنجا که منافع ملی، بر منافع اشخاص و گروهها، ارجعیت پیدا می کند. هرچند رسانه ها، از سه کارکرد مهم و در عین حال مرتبط «اطلاع رسانی»، «تأثیرگذاری» و « سرگرمی » برخوردارند، اما اثرات این موارد در دوران مدرن امروز، چند بعدی و پیچیده خواهد بود؛ در عین حالی که، رسانه ها تمایل دارند، تا ارزش ها و مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه را، در مسیر های مشخصی هدایت و شکل دهند، با این حال، توجه به ذائقه و میل شهروندان، مسئله ای نیست که بتوان آن را نادیده انگاشت و در یک اتوبان یک طرفه، مخاطب را در شنیدن و دیدن هر چیزی مجبور نمود، بلکه رسانه ها در یک مسیر دو طرفه ای در حال فعالیت هستند، که می بایست هم گوش شنوا، هم زبانی گویا و هم چشم بینایی برای دیدن آنچه را که باید ببینند، بشنوند و یا بیان کنند، داشته باشند، تا بتوانند اقبال عمومی را نسبت به خود، متوجه و ارتقا بخشند. بدون شک، قدرت رسانه در کارکردهای واقع بینانه آن نهفته است، تا نیروی موثری در تحکیم پایه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه و در مجموع، منافع ملی کشور در ابعاد داخلی و خارجی خود باشند، زیرا با آگاهی بخشیدن به مردم از یک سو و همچنین نقد قدرت در حوزه های داخلی و بین المللی (بیان ضعف ها و توانایی ها) ، زمینه رشد و توسعه ملی مهیا و اقتدار ملی هر کشوری را تکمیل خواهند نمود و به همین دلیل است که، رسانه ها، رکن چهارم دموکراسی محسوب و عامل مهمی در توسعه جوامع مختلف بشمار می روند. عملکرد صحیح رسانه ها در هر جامعه ای، پیش نیاز هر ساخت سیاسی مردم سالار و نه اقتدارگراست، زیرا این رسانه ها هستند که فارغ از حلقه های دیگر، حلقه اتصال مهم و مدرن دولت_ ملت، محسوب می شوند؛ تا علاوه بر اینکه مردم را از سیاست های دولت ها، از زوایای مختلف مطلع سازند، به ساخت سیاسی نیز، در برقراری ارتباط بهتر و بیشتر با لایه های مختلف جامعه و شهروندان کمک خواهد نمود، تا شهروندان ،خود را بخشی از حکمرانی موجود بدانند. لذا رسانه ها در صورت کارکرد صحیح و حفظ پرستیژ حرفه ای خود و با جلب اعتماد و رضایت شهروندان، می توانند در ایجاد موج اجتماعی مورد نیاز یا فروکش نمودن امواج مخرب، در مواقع لزوم، موثر واقع شوند. تحلیل واقع بینانه، مد نظر گرفتن اخلاق حرفه ای، عدم دستکاری حقایق و مد نظر گرفتن فهم مخاطب، در جهان لبریز از اطلاعات، موجب تولید و گستره فضای روانی بهتری در جامعه خواهد بود؛ جایی که استفاده از تعابیر و عبارات کلیشه ای و تکراری در موضوعات مختلف و همچنین تحلیل های غیر علمی و شکننده، چیزی جز خستگی روحی و بیزاری از موضوعات مورد نظر و رسانه ها، در پی نخواهد داشت. بدون شک، آنچه که شهروندان را مجذوب و متاثر از قدرت رسانه خواهد نمود، چیزی جز بیان حقایق، خواسته ها، نیازها، دیدگاهها، انتظارات و هر آنچه که در ذهن پرسشگر آحاد جامعه متبلور است، نیست؛ آنگونه که، رسانه ها می بایست حلقه اتصال طلایی دولت _ ملت در فضایی تعاملی، دوسویه و مفید باشند، حالتی که ناشی از یک حکمرانی خوب در جامعه ای پویا و رشید خواهد بود.