کد خبر: 29844 | صفحه ۱۱ | ایران و جهان | تاریخ: 27 خرداد 1403
سردرگمی پیچیده تلآویو در جبهه غزه و لبنان، فرستاده آمریکا را به منطقه میکشاند
تحلیلگران بر این عقیده هستند که جنگ در نوار غزه و پشتیبانی مقاومت لبنان از مقاومت فلسطین، رژیم صهیونیستی را بر سر ۲ راهی؛ جنگ در جبهه لبنان و جبهه غزه قرار داده است و شرایط هر روز برای این رژیم دشوارتر میشود. به گزارش ایسنا، بررسی اتفاقات اخیر در جنوب لبنان نشان میدهد که از زمان ترور «طالب عبدالله» فرمانده حزبالله لبنان توسط رژیم صهیونیستی، مقاومت از حملات گسترده با ابعاد بازدارندگی استفاده میکند که متضمن پیامی روشن درباره آمادگی جهت مقابله با هر گونه تنش موجود در ذهن دشمن صهیونیستی است. بنابراین، چارچوب کلی رویاروییهایی که اکنون از سوی دو طرف صورت میگیرد، نشان میدهد که با فشار روزافزون ارتش اشغالگر بر کابینه دشمن برای گسترش دامنه اقدامات نظامی و امنیتی خود علیه حزبالله، موضوع همچنان در همین چارچوب قرار دارد. اما منشا نگرانی از وقوع یک درگیری بزرگتر، حملات حزبالله نیست بلکه نگرانی اصلی احتمال متوسل شدن رژیم صهیونیستی به تشدید بر اساس پیش فرض گسترش هرچند محدود منطقه رویارویی، افزایش سطح اهداف انسانی، نظامی یا غیرنظامی است زیرا این امر مقاومت را وادار به ایجاد تغییرات اساسی در برنامه عمل خود می کند، حتی اگر موضوع به یک رویارویی بزرگتر منجر شود.
روزنامه الاخبار لبنان نوشت این سقف متحرک امروز نقطه تمرکز کسانی است که میخواهند از جنگ ممانعت کنند و شاید رایزنی کشورهای عربی و بینالمللی با طرفین درگیر برای جلوگیری از تبدیل این درگیریها به یک درگیری گسترده موید این ادعا باشد.
با این حال، در این رایزنیها و تماسها، راه حلی برای معضل اصلی رژیم صهیونیستی پیدا نشده است. درست است که مسوولی با تجربه همچون «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی را نمیتوان وادار به پذیرش خواستههای رهبران نظامی یا سیاسی پوپولیست کرد اما او به کمک آمریکاییها، اروپاییها و اعراب نیاز دارد تا حزبالله را متقاعد کند که از حمله به نیروهایش دست بردارد. پس از هشت ماه، برای نتانیاهو و میانجیها مشخص شده اشت که عملیات حزبالله تنها با پایان جنگ در غزه، متوقف خواهد داشت. از این رو، ممکن است نتانیاهو توصیهها و دیدگاه فرماندهی نظامی و امنیتی را در مورد یک «اقدام بزرگ» علیه حزبالله بپذیرد به این امید که این اقدام حزبالله را به مذاکره بکشاند و به راه حلی برساند که جبهه لبنان را از جبهه غزه جدا کند.
تنها همین احتمال برای نگران شدن طرفهای میانجی از جمله آمریکا کافی است که درخواستش برای پایان دادن به عملیات نظامی بزرگ در نوار غزه را با درخواست عدم رویارویی بزرگتر با لبنان همراه میکند. اما در عین حال، آمریکاییها و اروپاییها نمیخواهند احتمال متوسل شدن رژیم صهیونیستی به «اقدامی بیپروا» علیه لبنان را نادیده بگیرند. آنها نگرانی خود را اینگونه توضیح میدهند که نیروهای اشغالگر که وارد یک جنگ طولانی شدهاند، میگویند آماده هستند هزینههای اضافی را در نتیجه نبرد بزرگ با لبنان متحمل شوند اما در عین حال متوجه هستند که در این صورت نیازمند حمایت سیاسی و نظامی بزرگ از سوی غرب به ویژه آمریکا خواهند بود.
از سوی دیگر، دادههای میدانی حاکی از انتقال نیروهای بزرگ از ارتش اشغالگر به جبهه شمالی نیست، اگرچه همه متفق القول هستند که دشمن به زودی اجرای عملیات بزرگ در غزه را متوقف خواهد کرد و پایان عملیات رفح را اعلام میکند تا یک حاشیه میدانی اضافی در جبهه شمال فراهم کند. هرچند که محاسبات جنگ با حزب الله با محاسبات غزه کاملاً متفاوت است.
در اینجا باید به اظهارات «تامیر هیمن» مدیر موسسه مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی در مورد «چشمانداز فعالیت ارتش» (استراتژی ارتش، آوریل ۲۰۱۸) برگشت که گفته بود «ارتش در آنِ واحد از اسرائیل در همه جبههها دفاع خواهد کرد اما دستیابی به نتیجه در مقابله با دشمنان تدریجی خواهد بود». به همین دلیل هیمن به فرماندهان دشمن صهیونیستی توصیه میکند که «جنگ را با تعیین وضعیت پایان آن و آنچه در سطح سیاسی به آن منتهی میشود، آغاز کنند». وی افزود «رهبری باید قبل از ورود به جنگ تصمیم بگیرد که چگونه جنگ به پایان برسد».