سرمقاله

اقتصاد به واقع بینی نیاز دارد ‪/‬ ژوبین صفاری

مشاهده کل سرمقاله ها

صفحات روزنامه

اخبار آنلاین

  • جشنواره بلک فرایدی در نخل مارکت
  • چهارمین «گزارش پایداری» ایرانسل منتشر شد
  • مانور آمادگی همراه اول برای رویارویی با بحران؛ تمرینی برای پایداری ارتباطات
  • مشاهده کل اخبار آنلاین

    کد خبر: 699  |  سرمقاله  |  تاریخ: 14 آذر 1401
    اقتصاد به واقع بینی نیاز دارد ‪/‬ ژوبین صفاری
    سال گذشته بود که بحث بر سر قرارداد 25 ساله با چین بالا گرفت. قراردادی که به نظر می‌رسید مسئولان مصرانه پیگیر آن بودند و آن را برای منافع ملی مفید می‌دانستند. فارغ از اینکه این قرارداد که مفاد آن را به درستی نمی دانیم به واقع چقدر برای منافع کشور مهم است، نفس سرمایه‌گذاری همواره منافع‌اش از ضررهای آن بیشتر بوده است. با این همه اما در خبرها آمده که چین باوجود همکاری راهبردی ۲۵ ساله با ایران، شواهد حاکی از این است که پکن توجهی به سرمایه‌گذاری در صنعت انرژی ایران ندارد و در این میان قرارداد ۶۰ میلیارد دلاری برای سرمایه‌گذاری در گاز قطر امضا کرده است. خبری که نشان می‌دهد متغیرهایی چون تحریم حتی گریبان ارتباط اقتصادی با دوستان راهبردی را هم گرفته است.
    این در حالی است که بسیاری از مسئولان دولت کنونی پیش از به قدرت رسیدن معتقد بودند که پیوند زدن اقتصاد به تحریم‌ها سپری برای ناکارآمدی هاست . هرچند بیان این گزاره همان زمان هم با توجه به این که حتی کارشناسان و مردم عادی هم اثر تحریم ها را ملموس احساس می‌کردند؛ عجیب بود. در گزارش‌های متعددی مطرح شد که مراودات بانکی با کشورهایی مانند چین و روسیه هم با مشکلات زیادی روبه‌رو است اثر تحریم‌ها هزینه تمام شده بسیاری از کالاها یا مواد اولیه تولید را بالا برده است. با این همه اما از گوشه و کنار شعارهایی شنیده می‌شد و می‌شود که نه در فضای واقعی که تنها در یک حالت آرمانی امکان تحقق داشت. به نظر می‌رسد باید یک بار برای همیشه پذیرفت که اقتصاد قواعد منحصر به فرد خود را دارد که در چارچوب علم و تجربه قابل تعریف وتببین است و نمی توان آن را با آرمان گرایی ترکیب کرد. باید دانست که پول به شدت ترسو است و هر جا که ریسکی را ببیند به آنجا نخواهد نرفت. باید پذیرفت که تجربه اقتصادی کشورها نشان می‌دهد، ارتباط با جهان عامل مهم در شکوفایی اقتصاد و توسعه است.
    گزاره‌های اقتصادی به واسطه سال‌ها و دهه تجربه زیستی بشر به دست آمده است که نمی‌توان آن را با چند استدلال غیر تخصصی به چالش کشید. واقعیت آن است که نیازی نیست چرخ را دوباره اختراع کنیم، کافی است اقتصاد را اولویت قرار داده و ابزارهای آن را واقع بینانه و نه خوشبینانه فراهم کنیم. بسیاری از این ابزارهای اثرگذار در سپهر سیاست و دیپلماسی فراهم می شود که نمونه اش را در قطر و کشورهای منطقه دیده‌ایم. به نظر می‌رسد در شرایطی نیستیم که بتوانیم فرصت‌ها را مانند گذشته از دست دهیم چرا که اقتصاد کشور نیاز به دلسوزی واقعی دارد.