سرمقاله

فضلیت همدلی با مردم ‪/‬ ژوبین صفاری

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • بسته تخفیفی ایرانسل به مناسبت روز مادر و روز پدر
  • ارائه بسته‌های ویژه همراه اول به‌مناسبت روز مادر
  • حضور همراه اول با مجموعه‌ای از سرویس‌های فناورانه در نمایشگاه تلکام 2024
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 12311  |  صفحه ۸ | بازار و سرمایه  |  تاریخ: 21 تیر 1402
    وعده مالیات شاخ‌های اینستاگرامی، ممکن یا ناممکن؟!
    اداره کشور نیاز به پول دارد و این پول از هر طریقی که ممکن است باید تامین شود، حتی اگر درآمد از راه خلاف و یا غیر قانونی باشد. ممکن است دولت اراده کند و از کسانی که برای کسب کارشان مانع تراشی کرده است و از هر امکانی که در دستش هست برای از کار انداختن کسب و کارشان فروگذاری نکرده هم مالیات بگیرد و بر درآمد خود بیفزاید.
    دریافت مالیات از اینفلوئنسرهای فعال در حوزه شبکه‌های اجتماعی یکی از این موارد است که چندماهی است مورد توجه سازمان امور مالیاتی کشور قرار گرفته است. این سازمان قصد دارد از اینفلوئنسرهای بالای ۵۰۰ هزار فالوئر مالیات بگیرد.دریافت مالیات از شاخ‌های فضای مجازی که در خانه‌های آنچنانی خود نشسته‌اند و بدون هیچ زحمتی روزانه درآمدهای میاردی کسب می‌کنند، شاید در نگاه اول بسیاری را خوشحال کند و حس برابری در اخذ مالیات از سایر مشاغل را برانگیزد اما واقعیت این است که دریافت مالیات از این افراد با ابهاماتی همراه است. اولین نکته این است که در اخذ مالیات باید شخص مالیات‌دهنده در ازای ارائه خدماتی که از دولت دریافت می‌کند مالیات پرداخت کند. اما در موضوع اخیر کاربران شبکه‌های اجتماعی فیلترشده نه‌تنها این افراد خدماتی دریافت نمی‌کنند، بلکه با محدودیت‌های گسترده‌ای برای دسترسی به شبکه‌های مجازی مواجه‌اند و حتی در برخی مواقع به عنوان جرم از سوی برخی محاکم نیز به آنها نگاه می شود.
    موضع مهم دیگر آنکه اصل اخذ مالیات به معنای به رسمیت‌شناختن فعالیت مورد بحث است؛ بسیاری از مردمی که کسب و کاری را در بازار راه انداخته‌اند، مجبور هستند برای خود مغازه یا ملکی را اجاراه یا خریداری کنند و البته این نوع کسب و کار از سوی دولت نیز به رسمیت شناخته می‌شود، بنابراین حاکمیت ملزم به ارائه برخی خدمات مانند آب، برق، و موارد دیگری نظیر نظافت معابر را انجام می‌دهد و به طبع آن نیز نسبت به درامد فرد از وی مالیات در یافت می‌کند.
    حالا پرسش آن است که وقتی اینستاگرام، یوتیوب، تلگرام و توییتر فیلتر است و به کسی اجازه استفاده از آن را ندارد و یا محدودیت‌های پرشمار برای آن وضع شده است و به هیچ عنوان رسمیتی ندارد، با چه منطق حقوقی می‌شود از فعالان در آن عرصه مالیات گرفت؟موضوع بعدی این است که وقتی دولت قادر به شناسایی تمام مشاغل رسمی در کشور نیست و همچنان بسیاری از افراد مانند پزشکان و برخی مشاغل نظیر آن در حال فرار مالیاتی هستند چگونه می‌تواند افرادی را که با نام‌های مستعار در این شبکه‌ها فعالیت می‌کنند را شناسایی کند؟!یک موضوع دیگر آنکه دولت برای حمایت از شبکه‌های مجازی داخلی فعالان این پلتفرم‌ها را از پرداخت مالیات معاف کرده است، سوای آنکه طبق اظهارات سخنگوی سازمان مالیاتی تعداد دنبال‌کننده‌ها در این پلتفرم‌ها به ۵۰۰ هزار نفر نمی‌رسد، دریافت نکردن مالیات از این افراد با روح عدالت مالیاتی سازگار نیست.
    و مساله آخر اینکه دریافت مالیات از افرادی که در شبکه‌های مجازی فعالیت می‌کنند که دولت آن‌ها را غیر مجاز تشخیص داده و فیلتر کرده است، مشابه دریافت مالیات از کالای قاچاق است. درست مانند اینکه دولت در بودجه خود ردیفی برای درآمد حاصل از اخذ مالیات از فروشندگان تریاک پیش‌بینی کند یا بخواهد از دزدان، مالیات بر ارزش افزوده برای کالای دزدی دریافت شود. بنابراین بنظر می‌رسد که اخذ مالیات از فعالان شبکه‌های مجازی خارجی تنها ایجاد درآمد نیست و یک نوع تنبیه برای کسانی هست که در این عرصه فعالیت دارند و درواقع دولت مانند اقدامات دیگر برای سنگ اندازی در این مسیر قصد کوچاندن مخاطبان به سمت شبکه‌های داخلی را دارد.