سرمقاله
صفحات روزنامه
اخبار آنلاین
ارسطو میگوید: «فضیلت صرفا به درست عمل کردن نیست بلکه به داشتن احساس درست است» شاید این جمله در فلسفه اخلاق کارکردی مجزا داشته باشد اما واقعیت آن است که در سیستم مدیریت ما نه تنها نیازمند درست عمل کردن هستیم و خلا آن احساس می شود اما در مواردی مانند مسائل اجتماعی و حتی اقتصادی نیازمند درست عمل کردن توام با داشتن احساس درست نیز هستیم. به بیان دیگر اگر قرار باشد به پدیدههای اجتماعی درست نگاه کرده و آن را آسیب شناسی کنیم، غیر از اینکه از اصول علمی و نظر متخصصان در تببین آن استفاده کنیم (که بارها در باب آن نوشتهام) بهتر است تا با احساس درست به استقبال پدیدهها برویم. برای تشریح این احساس درست هرچند میتوان تعابیر متعدد داشت اما در وجه جامعه شناختی آن شاید مهمترین تعریف همان همدلی است. همدلی با مردمی که افکار متکثر دارند و قرار نیست همه آنها به طور یکسان بیندیشند. یکی از مشکلات اصلی شکاف نسلی که باعث بروز انواع ناآرامیها نیز شده است، همین نداشتن احساس درست و درک همدلانه با نسل نو بود. نسلی که مطالبه گر است و البته مقتضیات زیستی اش با نسلهای قبل متفاوت است. بنابراین پافشاری کردن بر همان شیوههای کهنه و قدیمی، نادیده گرفتن تغییرات و البته خودی و غیر خودی کردن مردم همان حلقه گمشده ای است که از جامعه برون رفتی خسته، نا امید و عصبانی ایجاد می کند. آنچه مشخص است در ساحت اقتصادی نیز درست عمل کردن و طبق قاعده پیش رفتن اگر بدون درک احساس درست باشد نتیجه بخش نخواهد بود. به بیان دیگر تجربه اصلاحات اقتصادی در کشورهای دیگر از جمله ترکیه و مالزی نشان می دهد که اگر همراهی افکار عمومی ناشی از درک درست مسئولان از احساس جمعی نبود، شاید نمی شد از رنج های معیشتی و اقتصادی عبور کرد. بنابراین اگر چه این جمله ارسطو در حوزه اخلاق و برای اهل فن آن قابل لمس و تشریح است اما شاید بتوان آن را برای حوزههای دیگر زیستی نیز مدنظر قرار دارد. در ضربالمثلهای ایرانی نیز داریم که میگوید سخنی که از دل برآیند لاجرم بر دل نشیند. این روزها سخنان فراوانی شنیده میشود که اگر چه به ظاهر خوبند اما چون فاقد احساس درست ناشی از عمل درست نیستند برد دل افکار عمومی نمینشیند. شاید لازم است که بیشتر از گذشته حوزه علوم انسانی را جدی گرفت و آن رجوع کرد.